سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

جاری یا مادر شوهر

من دانشجوی ترم آخر دانشگاه هستم  جشن عروسی خود را گرفته ایم و در خانه خودم هستم مشکل دیگری که برایم اتفاق افتاده است و مرا زجر می دهد این است که با شوهرم در امور دینی و خصوصا مساله حجاب اختلاف عقیده داریم. زن برادر شوهرم که در اصطلاح جاری من است و با توجه به توضیحاتی که در نامه قبلی عرض کردم خودش را مادر شوهرم می داند در برابر شوهرم حجاب خود را حفظ نمی کند مثلا در جشن عروسی ما خیلی بی حجاب بود و روسری نداشت و اکثر موارد نیمه آستین است و موهایش را جلوی شوهرم نمی پوشاند و می گوید برادر شوهرم محرم من است چون ما در یک خانه بوده ایم و او پیش چشم من بزرگ شده است مثل پسرم می باشد. شوهر من هم از من توقع دارد در برابر برادرش که به جای پدر او را محسوب می کند خودم را کاملا نپوشانم و بدون چادر ظاهر شوم و گاهی اوقات روسری مرا به زور از سرم می کشد من بارها در این مورد و نامحرم بودن شوهرم با زن برادر شوهرم با آن دو نفر بحث کرده ام ولی آن دو معتقد هستند که به هم محرم می باشند و در برابر من موضع می گیرند در این مورد مرا راهنمایی کنید.

ادامه مطلب...

مادر شوهر

من با مادر همسرم مشکل دارم که البته مقصر هم از دید هر انسان عاقلی ایشان است و چون اخلاق بد ایشان بر همسرم هم تاثیر گذاشته رابطه ام را با والدین همسرم کم کرده ام و بالطبع همسرم هم کمتر ایشان را ملاقات می کند حال می خواهم بدانم که آیا گناهی متوجه اینجانب و همسرم می شود خواهشمندم راهکار مناسب را ارائه دهید.

هر انسانی چه مرد و چه زن، وابستگی عاطفی با خانواده خود دارد و نمی تواند و نباید خانواده خود را پس از ازدواج به راحتی و سادگی فراموش کند. زیرا برقرار بودن رابطه عاطفی نه تنها از نظر عقل و شرع لازم است، بلکه یک زن و شوهر جوان نمی توانند خود را از تجربه های زندگی خانواده هایشان بی نیاز بدانند در این میان، وابستگی دختر به خانواده اش و نیازی که به دیدار آنها دارد معمولا بیشتر است. در مقابل پدر و مادر و سایر افراد خانواده فرزندی که ازدواج می کند نیز از دوری او دلتنگ می شوند و جای خالی او را احساس می کنند.

به این دلایل است که زن و شوهر نباید به طور طبیعی از یکدیگر انتظار داشته باشند که رابطه خود را با افراد خانواده قطع کنند، چنانچه وجود رابطه عاطفی بین افراد و خانواده شان نباید دلیل بر بی مهری و بی توجهی آنها به همسرشان تلقی شود. پس از ذکر این مقدمه به چند نکته مهم درباره رابطه با خانواده همسر اشاره می کنیم:

ادامه مطلب...

بی توجهی همسر به تحصیل

همسرم فردی مومن و خوش اخلاق و مهربان است اما متاسفانه نسبت به درس خود هیچ احساس مسئولیتی نمی کند در درس خواندن جدی ،هدفمند نیست و این مسئله بارها باعث اختلاف ما شده است همیشه می گوید که قصد ادامه تحصیل دارد اما با وجود وقت زیاد اصلا به طرف درس نمی رود و وقت خود را هدر می دهد آیا باید بی تفاوت باشم یا مرتب به او تذکر دهم. نمی خواهم او را سرزنش کنم یا وادار به انجام کاری کنم اما نمی توانم بی خیالی او را نسبت به درس ببینم با توجه به اینکه خودش همیشه می گفت و می گوید که می خواهم حتما درس بخوانم حتی گاهی اوقات از من می خواهد که به او یاداوری کنم و تذکر دهم اما نمی دانم چرا حرفهایم را میپذیرد. و قبول دارد اما عملا کاری نمی کند.

از این که همسر مهربان، مؤمن و خوش اخلاقی نصیبتان شده به شما تبریک عرض می کنیم و انشاالله که قدردان این نعمت ارزشمند (همسر مناسب) هستید و مسائل جزئی نباید آن قدر بزرگ جلوه داده شود که ارزش آن ویژگی های مثبتی که در ایشان وجود دارد تحت الشعاع قرار بگیرد.

نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که:

 اولا، انسان ها قطع نظر از جنسیت از نظر شخصیتی و به تبع آن رفتار با هم تفاوت دارند و این امری کاملا طبیعی است.

ثانیا، زن و مرد بودن نیز بر این تفاوت ها می افزاید. طبیعی است زن ها یک ویژگی های خاص خودشان دارند و مردها نیز همچنین. خصوصا این که خانم به برخی مسائل مانند درس خواندن، انجام تکالیف درسی، نمره آوردن حساسیت بیشتری نسبت به مردها دارند و دامنه رقابت در میان زنان خیلی بیشتر از مردهاست.

مردها بیشتر به مسائل کلان فکر می کنند در حالی که زنان به مسائل جزئی روزمره زندگی بیشتر اهمیت می دهند و هر دو هم لازم است و زن و مرد وقتی کنار هم قرار می گیرند مکمل هم هستند و یکدیگر را تکمیل می کنند.

به نظر می آید کمتر به او ایراد بگیرید، از سرزنش او جدا خودداری کنید و از جر و بحث کردن در این زمینه پرهیز کنید زیرا به رابطه عاطفی میان شما آسیب وارد می کند. سعی کنید برای ترغیب او به بیشتر درس خواندن اولا، نیازهای عاطفی او را کاملا ارضا کنید. سپس جنبه های مثبت شخصیتی او را شناسایی کنید و با دست گذاشتن روی آن جنبه ها بر اعتماد به نفس ایشان بیفزایید، بیشتر از مکانیزم تشویق استفاده کنید و او را ترغیب و تشویق به درس خواندن کنید لازمه این کار تقویت شخصیت او و تقویت اعتماد به نفس اوست از یک سوی و مهم جلوه دادن مسؤولیتی که او به عنوان یک مرد به عهده دارد.

از سوی دیگر اگر بتوانید با ایجاد رابطه عاطفی صمیمی با او و تقویت بعد شناختی او نسبت به مسؤولیت هایی که در آینده به عنوان یک شوهر، پدر و یک شخصیت اجتماعی می خواهد به عهده بگیرد قطعا انگیزه بیشتری در او ایجاد می شود و خودش به صورت قهری جدیت بیشتری برای درس خواندن پیدا می کند.

سعی کنید برای انجام این هدف با همفکری همدیگر یک برنامه ریزی صحیح برای درس خواندن ایشان طراحی کنید و ایشان ملزم شوند به این که این برنامه را اجرا کنند.

راه دیگر این است که شما مستقیما در این امور دخالت نکنید اما از طریق افرادی که روی او نفوذ دارند و ایشان نیز آنها را قبول دارد در این مسأله کمک بگیرید تا آنها تذکرات لازم را به او بدهند و شما خودتان را با او درگیری نکنید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


ازدواج و علاقه به دروس حوزوی

همسرم علاقه زیادی به دروس حوزوی دارد او لیسانس تربیت بدنی دارد و می خواهد هم اکنون به سربازی برود و سپس درس حوزه را بخواند و اگر شد در رشته دانشگاهی که به حوزه مربوط می شود ادامه تحصیل دهد او می گوید من و تو بیشتر بین جوانان بوده ایم و می توانیم انشاءالله در آینده از این طریق پاسخ گوی بعضی از نیازهای جوانان باشیم ولی من از طرفی علاقه زیادی به این نظر همسرم دارم چون خودم هم طلبه هستم و هم دانشجو و می توانیم به کمک هم و باری تعالی کار کنیم و از طرف دیگر حدود یک سال عقد کرده ایم و با این مسائل تا چند سال دیگر هم نمی توانیم سر خانه و زندگی مان برویم و این برایم خیلی مشکل است در این زمینه کمکم کنیدتا تصمیم درست بگیرم حوزه رفتن همسرم هم منوط به رضایت من است من چه کنم.

به نظر می آید هر دو نفر شما افکار خوب و ارزشمندی دارید و اهداف بلندی را در پیش روی خود ترسیم نموده اید انشاءالله به تدریج می توانید به این اهداف بلند جامه عمل بپوشانید اما آنچه الان به صلاح شماست، این است که شرایطی را فراهم کنید که هر چه زودتر زندگی مشترک شما سر و سامان بگیرید چه این که اگر بخواهید همه این مسائل را همزمان شروع و با هم انجام دهید. همانطور که خود شما نیز به این نکته پی برده اید چندین سال باید به همین صورت عقد باشید و سر زندگی تان نروید گرچه آمدن به حوزه امری پسندیده و ارزشمند است اما در این شرایط سر و سامان دادن به زندگی مشترکتان در اولویت قرار دارد البته در صورتی که از نظر قانونی ایشان بتواند قبل از رفتن به سربازی، به حوزه بیایند و با معافیت تحصیلی، تحصیلات حوزه را شروع کنند مانعی ندارد ولی اگر مشکل قانونی داشته باشند و نتوانند قبل از سربازی به حوزه بیایند بهتر است اول زندگیتان را سر و سامان بدهید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


زندگی مشترک با خانواده شوهر

من زنی هستم که دو سال و چهار ماه است که ازدواج کرده ام. و روز خواستگاری همسرم از من خواست تا با خانواده اش مشترک زندگی کنم و من قبول کردم ولی اکنون نمی توانم و برایم مقدور نیست چون با خانواده شوهرم مشکل دارم می خواستم بگویم تکلیف چیست.چگونه باید برخورد کنم شوهرم هم می گوید تو خودت قبول کردی لطفا راهنمایی نمایید.

با توجه به این که خودتان قبول کرده اید نمی توانید شوهر را مجبور به تهیه منزل مستقل بنمایید.

البته توجه دارید که این مشکلات که بیشتر بر اثر فرهنگ های متفاوت دو خانواده و اختلاف سنی افراد پیش می آید کم و بیش گریبانگیر بسیاری از خانواده هاست.

توصیه ما این است که با صبر و بردباری و گذشت و اخلاق نیکو با خانواده همسرتان برخورد نمایید تا به تدریج آنها نیز متوجه اشتباهات خودشان بشوند و مشکل رفع گردد.

ضمنا می توانید (در صورت تمکن مالی شوهر) با محبت بیشتر و گرمی در گفتار و کردار شوهر را به تهیه منزل مستقلی تشویق و ترغیب نمایید.

خداوند متعال انشاءالله مشکلات شما را رفع و بر توفیقات شما بیافزاید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


استخاره و ازدواج

دختری 24 ساله هستم که 8 ماه پیش با یکی از خواستگارانم عقد کردم ایشان هم مثل من لیسانس دارند قبل از ازدواج والدینم نزد کسی رفتند و استخاره کردند و بسیار خوب آمد و اسم هر دوی ما را به حروف ابجد درآورده و نصیب هر دوی ما را آب و خاک تعیین کردند که بهترین نصیب است اما بعد از چند ماه علایمی از شوهرم دیدم از جمله این که بسیار دروغگو و بی اراده و خسیس است چنانچه به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکرد و بعد از تحقیقات بسیار فهمیدم که ایشان بیماری روانی داشتند که ژنتیک است و همین رفتارها از بیماری وی نشأت می گرفت و ایشان در اول ازدواج هیچ یک از این صحبتها را نکردند اما سؤال من این است که چه بسیاری از خواستگاری ها که توافق دو طرف وجود داشت ولی به خاطر استخاره ازدواج صورت نگرفت حال حکمت استخاره خوب در ازدواج من چه بوده است در صورتی که من الآن در تلاش برای جدایی و طلاق هستم و اصولا آیا استخاره از قرآن برای ازدواج باید صورت بگیرد یا نه ؟

استخاره در لغت به معنای طلب خیرنمودن از خداوند است؛  بدین معنا که کسی که استخاره می کند تنها خیر دنیا را در نظر نمی گیرد بلکه خیر دنیا و آخرت را توائمان در نظر می گیرد, استخاره در موردی است که انسان دچار تردید شده باشد. قبل از استخاره باید همه مقدمات  و شرائط لازم را بر هر کاری فراهم ساخت از قبیل مطالعه و فکر، مشورت با اهل فن و افراد  مجرب، اگر اقدامات فکری و فیزیکی دیگری از قبیل بررسی و تحقیق لازم باشد باید به انجام  رسانید بعد از همه اینها چنانچه باز دچار تردید است نوبت به استخاره می‏رسد.

 مورد مهمی که  دیده می‏شود بسیاری از خانواده‏ها به استخاره روی می‏آورند مسئله ازدواج است. ما باتجربه‏ای  که داریم توصیه اکید داریم که در این راستا به صرف یک استخاره اقدام نکنید؛ وادی حساس و  سرنوشت‏سازی است. قبل از هر چیز اصول یاد شده را رعایت فرمایید و اگر شواهد و دلائل  کافی برای صلاحیت فرد پیدا کردید و با فرزانگی و حکمت و به دور از هیجان و احساسات  طرف را شایسته همسری دیدید در اینجا استخاره ضرورت ندارند. ولی اگر پس از طی همه  مقدمات و اصول لازم باز هم مردد ماندید آنگاه نزد فرد شایسته‏ای اقدام به استخاره کنید.

 نکته دیگر این که , استخاره الزام آور نیست ، لذا اگر به ناهنجاری هایی که درباره همسر مورد نظر مطرح گردید به ویژه مشکلات روانی به طور کامل آگاهی پیدا کرده اید، می توانید از ازدواج خود داری کنید اما اگر به تشخیص دیگران و یا پزشک روان شناس مشکل روانی ندارد و تنها به جهت برخی کاستی های و ناسازگاری های ابتدایی نظر منفی نسبت به ایشان پیدا کردید باید گفت در اوایل زندگی اختلاف سلیقه طبیعی است و بعد از ازدواج بسیاری از ویژگی های تعدیل و یا تلطیف می شود و یا محبت میان دو همسر توافق حاصل می شود.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com 


نداشتن تفاهم

مسئله ای که اینجانب داشتم و در حقیقت مشکلم طی این چند ماهه می باشد این است که بنده چند ماه پیش دختر عمویم را به عقد خود در آوردم ولی هنوز مراسم عروسی نگرفته ام و حالا متوجه شده ام که خلقیات وی در حال حاضر با روحیات و خلقیات من سازگار نیست و بارها تلاش کرده ام تا بتوانم با صحبت کردن با وی او را متقاعد سازم اما نتوانستم بنابراین الان تصمیم گرفته ام که ازدواجم را به چند سال دیگر بیاندازم تا شاید شرایط بهتر شود ولی بازهم دچار تردیدم از این کارم، بنابراین تصمیم گرفتم که با شما در میان بگذارم مشکلم را. البته ناگفته نماند که دختر عمویم امسال بار اول در کنکور شرکت نمود ولی قبول نشد. لذا اگر بنده را در این زمینه راهنمایی بکنید و بگویید چه کار باید کنم ممنون می شوم.

بدون تردید ازدواج یکی از مهمترین حوادث زندگی انسان است و نقش مهمی در سرنوشت او دارد به همین علت در اسلام به این پیوند و ارتباط انسانی اهمیت فوق العاده ای داده شده و اسلام آن را بهترین پیوند در روابط اجتماعی می داند زیرا این پیوند آثار بسیار ارزشمندی چون آرامش، صفا و صمیمیت و آسایش و امنیت در پی دارد و از همه مهمتر یک سپر مستحکمی است در برابر آنچه ایمان و اعتقادات انسان را هدف قرار می دهد. بنابراین این پیوندباید با شناخت هرچه بیشتر انجام شود که شما با توجه به اینکه با دختر عموی خود ازدواج نموده اید شناخت لازم را نسبت به خانواده ایشان داشته اید و با آگاهی انتخاب نموده اید. اما نکته ای که باید مورد توجه قرار دهید این است که انسان ها ولو اینکه در یک خانواده تربیت شده باشند و مربیان آنها نیز مشترک باشند و از این بالاتر حتی اگر دوقلوهای همسان و یک تخمکی هم باشند باز هم از جهات مختلف با یکدیگر تفاوت دارند. بنابراین شخصیت افراد که مجموعه خلقیات و صفات روحی روانی و جسمانی انسان را تشکیل می دهد با یکدیگر متفاوت است و وجود این تفاوتها در نظام خلقت امری طبیعی است و یکی از دلایل زیبائی ها در نظام هستی وجود همین تفاوتهائی است که در میان همه انواع موجودات وجود دارد و شما خود به خوبی شاهد این ماجرا هستید و بر خلاف این که با نزدیک ترین فرد یعنی دختر عموی خود ازدواج کردید به خوبی این تفاوتها را در همسر خود از جهات گوناگون در مقایسه با روحیات و خلقیات خودتان مشاهده می کنید. بنابراین هیچ جای نگرانی نیست که خلقیات شما با خلقیات همسرتان تفاوت دارد اما سخن در اینجاست که آیا این تفاوتها باید منشأ اختلاف و نزاع و ناسازگاری در زندگی مشترک شما شود؟ بگذار بحث را به گونه ای دیگر مطرح کنیم تا جنبه سودمندتری داشته باشد. اگر تفاوتهای فردی اجتناب ناپذیر است پس چگونه یک زندگی مشترک را با کمترین اختلاف و ناسازگاری می توان شکل داد؟

ادامه مطلب...

قیافه همسر

جوانی هستم 29 ساله که 9 ماه پیش با دختر خانمی 23 ساله، خانه دار با تحصیلات دوم راهنمائی عقد نمودیم تحصیلات خودم دانشجو می باشد، مشکلی که برایم پیش آمده این است که از ظاهر، شخصیت _ کردار و گفتار و ... خانمم خوشم نمی آید و پشیمان از این وصلت شده ام، هیچ علاقه ای به خاننم ندارم و او را دوست نداشته و رابطه ما خیلی سرد می باشد که باعث ناراحتی همسر و خانواده او شده است. البته او مرا دوست دارد و گرم می گیرد ولی من اینطور نیستم. یکسری می گویند اگر وارد زندگی شوید (عروسی کنید) بهتر می شوید ولی ما که الان در دوران عقد هستیم اینطور سرد می باشیم وای به حال عروسی نمودن و زیر یک سقف زندگی نمودن، خلاصه از شما می خواهم که مرا راهنمائیم کنید تا تصمیمی درستی اتخاذ نمایم تا از این بیشتر اسباب ناراحتی همسرم و خانواده و خودم را فراهم نیاورم، خودم به طلاق فکر می کنم ولی هنوز تصمیم نهائی نگرفته ام. امیدوارم که از نظر کارشناسی شما بهره مند گردم.

ازدواج نقطه عطف زندگی است که موفقیت و عدم موفقیت در انتخاب همسر شایسته و متناسب نقش عمده ای در آینده انسان و یک عمر زندگی دارد. پس چه خوب است هر جوانی هنگام خواستگاری و انتخاب همسر و شریک زندگی خود دقت کافی بعمل آورد و با کسی ازدواج کند که تناسب واقعی با وی داشته باشد. (تناسب در سطح ایمان و اخلاق، تناسب در اندام و شکل ظاهری، تناسب خانوادگی و تناسب در سطح اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) شکی نیست هرگاه این تناسب ها بین دختر و پسر و خانواده هایشان رعایت نشود موجب بروز مشکلاتی در زندگی مشترکشان خواهد شد. اکنون با توجه به این مقدمه کوتاه باید به عرضتان برسانیم در صورتی که هنگام انتخاب همسر توجه کافی به این نکته و معیارهای ازدواج داشته اید و با علم و آگاهی کافی و تحقیق و تفحص از وجود آن معیارها در وجود فردی که با وی ازدواج کرده اید اقدام نموده اید و در آن هنگام خود و خانواده محترمتان شایسته بودن وی را تأیید کرده اید و این شک و تردیدها پس از مراسم عقد برایتان ایجاد شده است، به نظر می رسد در چنین صورتی آنچه ذهنتان را به خود مشغول کرده است چندان قابل اعتماد نیست و بهتر آن است بدون اعتنا به آنها به ازدواج با همسرتان امیدوار باشید و با توجه به نکات زیر از فکر طلاق و جدائی از وی بیرون آئید:

1- یکی از ویژگی های انسان تغییر پذیری او است. بنابراین اگر نسبت به رفتار و چگونگی عملکردهای وی دلسرد هستید، می توانید با ایجاد رابطه عمیق تر و دوستانه و با استفاده از روانشناسی ارتباطات، به تأثیر گذاری در وی بیاندیشید و سعی کنید با اصلاح رفتار و عملکرد وی، او را با خود منطبق کنید، بخصوص که وی به شما علاقه مند است و مطمئنا به نقطه نظرات شما احترام قائل میشود. و بدانید که او برای جلب رضایت شما به عنوان همسر و شریک زندگیتان سعی خواهد کرد به آنچه از او می خواهید جامه عمل بپوشاند.

2- نسبت به ظاهر و شکل ظاهری وی نیز اولا با هر کسی ازدواج کنید حتی به نظرتان زیبا ترین فرد باشد ممکن است پس از چندی دختری زیباتر از او را دیده و به او علاقه مند شوید و ذهنتان را به خود جلب کرده و چه بسا وسوسه های شیطانی شما را به انحراف بکشاند. ثانیا با تشکیل خانواده مستقل و آشنا شدن همسرتان با کیفیت خود آرائی برای شما شاید همسرتان بتواند جذابیت کافی را برای شما فراهم نماید. در این زمینه خودتان نیز می توانید به وی کمک کنید و ذوق و سلیقه تان را به وی متذکر شوید. مطمئنا نحوه لباس پوشیدن زن و آرایش وی در این زمینه تأثیر گذار است.

3- نکات مثبت همسرتان را بیشتر در ذهنتان مرور کنید و از یادآوری برخی نکات منفی وی خودداری نمائید. شایان ذکر و تأکید است که می توانید نکات منفی وی را اصلاح و تغییر دهید.

اما در صورتی که هنگام ازدواج و انتخاب وی مطالعه و تحقیق کافی انجام نداده اید و پس از ازدواج متوجه شده اید از شرایط و معیارهای همسر مناسب و شایسته دلخواهتان برخوردار نیست و نمی توانید با وی یک عمر زندگی کنید و یا قابل اصلاح و تغییر نیست (هرچند در این زمینه کوتاهی کرده اید و مرتکب خلاف شده اید و بدون تحقیق و مطالعه کافی اقدام به ازدواج نموده اید) و هیچ گونه وسوسه شیطانی در این  مسیر در شما تأثیر نگذاشته و زیاده خواهی و زیاده طلبی هم  نیست شاید در این صورت بتوان گفت صحبت از جدائی چندان دور از واقعیت نیست ولی بدانید که باید در این موقعیت خوب فکر کنید و بدانید که دقیقا و خالصانه و بدون هر گونه شائبه ای و وساوس شیطانی می خواهی چنین تصمیمی بگیرید تا به صرف اینکه هوای دلتان چیزی را خواسته است تبعیت نکرده باشید. امیدوارم دقت کافی در تصمیم گیری تان داشته باشید.

 

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com


بدبینی یا ازدواج/40 نکته جهت کاهش تنش

40 نکته ای که جهت کاهش برخی تنش های خانوادگی می تواند مؤثر باشد

 1. با مطالعه کتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسرداری، چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه‏های آموزش خانواده دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.

 2. با همدلی، همفکری، همکاری و مشورت با یکدیگر درباره مسائل مختلف میان اعضای خانواده روابط سالم پدید آورید.

 3. هر یک از زوجین دیگری را نزدیک‏ترین و محرم‏ترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامی و پشتیبان خود تلقی کند.

 4. با یادگیری مهارت‏های ارتباطی نظیر فعالانه به حرف‏های یکدیگر گوش کردن، احترام به نظرها و عقاید یکدیگر و تشریک مساعی و مشورت کردن روابط خود را بهبود بخشید.

 5. بکوشید، باایجاد کانونی گرم و صمیمی، تمام اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند.

 تا که از جانب معشوق نباشد کششی‏    کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

 6. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مسأله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید.

 7. برای رسیدن به ا منیت روانی وعاطفی در روابط زناشویی داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید.

 8. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندی مخرب و پیشرونده تبدیل نشود.

 9. به هر طریق ممکن رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأیید قرار دهید؛ به گونه‏ای که همسرتان بفهمد برایش ارزش قائل هستید.

 10. تشویق و تأیید و بیان نکات مثبت به طور آشکار یا در جمع باشد و تذکر نکات منفی و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد.

 11. برای خصوصیات و نیازمندی‏های یکدیگر ارزش قائل شوید و در روابط کلامی، عاطفی، اقدام‏ها و تصمیم‏گیری‏ها به افکار و خواسته‏های همسرتان توجه کنید.

 12. اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است، ساده‏ترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمت‏آمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید.

 13. خشونت همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید. خشونت را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتی مناسب درباره مسأله مورد نظر به بحث و گفت و گو بپردازید.

 14. بکوشید در سراسر زندگی، به خصوص در روابط بین خود و همسرتان، به جای هر گونه پیش‏داوری یا مشاهده اشکالات و ضعف‏ها نقاط مثبت و قوت را ببینید؛ به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه خالی لیوان به نیمه پر آن توجه کنید.

 15. سعی کنید در برنامه ریزی برای فعالیت‏های اجتماعی، اوقات فراغت،  دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن به مشورت کردن با یکدیگر بپردازید و از یک جانبه نگری بپرهیزید.

 16. در هر فرصتی که پیش می‏آید، با همسر و اعضای خانواده‏تان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. شایان ذکر است زن‏ها از صحبت کردن با همسرشان بیش‏تر لذت می‏برند. بنابراین، مردان باید فعالانه به سخنان همسرانشان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند.

 17. اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصی نمی‏تواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وی انتقال دهد، و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتی دیگر واگذارد.

 18. هر از چند گاهی زوجین در فضایی محرمانه، محبت‏آمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازند و از یکدیگر بپرسند، چه باید کرد تا روابطمان بهتر و با نشاط تر شود؟

 19. همیشه، در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روی آورید.

 20. در روز یا در هفته زمان مشخصی را برای گفت و گو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان اختصاص دهید.

 21. از داشتن نگرش‏های آرمان گرایانه و شاعرانه در مسأله ازدواج و روابط زناشویی و نیز انتظارات غیر واقع بینانه اجتناب کنید.

 22. ارتباط زوجین باید از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست وغیر واقع بینانه دور باشد. اگر موضوع و مسأله‏ای ذهن یکی از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کند و درستی و نادرستی اش را با همسرش مورد بررسی قرار دهد.

 23. هر یک از زوجین باید زمینه‏های بروز سوء تفاهم‏ها و سوء ظن‏ها را از بین ببرد و از رفتارهایی که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن می‏شود، خودداری کند.

 24. هر یک از زوجین باید بکوشد با روان‏شناسی همسرش آشنا شود تا بداند زن یا مرد به چه اموری بها می‏دهد و نظام ارزشی‏اش چگونه است؛ برای مثال معمولاً زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت می‏دهد و مردان می‏خواهند مستقل و خود مختار باشند و آزادی عمل را دارای ارزش می‏دانند.

 25. زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنه‏آمیز و دو پهلو جداً پرهیز کنند.

 26. از رفتارهایی نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر که موجب افزایش مقاومت‏های روانی در طرف مقابل است، جداً باید پرهیز شود.

 27. در سراسر زندگی، از جمله در زندگی خانوادگی، بکوشید به نقاط مثبت، موهبت و نعمت هایی که در اختیار دارید بیندیشید نه به اموری که در اختیار ندارید.

 28. از خطاهای یکدیگر سریعاً بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل کنید.

 29. بایادآوری برخی ایام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیه‏هایی هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیک عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام کنید.

 30. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارید از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید.

 31. در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه و معاشرت‏های خانوادگی با زوج‏های دیگر دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید.

 32. از هر گونه رفتاری که به مرد سالاری یا زن سالاری می‏انجامد، پرهیز کنید.

 33. خطای یکدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین یکدیگر و... بازگو نکنید.

 34. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید.

 35. از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیش‏تر سازید.

 36. از تصمیم‏های نادرست و غیر منطقی و کلی‏گویی‏های منفی و شکل‏گیری افکار منفی درباره همسرتان شدیداً پرهیز کنید.

 37. حتی‏المقدور به قول‏هایی که به همسرتان داده‏اید عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی نینجامد.

 38. از نسبت دادن القاب و زدن برچسب‏های ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، کله‏شق، یک دنده، لجباز و خودخواه به یکدیگر پرهیز کنید.

 39. در مواردی که غمگینی و افسردگی و یا عصبانیت زن یا شوهر شدت می‏یابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درون‏ریز به ویژه غده تیروئید وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادی بودن ترشح غدد از جمله غده تیروئید مطمئن شوید.

 40. برای داشتن یک زندگی با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسؤولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجاد کننده روابط سالم توجه کنید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

 


بدبینی یا ازدواج-1

دانشجوی ترم آخر رشته دبیری ریاضی هستم و مدت 6 ماه است که عقد کرده ام دو ماه از عقدمان می گذشت که من به اتفاق خانواده خود که به میهمانی می رفتند به خانه یکی از اقوام رفتم البته قبل از آن هر چه با خانه شوهرم تماس گرفتم نبودند برای او پیغام گذاشتم که به میهمانی می روم. خلاصه این همه نقطه شروعی بود برای بدبینی او اول که زنگ زد خانه اقوام و هر چه بر زبانش آمد گفت و به مرور اخلاق و بدبینی او بیشتر شد دیگر به من اعتماد ندارد. اگر جائی بروم و 5 دقیقه دیر بیایم یا زنگ بزند خانه من نباشم آنقدر ناسزا بارم می کند تا اینکه اینقدر گریه کنم تا خسته شوم حتی گاهی اوقات خانه زنگ می زند ببیند من گوشی تلفن را بر می دارم یا نه اگر خودم برندارم بی دلیل گیر می دهد و هر چه می خواهد بار من وخانواده ام می کند با اینکه عقد کرده ایم و من از طرف ایشان حتی حمایت مالی هم نمی شوم فقط مواظب است که کجا می آیم و کجا می روم با خودم شک کرده ام که نکند این رفتار بد بینانه اش بدتر شود و باعث مشکلات بیش از حد باشد. تصمیم به جدایی گرفته ام و فقط شما را امانت دار جهت مشورت دیده ام بگویی کارم درست است یعنی به زندگی با او تن در دهم و محدود باشم در صورتی که معلم هستم و یا اینکه تا زود است از او جدا شوم، با وجود اینکه به او علاقه دارم. و از نظر اخلاق اجتماعی و سلامت اخلاقی در حد خوبی است و آدم متدینی هم می باشد.

سرکار خانم ابتدا از حسن اعتمادتان به این مرکز و کارشناسان مربوطه تقدیر و تشکر می کنیم و امیدواریم به پاس این اعتماد و مهر مایه همدلی در خدمت گزاری به خوبان روزگار موفق باشیم.

خواهر محترمه مطالبی که خدمتتان تقدیم می نمائیم در دو سطح تصمیم گیری و مشکل گشایی ارائه می گردد:

ادامه مطلب...