سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

مشکلات خانوادگی

مدتی است با مشکلات خانوادگی روبه رو شده ام و کم کم دارم صبر و تحمل خود را از دست می دهم ,لطفاً بفرمایید در برخورد با شوهرم که مدتی است به زندگی خود توجهی ندارد و با زن دیگری که پیش از ازدواج بامن , قصد ازدواج با او را داشته رفت و آمد می کند, چه باید بکنم ؟

خواهر گرامی ! نامهء شما به دستمان رسید و آگاهی از غمناکی ها و دلتنگی های شما متأثرمان نمود, لذا پیش از هر گونه سخنی , از صمیم قلب آرزو می کنیم که خداوند سکون و آرامش پیشین را به شما باز گرداند و کانون زندگی شما را دوباره گرم و با طراوت سازد.

در از هم گسیختگی روابط اعضای یک خانواده , علی الخصوص زن و شوهر, دو عامل مهم وجود دارد که ازآن ها به عامل بیرونی و عامل درونی یاد می کنند. عامل بیرونی , مجموعه اثراتی است که محیط خارج بر روان انسان باقی می گذارد و به هر ترتیب سبب به هم ریختگی تعادل انسان می گردد. این عدم تعادل , گاهی به شکل بیماری , گاه به شکل تغییر رویهء اخلاقی , گاه به فرم حساسیت و بدبینی و گاه به شکل افسردگی و سایر اشکال ظهور و بروزمی کند.

مشکل اولیه شما این است که در برابر فشارها و استرس های بیرونی و استمرار آن ها, ضعیف شده اید. این ضعف نیز به طور کلی بر تاریک تر شدن فضای ذهن شما افزوده و هاله های یأس و ناامیدی و از همه بدتر سرخوردگی رامتراکم تر ساخته است .

به یاد داشتهباشید که اگر قرار باشد خویشتن داری خویش را از دست بدهید و ناشکیبایی پیشه کنید و به فکرخودسوزی و این گونه افکار غلط بیفتید, هم دنیای خویش را نابود کرده اید و هم آخرت خود را. صبر پیشه کنید که به قول امیر خسرو دهلوی :

]آنجا که بود شکستگی ها صبرست کلید بستگی ها

]امیرمؤمنان می فرمایند:

از مصیبتی که بدان گرفتار آمده گلایه کند, در واقع از پروردگار خویش به گلایه پرداخته است >.

مشکل دوم شما در زندگی این است که دچار حساسیت شده اید. ما نمی خواهیم بگوییم که کارهایی که شوهرشما انجام داده صحیح است و کار شما ناصحیح , نه . اصلاً بحث قضاوت دربارهء صحت و سقم اعمال شما یا شوهرتان نیست , بلکه منظور مااین است که شما بر اثر فشارهای بیرونی دچار حساسیت و بدبینی شده اید. برای نمونه تحقیقاتی که دربارهء شوهرتان انجام داده اید را می توان نام برد. آیا قرآن نخوانده اید, آن جا که خداوند فرموده است :

که ایمان آورده اید از ظن و گمان دربارهء یکدیگر بسیار بپرهیزید; زیرا بعضی از این گمان ها گناه است . پس در کارهای پنهانی یکدیگر تجسس نکنید و غیبت یکدیگر ننمایید...>.

این غیر از یک دستور دینی , دستوری روان شناسی نیز هست . در نظر بگیرید که اگر شما در پی کشف این قضیه نبودید که آیا شوهرتان به قول معروف با کسی ارتباط دارد یا نه , آیا آتش حساسیت شما شعله ورتر می شد؟ این یک قاعدهء کلی است که هر عملی , عکس العمل دارد. حساسیت , طبق قاعده حساسیت زا است . وقتی شما نسبت به شوهر خود حساس باشید. این حساسیت در شوهر شما نیز تأثیر می کند و او را نیز نسبت به شما حساس می نماید.این حساسیت دو طرفه ابتدا به , سپس به و بعد از آن به می انجامد. این سبب می شود که مرد حاضر نباشد در خانه جز به سکوت بگذراند. از آمیزش های مشروع که سبب انس و الفت است کناره گیرد, آرامش خود را در جای دیگر بجوید و حتی به پشتوانهء عاطفی بیست سال و اندی زندگی مشترک پشت پابزند.

از آن سوی , زن نیز خود را موجودی بی فایده می انگارد که از او در تمام این سال ها تنها به عنوان استفاده شده است . این تفکر زن را پرخاش جو, افسرده , غمگین و بیمار می سازد و از همه چیز سیر می کند. آیا شما که انسانی تحصیل کرده و با فرهنگ هستید, واقعیت این مسایل را در زندگی خود نمی یابید؟

بنابراین , حساسیت را از خود دور کنید تا کانون زندگی تان تلخ تر و تاریک تر از این نگردد. ما می توانیم درک کنیم که شما در چه موقعیت و شرایطی قرار دارید, ولی از طرفی برایمان قابل قبول نیست که یک انسان متفکر که به هر صورت جزو فرهنگیان این جامعه محسوب می شود, به آسانی در برابر مشکلات , تحمل خود را از دست بدهد وچونان عوام رفتار کند. گیریم ایشان زنی را صیغه کرده باشد شما باید بر محبت و عاطفه بیفزایید تا خودبه خود از اودلسرد شود, قهر و خشم شما باعث می شود او بهتر به او دل ببندد.

عقیدهء عموم خانم های ایرانی این است که باید تنها انیس خود باشد. بدین لحاظ, اگر مردی زن دیگری اختیار کند, از طرف افکار عمومی ! متهم به هوس بازی , خیانت گری , دروغ گویی و چیزهایی از این قبیل می شود! ولی آیا این عقیدهء صحیحی است ؟

دوباره تکرار می کنیم , ما معتقد به خیانت و هوس بازی نیستیم , بلکه معتقدیم هر انسانی دارای روان پیچیده ,درونیات پیچیده , محرومیت های کوچک یا بزرگ و عقده های حل ناشدنی است . همین تفکر خانم های ایرانی , یکی از آن محرومیت های تاریخی این قشر است که هنوز به صورت فرهنگی غلط در جامعه وجود دارد. این فرهنگ غلطاز زمان های قدیم , یعنی از زمان های پیش از اسلام در ایران رواج داشته است .این اعتقاد خوشبختی را برای زن اول ;یعنی دختری که به همسری شخصی در می آید و سیاه بختی را برای زن بیوه رقم می زند. حال آن که در منطق اسلام زن زن است و بیوه بودن یا نبودنش چندان اثری در مکارم اخلاق او ندارد.

خواهر گرامی ! یادتان باشد که یادتان باشد; یعنی از طرفی , هم عیب هم را می پوشانند و هم از یکدیگر محافظت می کنند, همان (پـاورقی 1. آن ها لباس شمایند و شما لباس ایشان (بقره (2 آیهء 187.

طور که می دانید حفاظت از بزرگ ترین کاری است که زن و شوهر می توانند برای هم انجام دهند. متأسفانه از مجموعه نامهء شما بر می آید که این نه تمام و کامل , بلکه تا حدودی از زندگی شما رخت بر بسته است . مواظب باشید که این نقص سبب نشود که ایام عمر شریف را به باد دهید و از حرکت به سوی آخرت وخداوندی که ما را به جهت و علت خاصی آفریده , باز مانید.

مضافاً بعد از بیست سال هیچ مردی حاضر نیست خودش را بدبخت کند, هر چه شما اصرار کنید او حریص ترمی شود, سعی کنید او را از این حرکت به طریق مختلف باز دارید.

در انتهای این نامه برای این که هم از جهت روحی و هم از جهت فکری آماده تر باشید به نکاتی بسیار مهم اشاره می کنیم . امید است خداوند اسباب فرج و راحت را پس از شدت و سختی بر شما فراهم آورد! ان شاءاللّه !

1 طبق آیهء شریفه ء:

مال و فرزند زینت زندگی دنیا هستند, و باقیات صالحات ( ارزش های پایدار و شایسته ) ثوابش نزد پرودگارت بهتر وامیدبخش تر است >. اسباب زندگی دنیا جز؟ زینت های آن است و زینت چیزی است که اگر باشد خوب است ولی اگرنباشد, از ارزش انسان چیزی کم نمی کند. بنابراین , قدر خویشتن بدانید و برای زینت دنیا عمر گرانمایه را نبازید و به فکر باقیات صالحات وثواب خداوند باشید.

2 قرآن می فرماید: .( 57 آیهء 20)

بنابراین , کار دنیا چنین استکه هر کس به گونه ای در آن مشغول بازی و سرگرمی می باشد. پس خود را به خاطرزشت و زیبایی های آن به دردسر انداختن , کار معقولی نیست .

3 از طرفی دنیا دار امتحان و فتنه است و خداوند هر کس را به طریقی در آن می آزماید: شوهر شما را به نوعی وشما را به نوعی دیگر. مواظب باشید که این امتحان و مصائب آن , به قدری شما را به خود مشغول نسازد که قبولی درامتحان را فراموش کنید و آن را اصل بپندارید. مطمئن باشید که , در نتیجه به خدا توکل کنید و خودرا به او بسپارید و مطمئن باشید که او است .

4 زن و شوهر وظایفی نسبت به هم دارند که در کتاب های شیعه و سنی دربارهء آن ها سخن رفته است . تحمل کردن زن یا شوهر بد خلق , بدزبانی و بدگویی نکردن از یکدیگر, حفظ آبروی یکدیگر در میان مردم , مهربان و بامحبن بودن با همسر و... از زمرهء این وظایف است . سعی کنید از این آداب فاصله نگیرید. بنا را بر این بگذارید که شوهر شما بدخلق ترین و بدکارترین آدم ها است , از او توقع خوبی نداشته باشید, بلکه فقط از خدا بخواهید که به شماتوفیق خوب بودن را عطا فرماید.

مسلم بدانید بی منطق ترین آدم ها در برابر رفتارهای شایسته نرم می گردند و نادم و پشیمان می شوند.

5 طبق دستور صریح اسلام هر مرد می تواند تا چهار همسر دائم داشته باشد, به شرط آن که عدالت را در میان آنان بر قرار سازد. علی الظاهر همسر شما به دلایل مختلف این عدالت را ایجاد نکرده است . البته شمانمی توانیدبگویید که چرا ایشان همسر دیگری انتخاب کرده ; زیرا خداوند این اجازه را به او داده است ; مگر این که ایشان درزمان عقد, ازدواج مجدد خود را منوط به اجازهء شما کرده باشند که در آن صورت شما ذی حق هستید و می توانید ازاو بخواهید که از زن دوم خود جدا شود و به هر صورت , می خواهم به شما بگویم که سعی کنید موقعیت او را درک کنید. آیا انتخاب همسر دوم به واسطه محرومیت های دوران کودکی و جوانی است ؟ یا این که به دلیل عدم وجودمحیطی مناسب در منزل و در زندگی با شما, به دیگر خواهی و عدول به عشق اول اقدام نموده است ؟ آیا ارتباطات زناشویی شما در طول این مدت بدون ناراحتی و اشکال بوده است ؟ آیا بیماری خاصی که مانع این ارتباط باشدنداشته اید؟ آیا مسئله ای پیش نیامده که باعث گریز همسرتان از منزل و پناه بردن به دیگران شده باشد؟ تمامی این موارد و موارد مشابه را در نظر بگیرید. اگر برای هیچ یک جوابی نیافتید, آن وقت اختیار با شما است که به هرصورتی که دوست دارید بیاندیشید و رفتار کنید!

6 عدم حضور همسر شما در منزل و سکوتشان درگاه حضور و اقدامشان به مسافرت های پی در پی نشان ازاین دارد که شما در منزل محیط امنی برای ایشان درست نکرده اید. به نظر می رسد همسر شما احتیاج به آرامش وامنیت بیشتری دارد, نه این که شمانیاز ندارید, اما اگر بپذیریم که شوهر شما دچار عدم تعادل در تصمیم گیری وکنترل احساس شده است , با نوعی بیماری روانی مواجه شده ایم که با قرص و مسکن درمان نمی شود, بلکه فقط بامراقبت های ویژه شما درمان شدنی است .

7 از افشای مشکل خود برای دیگران (کسانی که شما و همسر شما را می شناسند) بپرهیزید ; زیرا مداخله مصلحانه یا غیر مصلحانه این افراد در زندگی شما به هیچ وجه به نفع شما و زندگی شما نیست . یادتان باشد هرگز بامحکوم شدن و محکوم کردن , حقی استیفا نمی گردد و داد مظلومی ستانده نمی شود. این پیروزی های موقتی , تنهاباعث تخریب بیشتر دیوار روابط میان شما و دوری تان از یکدیگر می شود.

8 از هر نوع حساسیت و استرسی پرهیز کنید. یادتان باشد که هرگاه شوهرتان مجبور می شود به خدا قسم بخورد که فلان کار را انجام داده یا نداده , حساسیت به مرحله حاد خود رسیده . این گره را باید با دست باز کرد,بنابراین کارش را به دندان نباید کشید تا محکه ی و سخت تر شود و اثرات آن تا مدت ها باقی بماند.

9 برای این که از شر افکار مزاحم در امان باشید, ابتدا ارزیابی درستی از موقعیت فعلی خود بنمایید. شما مسلماًبا آن دختر خانمی که بیست سال قبل به خانه شوهر رفته تفاوت کرده اید.

موقعیت جدید, خواسته های جدیدی دارد و این خواسته ها در مجموع می تواند سطح توقع ما را از زندگی بالاببرد یا پایین تر بیاورد. اغلب زن ها و شوهرها در زندگی خانوادگی خود این مشکل را دارند که تا نوعی مشکل درمیانشان ایجاد می شود, به جای آن که سطح توقعشان از یکدیگر و از زندگی پایین بیاید, متوقع تر می شوند و این توقع خود عامل دردسر یا دردسرهای بعدی است . شما سعی کنید برای موقعیت کنونی خود برنامه ای برای مطالعه ,ورزش (مثلاً شنا), عیادت بیماران گمنام و محرومین , رسیدگی بیشتر به اوضاع دانش آموزان , شرکت در کارهای خیر, پرداختن به حفظ قرآن , ایجاد فضایی برای پرورش گل ها و سبزیجات , ماهی و... ترتیب دهید.

سعی کنید از زندگی استفاده کنید و تا حیات باقی است برای زندگی ابری بکوشید. به قول سعدی :

]کنونت که امکان گفتار هست بگو ای برادر به لطف و خوشی

که فردا چو پیک اجل در رسدبه حکم ضرورت زبان درکشی !

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com