سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

همسر نا متعادل

با پسر خاله ام نامزد شده ام و به نظر رفتارش خیلی متعادل نیست ; گاهی دروغ می گوید و زمانی نماز نمی خواند; سیگار هم می کشد ونگاه هایش آلوده است , چه راه حلّی را پیشنهاد می کند که کارهای ناروا را کناربگذارد, تا در آینده خوشبخت شویم ؟

همان طور که می دانید پسر خاله تان در سفر قم نزد شما اعتراف کرده است , ولی از چند چیز رنج می برد;

یکی این که فکر می کند محبوب و مورد علاقهء خانواده ـ مخصوصاً پدرنیست ;

دوم : مورد اعتماد خانواده نیست و آن ها حرف هایش را نمی پذیرند و درگفتار او را صادق نمی دانند;

سوم این که : برایش شخصیت و ارزش قائل نیستند و هنوز با او مانند یک بچه رفتار می کنند و حرکاتش را زیر نظر دارند; به همین دلیل او خودش را تنهامی پندارد و کسی را پیدا نمی کند که خلاءهایش را پر کند و او را درک نماید.

اگر می بینید گاه سیگار می کشد و گاه با دختران نامحرم است و حتّی گاه دروغ می گوید, به خاطر این است که احساس کمبود می کند و از این طریق می خواهد کمبودهایش را جبران نماید.

اگر به دادش نرسید و خلاءهایش را پر نکنید, روز به روز بدتر می شود تاجایی که قابل جبران نباشد.

وظیفهء شما به عنوان همسر فردی که خیلی به شما علاقه مند است و اظهارمحبت می کند, سنگین است و رعایت نکات ذیل ضروری است :

1 با شگردهای حساب شده , توجه اش را به خود جلب کنید. باید کاری کنید او نیاز به نگاه و صحبت و ارتباط با دیگران را نداشته باشد. باید جای دختران دیگر را پر کنید. ببینید از آن ها چه می خواست و با آن ها چه صحبتی می کرد و آن ها چه عکس العملی نشان می دادند و چه مشکلی را از او برطرف می کردند; شما آن ها را انجام بدهید.

بهتر است به پدر و مادرتان تفهیم کنید به محضر بروید و عقد رسمی بکنیدو خود را کاملاً در اختیارش قرار بدهید و اجازه بدهید با شما ارتباط داشته باشدو روح و جسمی با شما آرام و قرار بگیرد, تا فکر دختران دیگر را در سر نپروراند.

2 به او محبت کنید و به گفته هایش اعتماد نمایید و حرف هایش را در ظاهرباور کنید, اگر چه بدانید راست نمی گوید, به عنوان مثال وقتی برایتان کفش خرید و به شما هدیه کرد, می توانستید بگیرید و تشکر و قدردانی کنید و بگوییدهرگز محبتش را فراموش نخواهید کرد و چقدر او جوان با محبتی است .نمی بایست به رُخش بکشید دروغ می گوید و کفش از آن خواهرش است , بلکه می توانستید به بهانه این که بزرگ است یا رنگ خوبی ندارد و می شود آن راعوض کرد, واقعیت را به او نشان بدهید, تا بفهمد این کار, عمل خوبی نبوده است , چنان که خودش به شما گفت : چرا پیش خواهم شخصت مرا خُرد کردی !بهتر بود شما چیزی نمی گفتید تا شرمند می شد.

به پدر و مادرتان سفارش کنید حرف هایش را باور و نظر او را جلب و به اواعتماد کنند, تا جای خالی پدر و مادرش را پر نمایند.

3 در مورد سیگار, لازم نیست جیب هایش را بگردید, یا در مورد نماز او رازیر نظر بگیرید. خیلی سخت گیری نکنید; همین که می گوید: نماز خوانده ام وسیگاری نیستم , به حرف هایش اعتماد کنید. کم کم خوب می شود.

به جای مچ گیری و زخم زبان زدن می توانید کتاب های مفیدی که در زمینه ءمضرات مالی ـ جانی سیگار است و همین طور در مورد نماز و اهمیت آن واثرات مفیدی که در دنیا و آخرت دارد, بخرید و در موقع فرصت , وقتی حال شنیدن یا مطالعه کردن را دارد, برایش بخوانید یا خود مطالعه کند.

در مورد درس و گذراندن بعضی از درس ها خوب است به طور مستقیم دخالت نکنید و نگویید: چرا درس نمی خواند و یا چرا درس هایش را تمام نمی کند; به جای این ها بگویید: من از زندگی جمعی با پدر و مادرم دارم خسته می شوم و دلم می خواهد زندگی مشترکمان را با شما همسر مهربان شروع کنم .کم کم در فکر تهیهء منزل و اشتغال به کار و هزینهء زندگی باشید. بدین سان ان شاءاللّه آیندهء خوبی خواهید داشت .

دربارهء دست دادن با زن همسایه , برخورد شما و خانواده , با ایشان مناسب نبود و خیلی تند برخورد کردید. اگر چه کار بد و خلاف شرعی مرتکب شد, اماحتماً عمدی نبوده است , چنان که از کردهء خود پشیمان شده و اظهار کرده نمی داند چرا این کار را کرده است !

همین که یک جوان تا این اندازه از کرده اش شرمنده می شود و هر موقع مطرح می شود, سرش را پایین می اندازد, معلوم می شود عمدی نبوده است .سعی کنید به هیچ وجه او را به خاطر این کار سرزنش نکنید.

به هر طریقی که می توانید توجه او را به خود جلب کنید و به او محبت بورزید و حرف هایش را باور کنید و به او شخصیت بدهید و او را از تنهایی واحساس خود کم بینی و کمبود عاطفه خارج کنید.

موفق و مؤید باشید

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com