خیرو شر
انَّ اَسرَعَ الخَیرِ ثَوَابَاً البِرُّ، و انَّ اَسرَعَ الشَّرِّ عِقَابَاً البَغیُ و کَفَی بِالمَرءِ عَیبَاً ان یَنظُرَ مِنَ النّاسِ اِلَی مَا یعمَی عنهُ مِن نفسِهِ ، و یَعیرَ النّاسَ بِمَا لا یستطیعُ تَرکَهُ ، و یُؤذی جلیسَهُ بِمَا لاَ یَعنِیهِ .
به درستی که فوریترین خیرها از حیث ثواب، نیکویی نمودن است و فوریترین شرّهایی که عقاب در پی دارند، ظلم نمودن است و در عیب دار بودن مرد، همین بس که در مردم به چیزی بنگرد و چشم بدوزد که چشمان خود را، در خود، از آنها بسته است و ایرادهائی را به مردم بگیرد که خود نمیتواند آنها را از خود ترک دهد و همنشین خویش را با چیزهائی بیازارد که به او مربوط نمیگردد.