سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری(1)

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری

دیدگاه شهید مطهری در مورد ازدواج موقت چیست؟

یکی از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفری که مذهب رسمی کشورماست اینست که ازدواج به دو نحو میتواند صورت بگیرد:

 دائم و موقت

 ازدواج موقت و دائم در پاره‏ای از آثار با هم یکی هستند و در قسمتی‏اختلاف دارند . آنچه در درجه اول ، این دو را از هم متمایز میکند یکی‏اینست که زن و مرد تصمیم میگیرند بطور موقت با هم ازدواج کنند و پس ازپایان مدت ، اگر مایل بودند تمدید کنند تمدید میکنند و اگر مایل نبودنداز هم جدا میشوند .دیگر اینکه از لحاظ شرایط ، آزادی بیشتری دارند که بطور دلخواه بهر نحو که بخواهند پیمان می‏بندند . مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد بایدعهده‏دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو وطبیب بشود ، ولی در ازدواج موقت بستگی دارد بقرارداد آزادی که میان‏ طرفین منعقد میگردد . ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج‏بشود ، یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند .

در ازدواج دائم ، زن خواه ناخواه باید مرد را بعنوان رئیس خانواده‏بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند . اما در ازدواج‏موقت بسته بقراردادی است که میان آنها منعقد میگردد .

در ازدواج دائم ، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث میبرند . امادر ازدواج موقت چنین نیست .

پس تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در اینست که‏ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود " آزاد " است ، یعنی وابسته باراده‏و قرارداد طرفین است . حتی موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعی آزادی بطرفین میبخشد و زمان را در اختیارآنها قرار میدهد .

در ازدواج دائم ، هیچکدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگری حق ندارنداز بچه‏دار شدن و تولید نسل جلوگیری کنند ، ولی در ازدواج موقت جلب‏رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد .

در حقیقت این نیز نوعی آزادی دیگر استکه بزوجین داده شده است .اثری که از این ازدواج تولید می‏شود یعنی فرزندی که بوجود می‏آید بافرزند ناشی از ازدواج دائم هیچگونه تفاوتی ندارد .مهر ، هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این‏تفاوت که در ازدواج موقت ، عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و درازدواج دائم ، عقد باطل نیست . مهرالمثل تعیین میشود .همانطوریکه در عقد دائم ، مادر و دختر زوجه بر زوج ، و پدر و پسر زوج‏بر زوجه حرام و محرم میگردند در عقد منقطع نیز چنین است و همانطوریکه‏خواستگاری کردن زوجه دائم بر دیگران حرام است ، خواستگاری زوجه موقت‏نیز بر دیگران نیز حرام است ، همانطوریکه زنای با زوجه دائم غیر ، موجب‏حرمت ابدی میشود ، خواستگاری زوجه موقت نیز بر دیگران ابدی میشود ،زنای با زوجه موقت نیز موجب حرمت ابدی میشود . همانطور که زوجه دائم‏ بعد از طلاق باید مدتی عده نگهدارد ، زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت‏یا بخشیدن آن باید عده نگهدارد . با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت‏عادت ماهانه است و عده زن غیر دائم دو نوبت یا چهل و پنج روز . درازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست ، در ازدواج موقت نیز روانیست .

اینست آنچیزی که بنام ازدواج موقت یا نکاح منقطعدر فقه شیعه آمده است و قانون مدنی ما نیز عین آنرا بیان کرده است .بدیهی است که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم ، و امااینکه مردم ما بنام این قانون سوء استفاده‏هائی کرده و میکنند ، ربطی‏بقانون ندارد . لغو این قانون ، جلوی آن سوء استفاده‏ها را نمیگیرد بلکه‏ شکل آنها را عوض میکند . بعلاوه صدها مفاسدی که از خود لغو قانون‏برمیخیزد .

ما نباید آنجا که انسانها را باید اصلاح و آگاه کنیم بدلیل عدم عرضه ولیاقت در اصلاح انسانها مرتبا بجان مواد قانونی بیفتیم ، انسانها راتبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم .

اکنون ببینیم با بودن ازدواج دائم ، چه ضرورتی هست که قانونی بنام‏قانون ازدواج موقت بوده باشد ، آیا ازدواج موقت بقول نویسندگان زن روزبا حیثیت انسانی زن و با روح اعلامیه حقوق بشر منافات دارد ؟ آیا ازدواج‏موقت اگر هم لازم بوده است در دوران کهن لازم بوده است . اما زندگی وشرایط و اقتضای زمان حاضر با آن موافقت ندارد ؟

ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسی میکنیم :

الف - زندگی امروز و ازدواج موقت .

ب - مفاسد و معایب ازدواج موقت . 

یادداشتهای مرتبط:

 قرآن کریم و ازدواج موقت

فلسفه ی ازدواج موقت

 

زندگی امروز و ازدواج موقت

 چنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسئولیت و تکلیف بیشتری برای زوجین‏تولید میکند ، بهمین دلیل پسر یا دختری نمیتوان یافت که از اول بلوغ‏طبیعی که تحت فشار غریزه قرار میگیرد آماده ازدواج دائم باشد . خاصیت‏عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعی را با بلوغ اجتماع و قدرت تشکیل‏عائله زیادتر کرده است . اگر در دوران ساده قدیم یک پسر بچه درسنین اوایل بلوغ طبیعی از عهده شغلی که تا آخر عمر بعهده او گذاشته میشدبرمیاید ، در دوران جدید ابدا امکان پذیر نیست . یک پسر موفق در دوران‏

تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تأخیر و رد شدن در امتحان‏آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد در 25 سالگی فارغ التحصیل‏میگردد و از این ببعد میتواند درآمدی داشته باشد . قطعا سه چهار سال هم‏طول میکشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهیه کند و آماده ازدواج‏دائم گردد . همچنین است یک دختر موفق که دوران تحصیل را میخواهند طی‏کند .

 

جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی

 شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسی او باوج خودرسیده است ، تکلیف بازدواج بکنید بشما میخندند . همچنین است یک دخترمحصل شانزده ساله . عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج‏دائم بروند و مسئولیت یک زندگی را که وظایف زیادی برای آنها نسبت‏بیکدیگر و نسبت بفرزندان آینده‏شان ایجاد میکند بپذیرند .

 کدامیک ؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم جنسی یا ازدواج موقت ؟

 از شما میپرسم ، آیا با این حال ، با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم ؟آیا طبیعت حاضر است بخاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه‏نمیدهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم ، دوران بلوغ‏را بتأخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ایم ، غریزه جنسی از سر مادست بردارد ؟

آیا جوانان حاضرند یکدوره " رهبانیت موقت " را طی کنند و خود راسخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانیکهامکانات ازدواج دائم پیدا شود ؟ فرضا جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت رابپذیرد آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که‏در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا میشود و روانکاوی امروز از روی‏آنها پرده برداشته است صرفنظر کند ؟

دو راه بیشتر باقی نمیماند ، یا اینکه جوانان را بحال خود رها کنیم وبروی خود نیاوریم . بیک پسر بچه اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد ، وبیکدختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بارسقط جنین کند . یعنی عملا کمونیسم جنسی را بپذیریم . و چون به پسر و دختر" متساویا " اجازه داده‏ایم ، روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شادکرده‏ایم ، زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیاری از کوته فکران اینست‏که زن و مرد اگر بناست بجهنم دره هم سقوط کنند دوش بدوش یکدیگر و بازوببازوی هم و بالاخره " متساویا " سقوط کنند .آیا این چنین پسران و دخترانی با چنین روابط فراوان و بیحدی در دوران‏

تحصیل پس از ازدواج دائم ، مرد زندگی و زن خانواده خواهند بود ؟

راه دوم ، ازدواج موقت و آزاد است . ازدواج موقت در درجه اول زن رامحدود میکند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد ، بدیهی است که محدود شدن‏زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست . وقتی که هر زنی بمردمعینی اختصاص پیدا کند قهرا هر مردی هم بزن معین اختصاص پیدا میکند .

مگر آنکه از یکطرف عدد بیشتری باشند . بدین ترتیب پسر و دختر دوران‏تحصیل خود را میگذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آنرا تحمل‏کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسی افتاده باشند .

ازدواج آزمایشی

 این ضرورت ، اختصاص بایام تحصیل ندارد ، در شرایط دیگر نیز پیش‏میاید . اصولا ممکن است زن و مردی که خیال دارند با هم بطور دائم ازدواج‏کنند و نتوانسته‏اند نسبت بیکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند بعنوان ازدواج‏آزمایشی برای مدت موقتی با هم ازدواج کنند . اگر اطمینان کامل بیکدیگرپیدا کردند ادامه میدهند و اگر نه از هم جدا میشوند .

من از شما میپرسم : اینکه اروپائیان وجود یک عده از زنان بدکار را درمحل معین از هر شهری تحت نظر و مراقبت دولت لازم و ضروری میدانند برای‏چیست ؟ آیا جز اینست که وجود مردان مجردی را که قادر بازدواج دائم‏نیستند خطر بزرگی برای خانواده‏ها بحساب می‏آورند .

کتاب نظام حقوق زن در اسلام

نوشته ی استاد شهید مطهری

یادداشتهای مرتبط:

 قرآن کریم و ازدواج موقت

فلسفه ی ازدواج موقت