سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

اخلاص

اخلاص

چگونه در تمامی کارها و عبادات اخلاص را فراموش نکنیم؟

ج: بسمه تعالی- در عبادات و تمام کارها اختیاراً راه ندهد غیر از خدا را و غیر از یاد او را؛ و همین راه منحصر سعادت است.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)

 


حدیثى در فضیلت امیر مؤمنان على ـ علیه‏السّلام ـ

حدیثى در فضیلت امیر مؤمنان على ـ علیه‏السّلام ـ

 

آیة الله العظمی بهجت حفظه الله :

در حدیثى، پیغمبراکرم ـ صلّى ‏اللّه ‏علیه ‏وآله ‏و سلّم ـ فرمود:

« یا على، اگر بیم آن را نداشتم که مسلمانان درباره‏ى تو آن کنند که مسیحى‏ها درباره‏ى حضرت عیسى ـ علیه‏السّلام ـ نمودند، درباه‏ى تو چیزى مى‏گفتم که به هر کجا گذر کنى از خاک کف پایت تبرک جویند. »(1)

تازه هنوز على ـ علیه‏السّلام ـ را معرفى نکرد.

با این که این همه بیانات در این حدیث و احادیث دیگرى فرموده است. فضایل على ـ علیه‏السّلام ـ گفتنى نیست، حقّ است اما گفتنى نیست! زیرا ما ضعیفُ العقل و الایمان هستیم و ظرفیت نداریم. اگر بیان مى ‏کرد، بسیارى از مردم کافر مى‏شدند و عدّه ‏اى معدود ایمان مى‏آوردند، هم چنان که درباره ‏ى حضرت عیسى مسیح ـ علیه‏السّلام ـ چنین اتفاق افتاد.

1. کافى، ج 8، ص 57، روایت 18. اصل روایت به این صورت است: « لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیکَ طَوائِفُ مِنْ أُمَّتى ما قالَتِ النَّصارى فى عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، لَقُلْتُ فیکَ قَوْلاً لاتَمُرُّ بِمَلَأٍ مِنَ النّاسِ إِلاّ أَخَذُوا التُّرابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَلْتَمِسوُنَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ. »؛ (اگر بیم آن رانداشتم که گروه‏هاى از امّت من درباره‏ى تو، آن چه را که مسیحیان درباره‏ى حضرت عیسى بن مریم گفتند، بگویند، سخنى درباره‏ى تو مى‏گفتم که بهگروهى ازمدرم نگذرى، مگر این که خاک زیر قدم‏هاى تو را به عنوان تبرّک بردارند.)

براى اطلاع از منابع این روایت در مدارک اهل سنّت، ر.ک: مجمع الزّوائد هیثمى، ج 9، ص 131؛ المعجم الکبیر طبرانى، ج 1، ص 320؛ شرح نهج البللاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 282؛ شواهد التنزیل حاکم حسکانى، ج 2، ص 233؛ مناقب خوارزمى، ص 129؛ ینابیع المودّة قندوزى، ج 1، ص 200، 389، 391 و 393.

نیز براى اطلاع از منابع بیشتر از مدارک شیعه، ر.ک: خصال، ص 557؛ امالى شیخ صدوق ـ رحمه‏اللّه‏ ـ ص 156، 709؛ روضة الواعظین، ص 112؛ خاتمة المستدرک میرزاى نورى، ج 4، ص 330؛ کتاب سلیم بن قیس، ص 412؛ الغارات، ج 1، ص 62 و 64؛ مناقب امیر المؤمنین ـ علیه‏السّلام ـ محمّد بن سلیمان کوفى، ج 1، ص 249، 459 و 494؛ ج 2، ص 615؛ المسترشد، 634؛ شرح الاخبار قاضى نعمان مغربى، ج 2، ص 411؛ الارشاد، ج 1، ص 117 و 165؛ اختصاص، ص 150.

         
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


دعاى فرج، دواى دردهاى ما است

 دعاى فرج، دواى دردهاى ما است

 

آیة الله العظمی بهجت حفظه الله :

دعاى تعجیل فرج دواى دردهاى ما است، در روایت است که: در آخر الزمان همه هلاک مى‏شوند، « إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »(1) مگر کسانى که براى [تعجیل] فرج دعا کنند.

ائمّه‏ ى ما ـ علیهم‏السّلام ـ با این بیان خیلى به اهل ایمان و شیعیان عنایت کرده ‏اند تا خود را بشناسند. علامت گذارى براى آن‏ها است، یعنى اگر براى فرج دعا مى ‏کنید، علامت آن است که هنوز ایمانتان پا برجاست.

دستورهاى عجیب و غریب دیگر هم داده ‏اند، زیرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ایمان خیلى سخت مى‏ شود به حدّى که در روایت آمده است:

« بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا. »(2) بعد از آن که زمین از جور و ستم پر مى ‏شود.

و شاید در روایت وارد شده باشد که: « یُنْکِرُهُ أکْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! »(3) بیشتر کسانى که اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انکار مى‏کنند.

یعنى بیشتر مردم از اعتقاد وایمان به امامت بر مى ‏گردند.

هم چنین فرموده‏ اند که در آخرالزمان این دعاى فرج را که دعاى تثبیت در دین است، بخوانیم:

« یا أللّهُ، یَا رَحْمانُ، یَا رَحیمُ، یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِکَ. »(4)

اى خدا، اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زیر و رو کننده ‏ى دل‏ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان.

یعنى آن مرتبه ‏اى از ایمان را که به من منّت نهادى، حفظ کن، نه این که مسلمان باشد و به همان باقى باشد، چون این معنا تثبیت در دین نیست.

این توسّلات، عزادارى‏ها، سوگوارى‏ها و زیارت قبور اهل‏بیت ـ علیهم‏السّلام ـ علامت آن است که اهل ایمان به آن‏ها اتّصال و الصاق دارند و هنوز از آن‏ها منحرف نشده ‏اند؛ لذا کفّار و دست نشانده‏ هاى آن‏ها دستور داشتند که بین مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تکایا و مجالس عزا و روضه خوانى ـ جدایى بیندازند، زیرا همه‏ ى اینها ضدّ خواسته‏ هاى سلاطین جور بود، لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلى مجالس روضه خوانى را دادند.

روز هشتم ماه شوّال که روز هدم قبور ائمه‏ ى بقیع ـ علیهم‏السّلام ـ است قاعدتا روز تعطیلى حوزه‏ ى علمیه نجف بود، ولى ما کم‏ کم عادت کردیم و براى ما عادى شد.!

پی نوشت ها :

1. عبارت حدیث به این صورت است: « إِلّا مَنْ دَعا بِدُعاءِ الْغَریقِ »؛ (مگر کسى که دعاى غریق را بخواند.) ر.ک: بحار الانوار، ج 52، ص 133 و 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 228؛ غیبة النعمانى، ص 159؛ کمال الدین، ج 2، ص 348 و 351؛ منتخب الانوار، ص 80، مهجّ الدّعوات، ص 332، در ذیل برخى از این روایات بیان شده است که مقصود از دعاى غریق، دعاى آینده: « یا أَللّه‏ُ یا رَحْمانُ یا رَحیمُ... » است.

2. بحار الانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358؛ طرائف، ج 1، ص 177.

3. « لاِءَنَّهُ یَقُوُم بَعْدَ... ارْتِدادِ أَکْثَرِ الْقائِلِینَ بِإِمامَتِهِ. »؛ (زیرا او بعد از... بازگشت بیشتر معتقدان به امامتش قیام مى‏کند.) بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرائج، ج 3، ص 1171؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 230، 231؛ کشف الغمّة، ج 2، ص 526؛ کفایة الاثر، ص 283؛ کمال الدین، ج 2، ص 378، 384، منتخب الانوار، ص 39.

4. بحار الانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ کمال الدین، ج 2، ص 351؛ منتخب الانوار، ص 80؛ مهج الدعوات، ص 332.

         
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)

 

 


پرهیز از تمامى گناهان، مقدّمه‏ ى نیل به درجات کمال و یقین

 

پرهیز از تمامى گناهان، مقدّمه‏ ى نیل به درجات کمال و یقین

 

براى رسیدن به درجات کمال و یقین، قطعا تنها ورع از محرّمات کفایت نمى ‏کند، نه تنها ورع از سبعه‏ ى موبقه از کبایر مانند شرک و قتل نفس و...، بلکه ورع از چهل محرّم که در کتاب عیون اخبار الرضا ـ علیه‏السّلام ـ ذکر شده است،(1)نیز کفایت نمى‏ کند، بلکه یک نگاه تند که سبب ایذاى یک مؤمن و یا هتک حرمت او شود، حرام است؛ هم چنین یک تبسّم به اهل معصیت که موجب تشویق او بر گناه باشد، حرام است. بنابراین، کسى که مى ‏خواهد به درجات کمال و یقین نایل گردد، باید از این گونه گناهان هم پرهیز نماید.

1. ر.ک: عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 126؛ بحارالانوار، ج 10، ص 358.

 

         
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)

 


نگاه کردن به چهره‏ى عالِم عبادت است؟

سؤال: آیا روایتى که مى‏فرماید: «أَلنَّظَرُ إِلى وَجْهِ الْعالِمِ عِبادَةٌ.»(1)؛ (نگاه کردن به چهره ‏ى عالِم عبادت است.) از باب این است که انسان را به یاد خدا مى‏اندازد؟
جواب: بله، در روایت است که از حضرت عیسى ـ علیه‏السّلام ـ سؤال کردند:
یا رُوحَ اللّه‏ِ مَنْ نُجالِسُ؟ فَقالَ ـ علیه‏السّلام ـ : جَالِسُوا مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللّه‏َ رُؤْیَتُهُ، وَ یَزِیدُ فِى عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ، وَ یُرَغِّبُکُمْ فِى الاْآخِرَةِ عَمَلُهُ.»(2)

اى روح خدا، با چه کسى مُجالست و هم نشینى کنیم؟ فرمود: با کسى که دیدن او شما را به یاد خدا مى‏آورد، و سخن او بر دانش شما مى ‏افزاید، و عمل او شما را به آخرت علاقمند مى‏کند.
و نیز در روایت دارد که:
«أَلنَّظَر إِلَى الْکَعْبَةِ عِبادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْوالِدَیْنِ عِبادَةٌ، وَ النَّظَرُ فِى الْمُصْحَفِ مِنْ غَیْرِ قِراءَةٍ عِبادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلى وَجْهِ الْعالِمِ عِبادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلى آلِ مُحَمَّد ـ علیهم‏السّلام ـ عِبادَةٌ.»(3)
نگریستن به کعبه عبادت است، نگاه کردن به پدر و مادر عبادت است، نگریستن به صفحه‏ى قرآن [حتّى] بدون خواندن آن، عبادت است، نگاه کردن
به روى عالِم عبادت است، و نگاه کردن به اهل بیت حضرت محمّد ـ صلّى‏اللّه‏علیه وآله‏وسلّم ـ عبادت است.
و عامّه از عایشه روایت کرده‏اند که:
«أَبُوبَکرٍ أَطالَ النَّظَرَ إِلى وَجهِ عَلِىٍّ ـ علیه‏السّلام ـ . قَیْلَ لَهُ: لِمَ تُطِیلُ النَّظَرَ إِلى وَجْهِهِ. قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه‏ِ ـ صلّى‏اللّه‏علیه‏وآله‏وسلّم ـ یَقُولُ: أَلنَّظَرُ إِلى وَجْهِ عَلِىٍّ عِبادَةٌ.»(4)
روزى ابوبکر به روى على ـ علیه‏السّلام ـ خیره شده بود، گفته شد: چرا به چهره‏ى او خیره شده‏اى؟ پاسخ داد: از رسول خدا ـ صلّى‏اللّه‏علیه‏وآله‏وسلّم ـ شنیدم که مى‏فرمود: نگاه کردن به روى على ـ علیه‏السّلام ـ عبادت است.

1. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 205؛ وسائل الشیعة، ج 12، ص 312؛ ج 13، ص 264 و...

2. اصول کافى، ج 1، ص 49؛ بحارالانوار، ج 1، ص 203؛ ج 14، ص 331 و...

3. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 205؛ بحارالانوار، ج 96، ص 65. نیز ر.ک: وسائل الشیعة، ج 12، ص 312؛ ج 13، ص 264.

4. ر.ک: بحارالانوار، ج 38، ص 200؛ الصراط المستقیم، ج 3، ص 23؛ العمدة، ص 367 و 368؛ کشف الیقین، ص 450.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)

 


رهنمود های حضرت آیت الله العظمی بهجت(حفظه الله تعالی)

رهنمود های حضرت آیت الله العظمی بهجت(حفظه الله تعالی)

 

چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می شوم که راهها به رویم بسته می شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هر چه از خدا طلب یاری می کنم، راه مساعدی گشوده نمیشود؟

 

ج: بسمه تعالی- زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید؛ و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید. والله العالم.

 

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


نسخه‌ علامه طباطبایی برای جوان 22 ساله

نسخه‌ علامه طباطبایی برای جوان 22 ساله

علامه طباطبایی

دوست عزیزم، کاربر محترم تبیان، در این سیاهه، شما نوشتاری را خواهید خواند که میان یک جوان 22 ساله و حضرت آیت‌الله، علامه طباطبایی درسال 1355 مکاتبه شده است.

آنچه آن جوان سوال کرده است نیاز آشکار یا نهان هر انسان مکلفی است، در هر فصلی از حیات که باشد، آنگاه که در پیچ و خم زندگی و در فراز و نشیب این دنیا پای گذارده و در تاریکنای این مسیر، کور مال کور مال در امید مقصد است، و جواب علامه چراغی است راه نما از خضر، و تو! به هوش باش که:

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن      ظلمات است، بترس از خطر گمراهی

 

استمداد:
محضر مبارک حضرت آیت‌الله العظمی جناب آقای طباطبایی
 
سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
 
جوانی هستم 22ساله، که تنها ممکن است شما باشید که به این سوال من
پاسخ گویید. در محیط و شرایطی زندگی می‌‌کنم که هوای نفس و آمال بر من
 
تسلط فراوان دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب باز ماندن من از حرکت به
 
سوی الله شده‌اند. درخواستی که از شما دارم این است که بفرمایید بدانم به
 
چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان
 
گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ لطفاً نصیحت نمی‌خواهم،
 
بلکه دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم.
1355/10/23 
       
 
                                                                                   

 جوابی که حضرت آیت الله در پشت همان نامه مرقوم کردند:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام علیکم

 

برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته‌اید

 

لازم است همتی بر آورده و توبه نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید.

 

به این نحو که:

 

هر روزه طرف صبح که از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدی کنید که هر عملی

 

پیش آید، رضای خدا- عَزَّ اسْمُهُ- را مراعات خواهم کرد. آن وقت در هر کاری که

 

می‌خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع

 

اخروی نداشته باشد، انجام نخواهید داد، هر چه باشد. و همین حال را تا شب،

 

وقت خواب، ادامه خواهید داد.

وقت خواب، چهار- پنج دقیقه‌ای در کارهایی که روز انجام داده‌اید، فکر کرده و

 

یکی یکی از نظر خواهید گذرانید، هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر

 

کنیدو هر کدام، تخلف شده استغفار کنید و این رَویه را هر روز ادامه دهید.

 

این روش اگر چه در بادی حال[اولِ کار]، سخت و در ذائقه نفس تلخ می‌باشد،

 

ولی کلید نجات و رستگاری است.

 

هر شب، پیش از خواب توانستید سُوَر مُسبِّحات [سوره‌هایی که با تسبیح

 

خداوند آغاز می‌شوند] یعنی: "سوره‌های حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن"

 

را بخوانید و اگر نتوانستید، تنها "سوره حشر" را بخوانید و پس از بیست روز از حال

 

اشتغال،حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان‌شاءالله موفق خواهید بود.

 

محمد حسین طباطبایی

 

 

منبع:   http://www.tebyan.net


مقام رضا و تسلیم

مقام رضا و تسلیم

شیخ جعفر مجتهدی

جناب آقای سیدجلال رییس‌السادات می‌گفتند:

هنگامی که آقای مجتهدی در هتل اطلس مشهد به سر می‌بردند خدمتشان رسیده و به ایشان عرض کردم: آقا جان، شما که با توسل به حضرت رضا (علیه‌السلام) اینقدر افراد مریض را شفا می‌دهید و گرفتاری‌های آنها را برطرف می‌کنید برای بیماری خودتان هم توسلی به حضرت پیدا کنید. ایشان پس از اندکی تأمل یک مرتبه گفتند:

حضرت می‌فرمایند: شما فردا مرا به حرم پشت پنجره فولاد ببرید.

عرض کردم: به روی چشم.

روز بعد آقا را با ماشین به حرم حضرت رضا علیه‌السلام بردم و هنگامی که از ماشین پیاده شده و می‌خواستیم وارد صحن شویم، ایشان دستشان را بر دوش من انداخته و با سختی حرکت کردند تا این که به کنار پنجره فولاد رسیدیم و من در آنجا ایشان را به حال خود تنها گذارده و چند قدم عقب‌تر ایستادم.

پس از آن که آقا اعمال خود را تمام کردند فرمودند: آقا سیدجلال دیگر باید برویم .

و به همان ترتیب که آمده بودیم، ایشان را تا بیرون صحن کمک کردم و از آنجا با ماشین به هتل بازگشتیم.

در آنجا به آقا عرض کردم: آیا ارتباط شما با حضرت برقرار شد؟

فرمودند:

 بله آقا جان، حضرت رئوف هستند؛ ایشان عنایت فرمودند و همان موقعی که بدان جا مشرف شدیم فرمودند:

شیخ جعفر اگر بخواهید، ما شما را شفا می‌دهیم اما خواسته ما را می‌خواهید یا خواسته خود را؟ اگر خواسته ما را می‌خواهید، ما دوست داریم شما را در این لباس ببینیم.

آنگاه آقای مجتهدی از من پرسیدند: آقای حاج سیدجلال، اگر شما باشید به حضرت چه می‌گویید؟

عرض کردم: خواسته حضرت را ترجیح می‌دهم.

آنگاه ایشان فرمودند: بله، من هم به حضرت همین را عرض کردم. اکنون که حضرت دوست دارند مرا در این لباس ببینند، چگونه من نافرمانی کنم؟!

آری؛ ایشان حتی بیماری و درد و رنج را به محبت و لطف الهی تعبیر می‌کرده و می‌فرمودند: هر چه از دوست رسد نکوست و تا این حد مطیع بودند که در مقام رضا و تسلیم می‌فرمودند:

چهل سال است سرمان را بر روی دست گرفته‌ایم تا بفرمایند کجا تقدیم کنیم.

برگرفته از:  «سایت صالحین»

http://www.tebyan.net