آیتالله مرعشی نجفی میراثدار مکتوب تشیع
باسلام
دو هفته قبل فرصت مناسبی پیش آمد تا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید محمود مرعشی نجفی، در محل کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی گفت و گویی داشته باشم، گزارش زیر قسمتی از این گفت و گو است که در سایت خبرگزاری رسا منتشر شده است.
دیروز مصادف با رحلت عالم ربانی و مرجع فقید شیعه حضرت آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی بود. برای این عالم ربانی که عمر شریف خود را صرف حفظ گنجینه مکتوب شیعه نمود از خداوند متعال آرزوی علو درجات را دارم.
تیتر این گزارش، از سوی دوست خوبم، آقای اسفندیار انتخاب شده است.
متن اصلی را می توانید از آدرس http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=47278
مشاهده فرمایید.
آیتالله مرعشی نجفی میراثدار مکتوب تشیع
رسا، سرویس فرهنگی ـ کتابخانه بزرگ آیتالله مرعشی نجفی در قم گنجینهای است از تمدن اسلامی ـ ایرانی است.
میراث گذشتگان همواره سبب افتخار و سربلندی یک قوم بوده است، این میراث میتواند یک تکه سنگ، یک تابلو فرش، یک بدن مومیایی شده و یا یک کتاب باشد، جمعآوری هر کدام از اینها در یک مجموعه، گنجینهای است که نشانگر افتخار و پیشینه تمدن کهن یک قوم است.
کتاب عنصری است که هم دربردارنده ادبیات و فرهنگ و هم نشانگر نوع فکر و پردازش اندیشه نویسنده آن است.
کتابخانه بزرگ آیتالله مرعشی نجفی در قم گنجینهای است که دربردارنده تمدن اسلامی ـ ایرانی است، کتابخانهای که بر اساس دغدغههای دینی یک طلبه جوان فقیر، در هنگام تحصیل و در زمانی که ارزش و اهمیت میراث ماندگار بر همگان روشن نبود، شکل میگیرد.
روزی طلبهای جوان که شهاب الدین نام داشت، دنبال خرید چند کتاب به کاروان قیصریه نجف میرود؛ همان جایی که وارثان مراجع و علما و نویسندگان، کتابهای آنان را بر اثر فقر و نیاز مالی حراج میکنند.
در آنجا به حجم و نوع خرید یک خریدار کتاب مشکوک میشود، پرسوچو میکند، نامش چیست و شغلش چیست؟ نامش کاظم دلال است، از سوی کنسولگری انگلیس، نسخ خطی و کهن را خریداری میکند.
از آن پس فهرستی از کتابهای ارزشمند خطی و چاپی نادر را که در کمتر کتابخانهای یافت میشد، تهیه کرد؛ به امید آن که بتواند به تدریج آنها را بهدست آورد.
نداشتن امکانات مالى و رقیبان قدرتمندى که میراث فرهنگى اسلامى را از کشورهاى اسلامى خارج مىکردند از مشکلات اساسى بر سر راه وی بود. حتى روزى بر سر خرید یک نسخه خطى با کاظم دلال درگیر شد و شبى را در زندان سپرى کرد.
وی با انجام نماز و روزه استیجارى، حذف یک وعده غذاى روزانه، کاستن بخشى از مخارج زندگى و کار شبانه در کارگاههاى برنجکوبى در نجف اشرف، پس از فراغت از درس و بحث و با انگیزه و عشق سرشار به جمعآورى میراث و ذخایر اسلامى و فائقآمدن بر مشکلات و شکنجههاى روحى که در مسیر این هدف مقدس قرار داشت، سرانجام به مجموعهاى نفیس از نسخههاى خطى و کتابهاى چاپى نایاب دست یازید.
بارها اتفاق مىافتاد که ترجیح مىداد با مبلغ اندکدرآمدی که داشت هم کتاب بخرد. روزى هم پس از تحمل گرسنگى چندروزه با پول ناچیزش، کتابى خریده و آن را در آغوش گرفته بود که ناگاه بر زمین مىافتد؛ اما همچنان کتاب را در آغوش خود مىفشرده است و برای نگهداریاش اهتمام میورزید. گاه با گرو گذاشتن عبا و قبا و یا دیگر لباسهایش کتاب تهیه میکرد.
این همه، گویاى اشتیاق زایدالوصف وی به تهیه کتابهای پیشینیان و مطالعه و پژوهش و سپس به یادگار گذاشتن آنها براى دیگر طالبان علم است.
در کتابخانه حضرت آیتالله مرعشی، کتابی هست که پشت جلد آن نوشته است، این کتاب را در مقابل انجام دوسال نماز و روزه استیجاری خریداری کردهام؛ در حالی که بیست ساعت است، گرسنه هستم.
آیندهنگری او سبب شد تا فرزند جوانش را نیز در این مسیر همراه خود کند تا ادامهدهنده و رهرو راهش باشد.
مسافرت زیارتیاش در سال 1342 هـ ق به ایران و اصرار حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، اقامت دائمی وی را در ایران همراه داشت.
کتابهایش را از نجف به قم منتقل کرد، در منزل شخصیاش از آنها نگهداری میکرد، با این وجود هنوز هم به جمع آوری دیگر نسخههای نفیس اهتمام میورزید.
جمعآورى تدریجى کتابها و استقرار آنها در چند اتاق، وی را با کمبود مکان روبرو کرد؛ از اینرو، نخست 278 نسخه خطى نفیس را که بیشتر به فارسى بودند، به کتابخانه دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران اهدا کرد، سپس شمار بسیارى از نسخههاى خطى و چاپى دیگر خود را به کتابخانههاى آستان قدس رضوى در مشهد مقدس، آستانه حضرت معصومه (ع) در قم، آستانه حضرت شاهچراغ در شیراز، آستانه حضرت عبدالعظیم در شهر رى و مدرسه فیضیه در قم اهدا کرده است که در مجموع به هزاران جلد مىرسد.
با وجود همه این تلاشها لحظهای از کسب دانش و تدریس فقه و اصول اهل بیت نبوت(ع) غافل نمیشد و گاه تا دوازده درس در روز تدریس میکرد.
مدرسه مرعشیه را در سال 1385 هـ ق در قم بنیان نهاد و کتابخانه کوچکى در دو اتاق مدرسه یادشده برای بقیه کتابهایش در نظر گرفت.
آنگاه در سوم شعبان همان سال، برابر با سال 1344 هـ ش، با انتقال مجموعهاى از کتابهاى چاپى و بخشى از نسخههاى خطى به طبقه سوم مدرسه مرعشیه، با حضور وی و بسیارى از علما و مدرسان حوزه علمیه قم، کتابخانه جدید گشایش یافت.
استقبال روزافزون پژوهشگران، این کتابخانه را نیز باکمبود جدى مکان مطالعه و پژوهش روبرو کرد.
سرانجام در پانزدهم شعبان 1394 هـ ق مرکزی به نام کتابخانه عمومى حضرت آیتالله مرعشى نجفى(ره) با بیش از شانزده هزار جلد کتاب خطى و چاپى و با حضور تعداد بسیارى از استادان و محققان و طلاب حوزه علمیه قم افتتاح شد.
در ادامه، استقبال بىنظیر حوزویان و دانشگاهیان سبب شد حضرت امام خمینى(ره) در حکمى در 24 اسفندماه سال 1367، دولت وقت را برای گسترش و تجهیز کتابخانه موظف کند.
در تاریخ سیزدهم تیرماه سال 1369 هـ ش در مراسمی با گزارش مشروح تولیت کتابخانه حضرت آیتالله مرعشى نجفى(ره) کلنگ ساختمان جدید به زمین خورد. در این مراسم، تنى چند از شخصیتهاى برجسته مذهبى، سیاسى، علمى و فرهنگى حضور داشتند. متأسفانه این عالم ربانی و مرجع تقلید شیعیان جهان، 47 روز بعد از مراسم آغاز ساخت این کتابخانه بزرگ، در هشتم صفر 1412 هـ ق روى در نقاب خاک کشید و پایان کار ساختمان جدید را مشاهده نکرد.
علاقه وی به کتاب، کتابخوانی و علم و تحصیل سبب شد تا وصیت کند، بدن وی پس از مرگ در ورودی کتابخانهاش دفن شود تا گرد و غبار پای طالبان فقه آل محمد بر قبر او نشیند.