سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

گناه بیمارى است

گناه بیمارى است

هر انسانى تحت هر شرایطى از نظر ساختمان ذات و شئون باطن ، پاک و سالم به دنیا مى آید .

حرص ، حسد ، بخل ، ریا ، فسق ، فجور و دیگر گناهان ذاتى انسان نیست بلکه عوارضى است که بر اثر یک سلسله عوامل خانوادگى یا اجتماعى یا معاشرتى گریبانگیر انسان مى شود .

از رسول حق (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده : 

کُلُّ مَولود یولد عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى یَکُونَ ابواه یهودانه وینصِّرانه

    هر طفلى بر اساس بافت توحید و اسلام و نبوت و ولایت به دنیا مى آید . این پدر و مادر او هستند که او را در مدار یهودیت و نصرانیت قرار مى دهند .

معلم یا معاشر یا جامعه ى منحرف هم در ایجاد انحراف در انسان بسیار مؤثرند .

انسان بر اثر این عوامل دچار خطاى فکرى ، انحراف قلبى ، رذایل اخلاقى و سیئات عملى مى شود ، و این مجموعه جز یک سلسله بیمارى قابل علاج چیز دیگرى نیست . از نظر قرآن مجید از این بیمارى راه نجات هست و براى این مرض شفا مقرر است ، و این درد را داروى درمان وجود دارد . 

 یَا أیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ (یونس ( 10 ) : 57 ) .

    اى مردم ! از جانب پروردگارتان موعظه اى به سوى شما آمد ، در این موعظه شفاى بیمارى درون شماست و هدایت و رحمت براى اهل ایمان .

این بیمارى از نظر قرآن مى تواند مورد مغفرت و رحمت خداوند قرار بگیرد : 

 إِلاَّ الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (آل عمران ( 3 ) : 89  ) .

    مگر آنان که پس از ارتکاب معاصى توبه کردند و ظاهر و باطن خود را اصلاح نمودند و تبدیل به انسانى قابل قبول حق شدند ، همانا خداوند آمرزنده و رحیم است .

  توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 


کلید آشتى

کلید آشتى

هنگامى که انسان به این حقیقت آگاه شد که در گذشته ى عمر از شناخت حضرت حق ، آن وجود مبارکى که نعمتهاى آشکار و پنهان را ، گسترده و کامل در اختیارش قرار داده غفلت داشته و معلومش شد که جایگاه باعظمت نعمتها را در زندگى ، که هر کدام از آنها راهى به سوى خیر و سعادت در دنیا و آخرت و کلیدى براى باز کردن درى از درهاى رحمت و لطف حق است نشناخته و اغلب نعمتهاى خداوند را در راه خلاف و بیجا مصرف نموده و در نتیجه مبتلاى به انواع معاصى کبیره و صغیره شده و به خسارت و زیان عظیمى دچار آمده و داغ ننگ بندگى هوا و هوس و شیطان درون و برون را بر پیشانى حیات خود زده ، براى جبران آن گذشته ى خفت بار ، گذشته ى آلوده به جهل و غفلت و خطا و معصیت و اعمال ننگینى که از او صادر شده و آن حالات شیطانى و مفاسد اخلاقى ، واجب است وارد عرصه گاه ملکوتى توبه و فضاى عرشى انابه و مدار عرفانى بازگشت به خدا گردد ، و خورشید زیباترین آشتى را از افق حیات خود طلوع دهد .

آرى براى مایه گرفتن از رحمت واسعه ، و نیرو گرفتن از عنایت خاصه ، و جذب فیوضات ملکوتیه باید وارد راه رجوع به حق گردد و این راه را با قدم دل و چراغ پرفروغ عقل و نیت خالص و پاک و عزمى محکم و استوار و جهادى عاشقانه و مستمر و حالتى مستانه و آگاهانه طى کند تا ظاهر و باطنش از فحشا

و منکرات و از فسق و فجور و از سیئات اعمال و از شرور نفس و از وساوس شیطانى و رذایل اخلاقى به طور کامل شستشو یابد و در صف پاکان و نیکان و مشتاقان و صالحان و عابدان و سالکان و راه یافتگان به حریم قرب محبوب قرار گیرد و به جاى استحقاق غضب ربّ ، مستحق رحمت و استحقاق عذاب دردناک قیامت ، شایسته ى جنت و بهشت عنبر سرشت شود .

این توجه و بیدارى نسبت به گذشته ، و این گونه قرار گرفتن در منزل توبه و انابه و این شکل شستشوى ظاهر و باطن از آلودگیها کلید آشتى با خداست .

از آنجا که توبه و بازگشت به حضرت حق از اعظم عبادات و از پرسودترین حالات و از پرمنفعت ترین واقعیات است ، و بخش عظیمى از آیات کتاب حق و معارف اهل بیت (علیهم السلام) به آن اختصاص یافته ، لازم است شخص تائب و نادم به امورى در زمینه ى توبه توجه کند تا بتواند این عبادت اعظم و این حقیقت اقوم را تحقق دهد و از منافع سرشار آن بهره مند گردد .

  توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 


پاداش بجا خرج کردن نعمت

 پاداش بجا خرج کردن نعمت

قرآن مجید به مردان و زنانى که قلبى آراسته به ایمان ، و نفسى پیراسته از زشتى ، و جسمى متصل به عمل صالح ، و زبانى گویاى حق ، و مالى در مدار انفاق و کرم و جود و سخاوت ، و قدمى در راه خدمت به خلق دارند ، وعده ى اجر و ثواب و رضوان و جنت و عیش و سرور ابدى داده .

قرآن مجید در آیات نورانى خود اعلام مى دارد که اجر اهل ایمان و مزد نیکوکاران ضایع نخواهد شد .

کتاب الهى با بیانى رسا فریاد مى کند که وعده ى خداوند حق است ، و در این وعده خلافى وجود ندارد .

قرآن مجید براى اهل ایمان و دارندگان عمل صالح و به عبارت دیگر براى مؤمنین ، محسنین ، مصلحین ، متقین و مجاهدین چند نوع اجر بیان مى نماید :

اجر عظیم ـ اجر کبیر ـ اجر کریم ـ اجر غیر ممنون ـ اجر حسن . 

 وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الْصَّالِحَاتِ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ (مائده ( 5 ) : 9 ) .

    خداوند به کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وعده ى آمرزش و اجر بزرگ داده است . 

 إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِکَ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ (هود ( 11 ) : 11 ) .

    مگر آنان که در برابر فتنه ها و حوادث و معاصى پایدارى نمودند ، و عمل صالح انجام دادند ، براى اینان آمرزش و اجر کبیر است . 

 مَن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ (حدید ( 57 ) : 11 ) .

    کیست آن که به خداوند قرض نیکو دهد پس خداوند بر او دو چندان گرداند ، و براى اوست اجر کریم .

  إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُون (فصلت ( 41 ) : 8 ) .

    آنان که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند ، پاداشى جاودانه دارند .

  . . . فَإِن تُطِیعُوا یُؤْتِکُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً . . . (فتح ( 48 ) : 16 ) .

    اگر خدا را اطاعت کنید ، خداوند به شما اجر نیکو عنایت مى کند . 

آرى اگر نعمت قلب مصرف ایمان شود ، نعمت عقل خرج اندیشه در حقایق گردد ، نعمت اعضا و جوارح مصرف عمل صالح شود ، نعمت مقام و مال و ثروت در راه حل مشکلات عباد خدا خرج شود ، و خلاصه اگر از تمام نعمتها ، در راه عبادت و طاعت و خدمت به خلق و احسان و نیکى ، و تقوا و عفت کمک گرفته شود ، انسان علاوه بر خیر و سعادت در دنیا ، در آخرت از پنج نوع اجر برخوردار خواهد شد ، و این به کارگیرى نعمتها در برنامه هاى صحیح ، کارى طاقت فرسا نیست ، بلکه واقعیتى است که از عهده ى هر مرد و زنى برمى آید ، تا جایى که بین انسان و حضرت حق ، حجابى و مانعى باقى نماند و انسان لذت قرب و وصال و لقاء را بچشد .

مگر نه این است که رسول حق و امامان معصوم با قدرشناسى از نعمتها ، و بجا مصرف کردن آنها از تمام حجابهاى ظلمانى و نورانى عبور کرده ، تا جایى که بین آنان و حضرت معبود فرقى و مباینت و جدایى ـ جز این که آن بزرگواران مخلوق و عباد خدا بودند ـ بر جا نماند !

در توقیع شریفى که از ناحیه ى مقدسه به دست شیخ کبیر ابى جعفر محمد بن عثمان بن سعید بیرون آمد مى خوانیم :

 وَآیاتُکَ وَمَقَاماتِکَ الَّتِى لاَ تَعْطیلَ لَها فِى کُلِّ مَکان ، یَعْرِفُکَ بِهَا مَنْ عَرَفَکَ ، لاَ فَرْقَ بَیْنَکَ وَبَیْنَها إلاّ أنَّهُمْ عِبَادُکَ وَخَلْقُکَ(مفاتیح الجنان : 255 ، دعاى هر روز ماه رجب ) .

    خداوندا ! پیامبر و امامان معصوم ، نشانه ها و مقامات تواند که در آن آیات و مقامات در هر مکان تعطیل نخواهد بود ، هر کس تو را بشناسد به آن آیات بشناسد ،و میان تو و آنان جدایى و مباینتى نیست جز آنکه آنان بنده و مخلوق تواند !

 باید به این معنا توجه داشت که نعمتها به خودى خود ، مانع و حجاب بین انسان و خدا نیست ، بلکه این روش و منش شیطانى انسان است که بر اثر برخورد نامناسب با نعمت ، بین انسان و حق ایجاد حجاب مى کند . اگر برخورد با نعمت برخورد صحیح و عرشى و ملکوتى باشد ، نعمت کمکى براى رساندن آدمى به مقام قرب خواهد شد .

انبیا و ائمه از نعمتهاى گوناگون مادى و معنوى حق بهره مند بودند ، زن و فرزند داشتند ، براى آنان خانه و زندگى بود ، معیشت خود را به وسیله ى دامدارى و کشاورزى و تجارت و صنعت و معاملات مادى تأمین مى نمودند ، در عین حال بین آنان و خداوند حجابى نبود .

اگر در انسان روح عبادت و طاعت ، و مایه ى تسلیم و بندگى قوى باشد ، و قلبش از انوار معرفت ، و نفسش از امواج حسنات منور باشد ، بدون شک از حیات دنیا با تمام ابزار و وسایل ، و عناصر و موادش براى رسیدن به مقامات معنوى استفاده خواهد کرد . کسى که روح اطاعت و عبادت ندارد با نعمتها برخورد صحیحى نخواهد داشت ، هر چه نعمت بر او افزون شود بر طغیان و کبر و غرور و نخوتش بیفزاید .

بر اساس گفتار امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعاى کمیل ، مگر مى توان باور کرد قلبى که جاى توحید است ، دلى که خانه ى معرفت است ، زبانى که گویاى ذکر است ، باطنى که به عقد عشق و محبت استوار است ، درونى که با اعتراف صادقانه و نیکى پاک نسبت به حریم حضرت رب خاضع است ، صورتى که به پیشگاه مولا بر خاک عبادت نهاده شده است ، زبانى که به توحید و شکر حق در گردش است ، قلوبى که به الهیت حضرت او معترف است ، اعضا و جوارحى که مشتاقانه به مکانهاى عبادت شتابان است فرداى قیامت به آتش دوزخ بسوزد !!

نعمتهایى که خرج طاعت و عبادت و خدمت و احسان مى شود ، فرداى قیامت از افق آن نعمت ها ، جز خورشید رضاى حق ، و هشت بهشت عنبر سرشت طلوع نخواهد کرد .

این قسمت را با توجه دادن شما به دو واقعیت بسیار مهم خاتمه مى دهم .

1 ـ از مجموعه ى آیاتى که گذشت استفاده مى شود که عبادت و بندگى و طاعت و خدمت ، عبارت است از شناخت منعم و نعمت ، و مصرف نمودن نعمت در مسیرى که خداوند معین فرموده .

2 ـ گناه و معصیت و خطا و اثم و شرک و کفر و فسق و فجور و فحشاء و منکر ، عبارت است از غفلت از منعم ، و مغرور شدن به نعمت ، و اعراض از حق ، و مصرف کردن نعمت در مسیر هوا و هوس و شهوات حرام و غیر منطقى .

یَا أیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ( یونس ( 10 ) : 57 )

  توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 


اتمام نعمت

اتمام نعمت

بنابر روایت طبرى ، ثعلبى ، واحدى ، قرطبى ، ابوالسعود ، فخر رازى ، ابن کثیرشامى ، نیشابورى ، سیوطى و آلوسى در تفاسیر مشهور و معروفشان ، و بنابر روایت بلاذرى ، ابن قتیبه ، ابن زولاق ، ابن عساکر ، ابن اثیر ، ابن ابى الحدید ، ابن خلکان ، ابن حجر و ابن صباغ در کتابهاى بسیار مهم تاریخشان ، و بنابر روایت شافعى ، احمد حنبل ، ابن ماجه ، ترمذى ، نسائى ، دولابى ، محب الدین طبرى ، ذهبى ، متقى هندى ، ابن حمزه دمشقى و تاج الدین مناوى در کتابهاى حدیثشان و بنابر روایت قاضى ابوبکر باقلانى ، قاضى

عبد الرحمن ایجى ، سید شریف جرجانى ، بیضاوى ، شمس الدین اصفهانى ، تفتازانى و قوشجى در کتابهاى استدلالى کلامشان(الغدیر : 1 / 6 ـ 8 ) وقتى پیامبر بزرگ اسلام براى تداوم هدایت و حفظ وحى و استوارى دین ، و راهنمایى انسان به سوى سعادت دنیا و آخرت ، به امر خداوند حکیم پیشوایى معصوم و انسانى مصون از خطاى در فکر و عقیده و اخلاق و عمل همچون امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (علیه السلام) را در روز هیجدهم ماه ذوالحجه در وادى غدیر خم ، به خلافت و ولایت و رهبرى امت پس از خود نصب نمود ، خداوند مسأله ى اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت به اسلام را که تا قیامت دین مردم باشد اعلام نمود :

 . . . الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الاِْسْلاَمَ دِیناً (مائده ( 5 ) : 3 ) .

 آرى پذیرش ولایت و حکومت و رهبرى على (علیه السلام) و اطاعت از آن حضرت در امور دنیا و دین و آخرت ، اکمال دین و اتمام نعمت است .

در رابطه با طهارت و پاکیزگى و پاکى و نورانیتى که از وضو حاصل مى شود از حضرت رضا (علیه السلام) روایت شده : به این خاطر به وضو دستور داده شده و ابتداى عبادت به آن است که عباد الهى وقتى در پیشگاه حضرت حق مى ایستند و با او راز و نیاز و مناجات مى نمایند پاک باشند ، و فرمانهاى او را به کار گیرند ، از آلودگیها و نجاسات برکنار بمانند ، علاوه بر این امور ، وضو باعث مى شود که آثار خواب و کسالت از وجود انسان زدوده شود ، و دل براى عبادت و قیام در حریم حضرت حق روشنایى و صفا یابد .

آثار غسل و تیمم هم به همین صورت از عنوان کلى طهارت ، طهارتى که به امر خداوند صورت مى گیرد فهمیده مى شود . براین اساس ، وضو و غسل و تیمم ، سپس ورود به نماز و عبادت براى هرکس حاصل شود ، به فرموده ى قرآن مجید نعمت حق بر او تمام شده :

در پایان آیه ى مربوط به طهارت و نماز مى خوانیم : 

 . . . مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِنْ حَرَج وَلکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (مائده ( 5 ) : 6 .

    خداوند با دستوراتش نمى خواهد تکلیف طاقت فرسایى بر دوش شما قرار دهد ، ولى مى خواهد با انجام گرفتن این دستورات براى شما پاکى معنوى و طهارت ظاهرى حاصل گردد ، و با این مسایل معنوى نعمتش را بر شما تمام نماید تا شکر او را بجاى آورید .

 

از آیات این بخش استفاده مى شود که اتمام نعمت حق به انسان در سایه ى انجام مسایل معنوى ،و به کار گرفتن دستورات ملکوتى ، و آراسته شدن به اعتقادات حقه و حسنات اخلاقى است .

  توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 


علل از دست رفتن نعمت

علل از دست رفتن نعمت

از صریح آیات قرآن مجید ، به ترتیب در سوره ى اسراء آیه ى 83 ، قصص آیات 76 تا 79 ، الفجر آیات 17 تا 20 و اللیل آیات 8 تا 10 استفاده مى شود که امور زیر باعث زوال نعمت ، و تهیدستى و تنگدستى و ضیق معیشت و خوارى و ذلت است :

مست شدن از نعمت ، گرفتار آمدن به غفلت ، فراموش کردن نعمت دهنده ، در یک کلام روى گرداندن از حق و کبر ورزیدن در برابر دستورات الهى و موضع گیرى خصمانه در مقابل خداوند و فرهنگ پاک قرآن و نبوت و امامت . این معانى از آیه ى شریفه ى زیر استفاده مى شود :

  وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الاِْنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَئُوساً (اسراء ( 17 ) : 83 ) .

 مغرور شدن به نعمت ، نشاط و شور بیش از اندازه به خاطر ثروت ، بى توجهى به زاد و توشه ى آخرت از راه مصرف کردن نعمت در رابطه با اهل استحقاق ، بخل از نیکى و احسان ، فساد و افساد با کمک گیرى از نعمت ، تصور به دست آوردن نعمت با دانش و بینش و زرنگى خود ، فخر فروشى به مردم با جلوه دادن ثروت و زینت و زیور ، و امورى از این قبیل و مسایل و برنامه هایى مشابه این حرکات ، این معانى از آیات 76 تا 83 سوره ى قصص استفاده مى گردد .

اکرام نکردن به یتیم ، بى رغبتى به کمک و احسان به از کار افتاده ، خوردن ارث وارثان ناتوان و ضعیف ، فریفتگى و عشق شدید به مال و ثروت ، این واقعیات از

آیات زیر استفاده مى شود :

  کَلاَّ بَلْ لاَ تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ * وَلاَ تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ * وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلاً لَمّاً * وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً (فجر ( 89 ) : 17 ـ 20 ) .

بخل ورزیدن از پرداخت خمس و زکات و صدقه و انفاق در راه خدا ، کوس بى نیازى زدن از حق با به چنگ آوردن مقدارى مال و ثروت ، تکذیب روز جزا ، این حقایق از آیات زیر استفاده مى گردد : 

 وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى * وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى (لیل ( 92 ) : 8 ـ 10  ) .  

وقتى آدمى غرق در نعمت شد ، باید توجهش به حق و احسان و نیکى اش به خلق بیشتر شود ، و به شکرانه ى نعمت هاى الهى ، در عبادت رب و خدمت به عباد حق بیش از پیش بکوشد ، تا پاى نعمت در خیمه ى حیات ثابت و استوار گردد ، و از جانب حضرت محبوب ، نعمت و لطف بر انسان افزون شود .

 توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 

 


بخل از خرج کردن نعمت

بخل از خرج کردن نعمت

من زشتى بخل و خوددارى از پرداخت اضافه نعمت را به اهل استحقاق ، از زبان و گفتار ساده ى یک کشاورز بى سواد دریافتم .

در یکى از مناطق کشاورزى براى تبلیغ و وعظ و موعظه رفته بودم ، پس از پایان جلسه ى سخنرانى ، مردى سالخورده که آثار زحمات شبانه روزى اش در چهره ى شکسته و دستهاى پینه بسته اش پیدا بود به من گفت : کریمى از راه مى رسد و زمینى مستعد همراه با انواع دانه هاى نباتى و سهمى از آب به انسان مى بخشد ، چون زمان برداشت محصول مى رسد ، کریم به کنار زمین حاصل داده مى آید و به زارعى که زمین و دانه و آب به او واگذار شده و از آفتاب و هوا و باران و برف به طور مجانى استفاده کرده ، مى گوید : درصد بالاى تمام محصولات مخصوص به تو باشد و من از آن نصیبى نمى خواهم ، درصد مختصرى از آن را به چند نفرى که من معرفى مى کنم هدیه کن ، زیرا خود من هیچ نیازى حتى به یک دانه از محصول تو ندارم . اگر این کشاورز از این همه محصولى که از جانب آن کریم به او رسیده ، نصیبى مختصر به آنان که کریم معرفى مى کند نپردازد ، کمال پستى را نشان داده ، و دست به کارى بسیار زشت زده و قلب خود را به مانند سنگى سخت و خارا معرفى نموده ، و حق آن کریم است که از او روى برگرداند ، و بر اخلاق زشت او خشم گیرد ، و وى را به جریمه اى سخت دچار سازد . سپس گفت : منظورم از کریم ، خداوند کریم است که این زمین هاى مستعد و نهرهاى جارى ، و چشمه هاى پرآب ، و برف و باران ، و نور خورشید و ماه را در اختیار ما گذاشته و با این وسایل ، این همه محصولات رنگارنگ به ما عنایت فرموده که در حقیقت همه ى آنها براى ما مفت و مجانى تمام شده ، آنگاه از ما خواسته زکات و خمس و صدقه ، به اقوام ناتوان و مردم از کار افتاده و فقیر بپردازیم ، اگر ما از پرداخت حقوق مالى بخل ورزیم حق اوست که بر ما غضب کند ، و ما را به جریمه ى این جرم سنگین برساند .

قرآن مجید در این زمینه مى فرماید : 

 وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلِلّهِ مِیرَاثُ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (آل عمران ( 3 ) : 180 ) .

    آنان که از آنچه خداوند از فضلش به آنان عنایت کرده ، از پرداخت به اهلش بخل ورزند ، گمان نکنند این بخلورزى به سود آنان است ، بلکه براى آنان زیان آور است ، در قیامت آنچه را از آن بخل ورزیدند طوق آتشین گردنشان گردد ، وارث آسمانها و زمین فقط خداوند است و خداوند به آنچه انجام مى دهید آگاه است .

 

 توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 

 


زشتى اسراف در نعمت

زشتى اسراف در نعمت

مسرف از نظر قرآن مجید به کسى گفته مى شود که مال و مقام و شهوت و روحیات و حالات خود را در برنامه هاى شیطانى ، و مسایل غیرمنطقى ، و امور خارج از حدود و مقررات قرار دهد .

درباره ى نتایج و ثمرات کشاورزى و این ثروت و مال خدادادى مى فرماید :

 وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُوا إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ (انعام ( 6 ) : 141 ) .

    روز درو و برداشت و جمع آورى محصول « گندم ، جو ، خرما ، مویز » حق آنان که خداوند براى آنان حق معین نموده « فقیران ، مسکینان ، عاملین زکات ، جهت متمایل کردن غیر مسلمان به اسلام ، بندگان ، قرض داران ، راه خدا ، از راه ماندگان »( توبه ( 9 ) : 60 ) را بپردازید ، و با بخل از پرداخت یا خرجهاى بى در و پیکر و بیجا اسراف نکنید ، که خداوند اهل اسراف را دوست ندارد .

قرآن درباره ى آنان که منصب و مقام و جاه و  قدرت را در مسیر ستم به مردم ، و غارت حقوق آنان ، و ایجاد رعب و وحشت در جامعه ، و به اسارت گرفتن ملت خرج کردند مى فرماید : 

 وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَال فِی الاَْرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ المُسْرِفِینَ (یونس ( 10 ) : 83  ) .

    و همانا فرعون در زمین سرکش بود ، و او از گروه اسراف کنندگان است .

کتاب حق در رابطه با کسانى که عفت نفس ندارند ، و خود را از شهوات حرام حفظ نمى کنند و جز لذت مادى و جسمى لذتى نمى دانند و به هر نوع تجاوزى دست مى زنند و از آلودگى و رذالت در غریزه ى جنسى پرهیز ندارند ، مى فرماید :

  إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ (اعراف ( 7 ) : 81 ) .

    لوط آن پیامبر بزرگ به مردم زمانش گفت : شما در مسأله ى شهوت با مردان درآمیختید و زنان را ترک کردید ، آرى شما جامعه اى مسرف هستید ! 

قرآن درباره ى کسانى که از روحیه ى تواضع و حال انکسار و حالت خاکساری و تسلیم در برابر انبیا و معجزات آنها ، و در مقابل قرآن و بیّنات و حجج و دلایل و براهین آشکار حق دست برداشتند ، و راه کبر و نخوت و عجب و خودبینى در برابر حق پیمودند مى فرماید : 

 ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاءُ وَأَهْلَکْنَا المُسْرِفِینَ (انبیاء ( 21 ) : 9 ) .

    ما به وعده اى که به پیامبران دادیم وفا کردیم ، و آنان را با هر که اراده نمودیم از شر دشمنان رهانیدیم ، و اهل اسراف را به هلاکت ابدى دچار ساختیم .

  توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 


بى شمار بودن نعمت

بى شمار بودن نعمت

ما با توجه به یکى از آیات کریمه ى قرآن به این معنا پى مى بریم که آفریده هاى حق و نعمت هاى حضرت او در مرحله اى است که به شماره و عدد

نیاید و شماره کنندگان هر چند از قدرت و توان شگرفى برخوردار باشند ، از شمارش آنها عاجز و ناتوانند .

 وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَة أَقْلاَمٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر مَّا نَفِذَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیرٌ حَکِیمٌ (لقمان ( 31 ) : 27 ) .

    اگر در روى زمین آنچه درخت است قلم گردد و آب دریا به اضافه ى هفت دریاى دیگر مرکب شود ، شمارش آفریده هاى حق پایان نگیرد ، همانا خداوند مقتدر و حکیم است . 

در آفرینش خود اندیشه کنید و در ساختمان ظاهر خود با دیده ى عقل بنگرید ، تا این حقیقت بر شما روشن شود که نعمت هاى حضرت محبوب قابل شماره نیست .

قرادامه مطلب...

پرهیز از ناسپاسى در کنار نعمت

پرهیز از ناسپاسى در کنار نعمت

گروهى از مردم بدون توجه به منعم حقیقى ، و منهاى اندیشه و تفکر در نعمت هاى الهى ، مجموعه ى نعمت هایى که در اختیار دارند مفت خود دانسته ،

و خود را مالک اصلى و حقیقى نعمت به حساب آورده به هر صورتى که هوا و هوس و اراده و میلشان اقتضا کند نعمت را مصرف مى کنند !

اینان که در غفلت و بى خبرى و جهل و بى فکرى به سر مى برند ، نعمت هاى الهى را در مسیر شیطانى و در راه شهوات نامشروع خود خرج مى کنند و زشت تر از این برنامه ، کمک گرفتن از نعمت ها براى گمراه کردن زن و بچه ى خود و اقوام و دوستان و سایر مردم است .

نعمت اعضا و جوارح را با یارى جستن از دیگران در گناه ، و نعمت مال و ثروت را با کمک گرفتن از اطرافیان در معصیت و خطا و نعمت دانش و علم را در راه خدمت به طاغوت و طاغوتیان ، و نعمت بیان را در طریق گمراه کردن عباد خدا به کار مى برند !

اینان تبدیل کنندگان نعمت هاى زیباى حق به زشتى هاى شیطانى هستند و با این برنامه ى ننگین ، خود و قوم خود را رهسپار به عذاب دایم قیامت مى کنند !

 

 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْراً وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ * جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ (ابراهیم ( 14 ) : 28 ـ 29 ) .

    آیا ندیدى کسانى که نعمت هاى خدا را تبدیل به کفر و ناسپاسى کردند و خود و قومشان را به عرصه ى هلاکت رهسپار نمودند ، به جهنم که جاى بسیار بدى است در افتادند ؟

 توبه آغوش رحمت
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=39&catid=4

 

 


شکر نعمت

برخى از مردم تصور مى کنند شکر به این معناست که پس از استفاده از جمیع نعمتهاى حضرت حق بگویند : الهى شکر ، یا اعلام کنند الحمد للّه ، یا نهایتاً جمله ى نورانى الحمد للّه رب العالمین را به زبان جارى کنند ، در صورتى که در برابر این همه نعمت هاى عظیم مادى و معنوى ، معقول نیست با گفتن یک کلمه ى فارسى یا یک جمله ى عربى معناى واقعى شکر تحقق پیدا کند .

شکر باید متناسب با مقام منعم و هماهنگ با نعمت باشد ، و این معنا جز با یک سلسله قول و فعل و حال ظهور نمى کند .

مگر مى توان با گفتن الهى شکر یا الحمد للّه ، در برابر این همه عنایت و لطف خداوند شاکر به حساب آمد ؟!

ادامه مطلب...