سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

بهاییت و تخریب کعبه

چرا بهائیان معتقدند که تمام معابد از جمله کعبه باید ویران شده و باب در شیراز از نو بنا گردد؟ با استناد به کدامین کتاب و منابع؟

دولت های بیگانه برای پیشبرد سیاست های استعماری در کشورها، دست به اختلافات دینی می زنند، اما در کشور ایران که پیرو مکتب اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ هستند و روحانیت آگاه، همیشه مردم را از انحراف باز می دارند، زمینة پیدایش یک دین جدید غیر ممکن است، چرا که دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین، و پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ آخرین رسول از طرف خداوند تبارک و تعالی برای مردم جهان مبعوث شده است.[1] لذا دشمنان به این نتیجه رسیدند که باید رشتة ارتباط و وحدت مسلمین و بالاخص مرکز ثقل وحدت شیعیان ایرانی یعنی دین، تضعیف شود، تا مردم متحد را از هم جدا کرده، و درصورت نیاز بتوانند آنها را به جان هم انداخته و بر آنها تسلط پیدا کنند. بهترین کار برای پیشبرد اهداف شوم استعماری و ایجاد انگیزه در ملت ایران برای به میدان آمدن، مسئلة‌ مهدویت بود. برای همین سید علی محمد باب شیرازی با تحریک بیگانگان ادعای نیابت و باب امام زمان ـ علیه السّلام ـ را کرد.[2] وقتی هم دید که برخی از مردم ناآگاه، بدون تحقیق و دلیل منطقی ادعای او را پذیرفتند، مدعی شد که آنچه مردم انتظار ظهورش را می کشیدند من هستم، من همان مهدی و امام زمانم و آمدم جامعه را از فساد پاک سازم و بر همة مردم و علما واجب است که از من اطاعت کنند.[3]

سپس ادعای نبوت کرده و به خیال خود قرآن کریم را نسخ نمود و کتاب بیان را به جای آن معرفی کرد.[4] زیرا می دانست با وجود قرآن کریم کسی به او ایمان نخواهد آورد و اگر عده ای ناآگاهانه به او گرویده اند، روزی با مطالعة دلائل عقلی و منطقی قرآن، بر بطلان باب و بهائیت یقین خواهند کرد و برای همین دستور داد تمامی کتابها غیر از کتب خودشان، سوزانده شود، البته بعد از او میرزا حسینعلی گفت: کتاب هایی را که برای زندگی مورد نیاز است بخوانید و این لطفی از جانب خداوند (خودش) بر بندگان است.[5] و خود را به بها ملقب کرد و همانند باب خود را مهدی، سپس پیامبر و در آخر هم خدا خواند و پیروانش از این به بعد بهائیت معروف گشتند.[6] بنابراین یکی از کارهای استعمار، در راستای تضعیف اسلام حمایت آنان از بهائیت می باشد و با مطرح کردن نسخ اسلام و قرآن، خواستند آثار ظاهر اسلام را از بین ببرند و با توجه به اهمیتی که حج دارد و سالانه میلیونها مسلمان در آن جمع می شوند و آثار وحی و نبوت را می بینند و از آنجا به زیارت مرقد منور رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمة اطهار ـ علیهم السّلام ـ مشرف می شوند و چونکه همه این مراسم یک نوع همایش جهانی اسلام و اتحاد مسلمین در برابر استعمار و مذاهب مزخرف، خصوصاً بهائیت می باشد، رهبران بهائیت با پیروی از دشمنان سرسخت اسلام، در صدد این شده اند که باید این محوریت از بین برود و مکه، مدینه، قبور ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ و تمامی مزار علمای اسلام ویران گردند، تا دیگر کسی آثار اسلام را نبیند،‌ چون به اصل کتاب های آنها دسترسی نداریم این اعتقادات و احکام آنها را از کتابی نقل می کنیم که مولفش با رهبران بهائیت ملاقات ها داشته و کتاب بیان باب و اقدس و برخی از الواح حسینعلی بهاء را داشته است.[7]

زعیم الدوله در این باره می نویسند:

علی محمد باب، خانة خود در شیراز را به جای کعبه، برای نماز خواندن به عنوان قبله قرار داده بود و یکی از احکامش این بود که به محض به قدرت رسیدن پیروان او باید تمام بقاع مقدسه مانند، مکه، بیت المقدس، قبور انبیاء و اولیاء را خراب کنند و هر کس استطاعت پیدا کرد، خانة محل ولادت او را در شیراز حج کند، و آن خانه را تعمیر و توسعه دهد.[8]

حسینعلی بهاء نیز در کتاب اقدس می گوید: قبله کسی است که خدا او را ظاهر کرده است هر گاه او تغییر کند قبله هم تغییر پیدا می کند. و چون بهاء در فلسطین و در شهر «عکا» زندگی می کند، بعد از باب، قبلة بهائیان و هم چنین محل حج شان عکا شد. که در مورد حج هم می گوید: و به تحقیق که خدا بر هر کس از شما که استطاعت داشته باشد حکم به حج خدا (یعنی قبر او در عکا) کرده است.[9]

بنابراین علت اعتقاد بهائیان بر ویران کردن مکه و... برای از بین بردن آثار دین مقدس اسلام است، تا مردم به مرور زمان دست از اسلام برداشته و به سوی فرقة منحرف بهائیت کشیده شوند و بخاطر دشمننی با اسلام است که کشورها و دشمنان مکتب تشیع مانند روسیه، ترکیه، انگلیس، آمریکا، فرانسه و رژیم غاصب صهیونیسم همواره از اینها حمایت می کنند.[10]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. بهائیت دین نیست، ابواتراب هدائی، تهران، فراهانی، سوم، بی تا.

2. بهائیت به روایت تاریخ، بهرام افراسیابی، بی جا، پرستش، اول، 1366 ش.

3. مبادی روحانی و تعالیم اجتماعی بهائی، شکوه شکوهی.

4. گنجینة حدود و احکام، عبدالحمید اشراق خاوری.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مائده/3، احزاب/40.

[2] . الامین، شریف یحیی، فرهنگنامة فرقه های اسلامی، ترجمه: محمد رضا موحدی، تهران، باز، اول، 1378 ش، ص 69.

[3] . زغیم الدوله تبریزی، محمد مهدی خان، مفتاح باب الابواب، ترجمة حسن فرید گلپایگانی، تهران، کتابخانة‌ شمس، دوم، 1349. ص 121، و حسینی طباطبائی، مصطفی، ماجرای باب و بهاء، تهران، روزنه، دوم، 1379ش، ص 45.

[4] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، تهران، مهرفام، دهم، 1382 ش، ص 201.

[5] . همان، ص 361، و مفتاح باب الابواب، ص 168و270.

[6] . مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، سوم، 1357 ش، مشهد، ص 90.

[7] . مفتاح باب الابواب، ص 8.

[8] . همان، ص 68، ص 169.

[9] . همان، ص 254، ص 259، ص 284.

[10] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، مهرفام، چاپ دهم، 1382ش، تهران، ص 271، 298، 323؛ و ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، امیر، اول، 1377 ش، قم، ص 341.

منبع: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه

www.atregoleyas.com

Info@atregoleyas.com

Mohammadhashem_ne@yahoo.com