نیازهای جوانان و نوجوانان
نیازهای جوانان و نوجوانان
عده ای بیکاری و ضرورت اشتغال را ،عده ای نیاز های جنسی و ضرورت ازدواج را ، عده ای نیاز به آزادی و ضرورت آن را مطرح می کنند .
نوشتار زیر به بررسی نیاز های جوانان می پردازد:
روان شناسان از نیازهای انسان فهرستهای متنوّع و متعددی ارائه دادهاند. مربیان و معلمان گرامی در مسیر شناخت و هدایت نسل نوجوان و جوان نیازهای آنان و کیفیت برآورده شدن آن نیازها را نباید فراموش کنند بلکه باید خواستههای آنها را بشناسند و در جهت سازندگی آنان بکوشند.
از طرفی باید راهی را برگزینیم که آنها برای برآورده شدن نیازهایشان اقدام نمایند و هم برای توقعاتشان حدّ و مرزی قائل گردند.
نیازهای نوجوانان، گوناگون و متعدد است و ما در اینجا به برخی از تقسیمبندیهای نیازها که توسطروان شناسان ارائه شده است اشاره میکنیم.
((موری)) کلیه نیازها را به دو دسته تقسیم میکند:
1- نیازهائی که منشاء درونی دارند مانند نیاز به آب و هوا، نیازهای جنسی، نیاز به دفع و تخلیه و اجتناب از آسیب و درد.
2- نیازهایی که منشاء ذهنی و فکری دارند مانند نیاز به موفقیّت، هویت، استقلال، وابستگی، کمالطلبی و ...
((فروید)) معتقد بود که بشر دارای دو نوع غریزه اساسی است:
1- غریزه زندگی: شامل نیازهای جنسی و حفظ نفس.
2- غریزه مرگ: شامل گرایشهای خود آزاری و خودکشی، احساسات پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به دیگران.
((آلفرد آدلر)) گرایش به داشتن پایگاه اجتماعی را برجستهترین نیاز انسان میداند به نظر او مردم میخواهند مهمّ و اندیشمند باشند و بیشتر فعالیّتهای آنها اختصاص به رفع این نیاز دارد.
((هربرت کارل)) معتقد است که حفظ و نگهداری و نیز ارتقاء و اعتدال انسان از طریق ارضاء چهار نیاز اصلی تأمین میگردد.
1- نیاز به امنیت فیزیکی.
2- نیاز به امنیت عاطفی.
3- نیاز به پیشرفت و موفقیت.
4- نیاز به پایگاه اجتماعی.
((مزلو)) در یک طبقهبندی منطقیتر و پیشرفتهتر، کمال طلبی را عالیترین مرحله از نیازهای انسانی میداند. او طبقهبندی نیازها را در پنج سطح از پایینترین تا بالاترین سطح به این شرح ارائه میدهد.
1- نیازهای فیزیولوژیک مانند گرسنگی، تشنگی، جنس و ...
نیازهای جوانان و نوجوانان گسترده و متنوع است و دارای زیرمجموعههای فراوانی است که در این بحث نمیگنجد.
1- نیازهای زیستی
2- نیازهای روانی
3- نیازهای اقتصادی
4- نیازهای فرهنگی
5- نیازهای عقیدتی
6- نیازهای اجتماعی، سیاسی
7- نیاز به شناخت ارزشها و موقعیّتها
علاوه بر نیازهای کلِّی، فیزیکی، اجتماعی، روانی و ... هر فرد عاداتی را هم فرا میگیرد.
این عادات دارای نیروی خاصی است و هماهنگ با یک نیاز اساسی نیز عمل میکند مثلاً شخصی که یاد بگیرد فوتبال بازی کند و با مطالعه کند دارای نیازهائی است که با شخص دیگری که این عادات خاص را فرا نگرفته متفاوت است. چنین است که هنگام تحلیل و درک شناخت اینکه چرا دانشآموزان برانگیخته میشوند تا کاری انجام دهند مربّی باید نیازهای اساسی و عادات و رغبتهای فرد را مورد توجّه قرار دهد.
اگر نیازی طرح گردد و ارضاء نشود فرد احساس ناآرامی و بیقراری میکند و این تنش باعث عدم تعادل در فرد میگردد تا اینکه برای بر طرف کردن این حالت به فعالیّت با هدف مشخصی بپردازد و با این فعالیّت تعادل را در خود بوجود آورد
مثلاً:
فرد گرسنه در جستجوی غذا برمیآید.
فرد خسته آرزوی استراحت میکند.
فردی که به او بیتوجه شده است در تلاش جلب توجّه و رسیدن به پایگاه اجتماعی برمیآید.
زمانی که نیازی برآورده شد یک حالت موقت از آرامش و تعادل در فرد بوجود میآید و فعالیّت در جهت مورد نظر متوقف میشود.
منبع: http://www.tebyan.net