سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

ازدواج

سؤالی در مورد ازدواجم از حضور شما دارم که خواهش می کنم هر چه سریعتر به آن پاسخ فرمائید پیشاپیش تشکر می نمایم. حدود 4 ماهی است که عقد کرده ام قبل از ازدواج با همسرم صحبت کردم و او عنوان کرد که فردی است عصبی اما در تحقیقات که انجام شد فهمیدیم که او و خانواده اش اشخاصی بسیار محترم و از خانواده متدین است هم چنین از تحقیقات بسیاری که انجام شد یکی از آشنایان و بسیاری دیگر عنوان کردند که فرد بسیار سالم و خوب است با صحبتهایی که با او (که چندین مرتبه بود) به نظرم شخصی بسیار محترم و اهل زندگی آمد و او عنوان کرد که موقع عصبانیت هیچ موقع از حرفهای رکیک استفاده نمی کند . در طی این چهار ماه برخورد خانواده ام با او اصلأ خوب نبود و او بسیار صبوری نشان می داد که بالاخره طی برخورد آخر با مادرم که خوب نبود تصمیم گرفته دیگر آنها را نبیند و اگر یکی از اعضاء خانواده ام خانه آنها زنگ بزند بسیار عصبانی می شود و برخوردش با من بد خواهد شد. و به من سخت گیری می کند که کجا برو و نرو و یا می گوید کدام گوری بودی و ...

و از طرف دیگر خانواده خودم، مدام به جای اینکه در برخوردشان پشیمان باشند مرا به باد مسخره می گیرند که با این انتخابت و به جای دلگرمی به من مدام می خواهند ثابت کنند که او اشتباه می کند و این امر به من فشار می آورد و از طرفی برخورد همسرم که به خاطر رفتار خانواده ام سرزیر شده را می بینم و می گویم نکند که آینده ما با هم نسازیم و رفتار همسرم خشن تر شود و آینده به کامم تلخ شود از طرفی می بینم که او به من بسیار علاقه دارد و به خاطر آینده مان بسیار تلاش می کند ولی باز هم این ترسها باعث می شود که گاهی فکر کنم که از او جدا شوم ولی باز هم نیرویی خدایی مرا منع می کند وا ز طرفی به عواقب جدایی فکر کرده که چقدر سخت است؟ به نظر شما این صبوریم را چگونه حفظ کنم؟ آیا فکر جدایی درست است؟ به نظر شما خانواده ام را انتخاب کنم یا همسرم را؟ اگر همسرم قبول کرد که با خانواده ام رابطه داشته باشد چه کنم؟ آیا صبوری من نسبت به خانواده و همسرم درست است یا نه؟ حس می کنم هیچ کسی به زندگی دلگرمم نمی کند چه کنم؟ همسرم هم که وقت می کند فقط از دست خانواده ام ناراحت باشد. خواهش می کنم جواب مرا هر چه سریعتر بدهید.

به نظر می رسد شما در انتخاب همسر راه صحیحی را طی کرده اید و همسر مناسب و خوبی را نیز انتخاب نموده اید و همه شرایط برای داشتن یک زندگی خوب با همسرتان را دارید بنابراین دلیلی ندارد بخاطر یک سلسله اختلاف سلایقی که همیشه وجود دارد شما زندگی خود را تحت الشعاع آن سلیقه ها قرار دهید البته اگر سلایق خانواده شوهر و همسر به هم دیگر نزدیک باشد مشکلات کمتری در روند ازدواج و مراحل بعد از آن بوجود می آید اما بدلیل اینکه دو خانواده ممکن است هیچگونه تجربه عملی از یکدیگر قبلا نداشته اند احتمال بروز اینگونه اختلاف سلیقه ها وجود دارد در اینجا بهترین راه حل برای کاهش پیامدهای اختلاف سلیقه ها این است که اولا جنبه های مشترکی که وجود دارد شناسایی و سپس تقویت شود مثلا اگر یک نقطه مشترک بین شوهر شما و مادرتان وجود دارد مثل اینکه هر دوی آنها از فلان غذا خوششان می آید یا هر دو به رنگ خاصی علاقه دارند یا هر گونه رفتاری ولو یک رفتار بین آنها مشترک است . شما سعی کنید در برخورد با مادرتان روی این جنبه تاکید کنید که مثلا شوهر من مثل شما از فلان چیز خوشش می آید و از فلان رفتار بدش می آید این کار باعث می شود حداقل شوهر شما و مادرتان احساس کنند در بعضی مسائل اتفاق نظر دارند دوم اینکه از طرح بعضی اختلاف نظرها که هم همسر شما به آنها حساسیت دارد و هم مادرتان اجتناب کنید چه اینکه اجتناب از اختلافات باعث کاهش تنش میان خانواده شما و همسرتان می شود نکته دیگر اینکه باید توجه داشته باشید که آینده شما و همسرتان بیشتر به دست خود شما رقم می خورد و نقش دیگران نمی تواند سرنوشت ساز باشد البته این در صورتی است که شما و همسرتان به یکدیگر عشق بورزید و نگذارید هیچ چیزی باعث دلسردی شما نسبت به یکدیگر شود اینکار باعث می شود بتدریج دخالت دیگران در زندگی شما کم شود به گونه ای که دیگران احساس کنند نمی توانند نقشی در زندگی شما داشته باشند . اینکه فرمودید هیچ کس شما را به زندگی دلگرم نمی کند چه کنم؟ بهترین عامل دلگرم کننده شما به زندگی همان انتخاب صحیحی است که شما انجام دادید یعنی انتخاب همسری محترم و از خانواده ای متدین باید توجه داشته باشید عوامل دلگرم کننده متعدد هستند از جمله خود همسر نقش تعیین کننده دارد البته خانواده نیز نقش مهمی دارد ولی با گذشت زمان و تشکیل خانواده و مستقل شدن نقش آنها بسیار کم می شود بنابراین شما سعی کنید آن عاملی که همواره در دلگرمی شما به زندگی نقش دارد یعنی همسرتان رابطه و عاشقانه و دوستانه و دلسوزانه داشته باشید . نکته آخر اینکه شما به عنوان واسطه میان همسر و خانواده تان می توانید نقش بسیار مفیدی داشته باسید و یکی از راههای نزدیک کردن آنها به یکدیگر همان نکته ای بود که بیان شد یعنی پیدا کردن نقاط مشترک بین آنها و اجتناب از اختلاف نظرها. دوم اینکه شما باید ظرفیت خودتان را بالا ببرید یعنی همان صبوری را که تاکنون داشته اید ادامه دهید و سعی نمائید ناراحتی هایی که طرفین نسبت به یکدیگر دارند شما منتقل نکنید یعنی اگر مادر شما چیزی پشت سر همسرتان بیان کرد شما به هیچ وجه آن را برای شوهر خود بیان نکنید بلکه پیش شوهرتان از مادرتان تعریف کنید و بگوئید مادر من این خصوصیات شما را دوست دارد و این عمل را نسبت به مادرتان نیز انجام دهید یعنی گلایه های همسرتان را به مادر منتقل نکنید بلکه هر وقت صحبتی به میان آمد به مادرتان بگوئید شوهر من از فلان خصوصیت شما خیلی خرسند و خوشحال است و شما را دوست دارد . اگر شما بتوانید با سعه صدر و حوصله به نکاتی که بیان شد عمل کنید و دوران عقد را پشت سر بگذارید و هر چه زودتر عروسی کنید . بعد از عروسی نیز سعی کنید یک زندگی مستقل داشته باشید و آنقدر به زندگی خود استحکام ببخشید که جایی برای دخالت دیگران باقی نگذارید حتما شما زندگی خوب، پر ثمر و با نشاطی را خواهید داشت. معمولا در بیشتر ازدواج ها اینگونه اختلاف سلیقه ها وجود دارد و این امری طبیعی است آنچه مهم است نحوه برخورد انسان با اینگونه مسائل است اگر نحوه صحیح برخورد را انسان بلد باشد براحتی می تواند از همه مسائل عبور کند امیدواریم که شما نیز با سعه صدر و توکل به خداوند زندگی با نشاطی در پیش داشته باشید انشاالله.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com