بی توجهی همسر به نماز
همسری دارم در دوران کودکی و دبستان و راهنمایی مکبر مسجد بودند و در جلسات شرکت زیادی داشتند همراه پدر بزرگوارش بیشتر اوقات در مسجد حضور داشتند ولی وقتی که به دبیرستان رسید همه چیز را یکباره کنار گذاشته و حتی نماز هم نمیخواند ولی در خانه که یک زن و دو دختر و یک پسر دارد هر وقت صدای اذان میآید بچهها را وادار و یا دعوت به نماز میکند مرد خوبی است و دست خیر دارد به خانواده احترام میگذارد و دعای ندبه صبح جمعه را خیلی دوست دارد و حتی باشنیدن مراسم مذهبی از تلویزیون گریه میکند و تصمیم میگیرد که از افراد خوب شود ولی فردا روز از نو و روزی از نو و فراموش میکند من چه کنم او را هم خیلی دوست دارم؟
در شکلگیری شخصیت انسان و تربیت انسانی فرد سه عامل عمده و اساس نقش دارد:
1- وراثت و ویژگیهای خانوادگی که از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده (اجداد) ارث میبرد.
2- محیط، خانواده، مدرسه، جامعه، اداره و... که رفتار و معاشرت فرد در مدرسه و با دوستان در اجتماع و اداره و محل کار شخصیت فرد را میسازند.
3- تربیت و آموزش مربیان نیزدر ساختن افراد تأثیر بسزایی دارد. همسالان و دوستان در دوران نوجوانی وجوانی روی فرد تاثیرات فراوانی دارند.احتمالا همسر شما در دوران کودکی ونوجوانی به صورت ظاهری و از سوی تقلید به صورت افراطی به سمت و سوی مسایل دینی و مذهبی کشانده شده ولی تمایل به مسایل دینی و معنوی در وجودش عمیق و ریشه دار نشده است. گاهی نوجوانان برای ارضای تمایلات خودخواهانه و بهرهمندی از تشویق و ترغیب بزرگترها و نمایش خود به صورت افراد خوب و دیندار آنان را وادار میکند بسوی این مسایل تمایل و گرایش شدید پیدا کنند ولی تا زمانی که این مسایل بصورت باور و اعتقاد قلبی در نیاید ماندگار نخواهد شد.
تجربه ثابت کرده است سوق دادن افراد به سوی مسایل مذهبی به صورت افراطی نه تنها مفید و سازنده نیست بلکه ممکن است نوعی دلزدگی و بیمیلی و بیرغبتی برای انسان بوجود بیاورد و به طور کلی از آن اجتناب بورزد و گاهی ممکن است با ایجاد شک و شبهه در اعتقاداتش و عدم رفع متناسب و منطقی شبههها، فرد را به لاقیدی و لامذهبی سوق بدهد.
خواهر خوب و عزیز توصیه میکنیم علل و عوامل این بیرغبتی را در دوران دبیرستان و پس ازآن شناسایی کنید و درصدد رفع آن برآیید. سطح توقعات خودتان را کاهش بدهید. بخشی از آنچه شما ذکر کردهاید طبیعی است کودک و نوجوان تا زمانی که غریزه جنسیاش بروز و نمو پیدا نکرده خیلی راحتتر بسوی مسایل معنوی سوق پیدا میکند ولی وقتی به سن بلوغ رسید و در محاصره شدید قوای جنسی قرار گیرد و تمایلات به جنس مخالف در او زنده شود از تظاهرات معنوی او کاسته میشود و بسوی مسایل جنسی سوق پیدا میکند در این شرایط سخت تعدیل تمایلات جنسی و معنوی کاری بسیار مشکل است. نمونههای فراوانی از جوانان را میتوانید مشاهده کنید که تا قبل از بلوغ جنسی مذهبی بودهاند ولی پس از بلوغ جنسی به افرادی بزمی تبدیل شده اند. بنابراین مقداری از این تغییر طبیعی است اگر شوهرتان مقید به نماز و عبادت هست ولی کاهلی میکند و دیرتر میخواند یا در مسجد و ... حاضر نمیشود خیلی سختگیری نکنید زندگی گرفتاری و مشکلات دارد خستگی و ... دارد امکان حضور جدی و ...در مسجد را از انسان سلب میکند.
از سوی دیگر با افزایش سن قوای جسمی نیز به تجلیل میرود مردی که از صبح سرکار بوده و شب خسته به منزل میآید تنبلی میکند به سجده برود. بنابراین شما خواسته و توقعات خودتان را تعدیل کنید مقید به انجام واجبات باشد کافی است و مستحبات را درهر حدی که انجام داد کفایت میکند. در زمانی که احساس پشیمانی میکند او را بر تغییر نسبت به گذشته مورد ملامت قرار ندهید بلکه سعی کنید طبیعی جلوه بدهید و بگویید اشکالی ندارد که چنین هستی حالا شرایط فرق کرده، مسایل واجب و حرام را مقید به انجام و ترک آن باش، مستحبات را هر قدر میتوانی انجام بده. برای ترغیب وی به اقدام پس از تنبیه نگذارید وعده بدهد بلکه همان موقع اقدام کنید و با همدیگر بلند شوید و به مسجد بروید و ... توصیه ما تعدیل خواستهها انجام واجبات، ترک محرمات. عدم گلایه و سر کوفت زدن و ترغیب به انجام کار در همان زمانی که آمادگی دارد میباشد.