نصیحت های خانواده و بی توجهی من
خانواده اصلاحات اخلاقیای را به من تذکر میدهند که اگر چه سخنانشان را بجا میدانم اما توان ایجاد چنین اصلاحی را در خود نمیبینم و این موضوع موجب دلخوری طرفین از هم شده است لطفاً بگویید چه باید بکنم؟
خواهر گرامی در این رابطه با آنچه مرقوم نمودید نکاتی را متذکر میشویم، اولاً در مورد مسائلی که واقعاً توان آن را نداشته باشید هیچ مسؤولیتی متوجه شما نخواهد بود که "یکلف الله نفسا وسعها" اما باید دانست توانائیهای انسان قابلیت توسعه دارد و در هر مرحله به هر مقدار که مقدور باشد انسان مسؤول است ثانیاً در مباحث اخلاق و تهذیب نفس، آنچه متوجه انسان میشود، مقدور انسان است هرچند ممکن است سختی داشته باشد ولی با برنامهریزی و مراقبت و محاسبهای که آدمی انجام میدهد، سختی آن برای انسان به تدریج شیرین خواهد شد، ثالثاً برای اینکه سؤال شما به مورد خاص اشاره نکرده، بطور کلی میتوان گفت: "حضرت امام خمینی( ، اولین شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب خدا را تفکر میدانند تفکر در اینکه هدف خلقت و وظیفه ی ما در قبال خداوند چیست، بعد از این مرحله "عزم"بر بناگذاری و تعمیم بر ترک معاصی و فعل واجبات و جبران آنچه از او فوت شده و بالاخره عزم بر اینکه ظاهر و باطن بر طبق شرع کند و همه ی اینها با مشارطه و مراقبه و محاسبه ممکن خواهد شد، مشارطه آن است که در اول روز مثلاً شرط کند که بر خلاف فرموده ی خداوند عمل نکند و مراقبت اینکه در طی روز مواظبت بر انجام آن شرط کنی و محاسبه اینکه در آخر شب حساب نفس خود را انجام دهد و ببیند چقدر موفق بوده است، و همین برنامه را ادامه دهد و این کار گرچه در ابتدا سخت است ولی کمکم سختی آن به شیرینی مبدل میشود.