اختلاف خانوادگی و فروپاشی زندگی
اختلاف خانوادگی بین برادرم و همسرش زمینه جدایی و فروپاشی زندگی شان را فراهم ساخته است. لطفاً اوّلاً دعا کنید، ثانیاً راهنمایی نمایید.
اندیشه جدایی زن و مرد (به خصوص زنان و مردانی که با علاقه با هم ازدواج کردند، و زندگی مشترک داشتند) نمیتواند بدون دلیل یا فقط به سبب بهانه باشد. طلاق که منفورترین حلالها است، دارای ریشههای مختلف است. بدون بررسی دقیق و شناخت عوامل آن، نمیتوان نسخه شفا بخش برای تحکیم و تقویت پیوند زندگی و ایجاد محبّت میان آنان صادر کرد. باید نخست عوامل را شناخت، تا راهنمایی و راهکاری متناسب را بیان نمود.
علاوه بر شناخت "عوامل" که موجب تیرگی روابط زن و مرد می شود و فکر جدایی را ایجاد می کند، لازم است سطح تحصیلات هر یک، میزان تقیّد شان به مسایل دینی، نیز میزان توجه آنان به مسایل عاطفی (به خصوص در مورد فرزندان و حساسیت والدین در تربیت و آینده فرزندان) شناخته شود.
مهمتر از همه این است که "زن و مرد" چه اندازه برای حیثیت و آبرو و شخصیت فردی و اجتماعی خویش، اهمیت قایل هستند؟ کسی که در درون وجود خویش احساس شخصیت و بزرگی نداشته باشد، نصیحت و راهنمایی دیگران تأثیری بر وی نخواهد داشت. در عین حال بزرگان دو خانواده و کسانی که همسران از آنها حرف شنوی دارند، می توانند نقش مؤثری در استمرار پیوند داشته باشند.
در نامه بعدی اطلاعات لازم از آن چه ذکر شده، در مورد برادرتان و خانمش را ارائه دهید، تا راهنمای متناسب ارائه شود.
پی نوشتها:
1. مهمترین عواملی که موجب می شود "اندیشه جدایی" به وجود آید عبارتند از:
1- توقعات بی جا و نامحدود زن یا مرد؛
2- حاکمیت روح تجمل پرستی و اسراف بر خانوادهها؛
3- چشم و هم چشمیها، تقلید کورکورانه از دیگران و نگاه به وضعیت زندگی آنان و مقایسه با زندگی خویش؛
4- دخالتهای بی جای اقوام و آشنایان در زندگی خصوصی؛
5- بی اعتنایی زن و مرد به خواستههای عاطفی و جنسی یکدیگر. نیز گاهی نرسیدن زن یا مرد به وضع ظاهری خود از لحاظ آرایش و لباس زمینه نفرت و دوری را فراهم می سازد؛
6- عدم تناسب فکری، فرهنگی و روحیات زن و مرد؛
7- فاصله زیاد سطح تحصیلات.