هنر محبّت و مهرورزى
هنر محبّت و مهرورزى
محبّت و عشق ، محصول و میوه شیرین و پرفایده معرفت و آگاهى است ؛ معرفتى که ابزارش حواس ظاهرى و باطنى است و همچون آب ، چشمه شیرینى است که در کشتزار وجود به آبیارى برمىخیزد و دانههاى استعدادهاى شگرف خداداى را به فعلیت مىرساند و از وجود انسان منبعى از ایمان و اخلاق و کرامت و وقار و ادب مىسازد و وى را تبدیل به روضه رضوان معنوى و ملکوتى مىنماید .
انسان هنگامى که به وسیله قرآن و فرهنگ انبیاء و امامان معصوم و در پى مطالعه در آثار خلقت و به دنبال شنیدن حقایق از اهل بصیرت ، خدا را بشناسد ، یقیناً بر اثر این شناخت ، قلبش نسبت به حق دریایى موّاج از محبّت و عشق به خدا مىشود و از آنجا که به طور طبیعى هر عاشق مهجورى دنبال رسیدن به وصال معشوق است ، به جستجوى راه رسیدن به وصال برمىخیزد و نهایتاً به این حقیقت راهنمایى مىشود که محبّت ، راه رسیدن به وصال بندگى و عبادت خالصانه است .
فَمَن کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً .
پس کسى که دیدار [ پاداش و مقام قرب ] پروردگارش را امید دارد ، پس باید کارى شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند .
بندگى و عبادت به معناى هماهنگ نمودن همه حالات درون و برون با خواستهها و دستورات حضرت حق است که به خاطر رشد ، کمال و سعادت دنیا و آخرت مردم از باب محبّت خدا به بندگان به وسیله کتابهاى آسمانى و به ویژه قرآن و به توسط پیامبران به انسان اعلام شده است ، پیامبرانى که حضرت حق از شدت محبّت به مردم ، آنان را برادر مردم خطاب کرده و قلب نورانى آنان را نسبت به جوامعى انسانى اقیانوسى از عشق و محبّت قرار داده و عنوان برادر بودنشان نسبت به مردم هم به چنین خاطر است ، قرآن مىفرماید :
وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً. . . .
و به سوى قوم عاد ، برادرشان هود را فرستادیم . . .
وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ. . . .
و به سوى قوم ثمود ، برادرشان صالح را فرستادیم . . .
وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً . . ..
و به سوى مردم مدین ، برادرشان شعیب را [ فرستادیم ] . . .
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ . . . .
هنگامى که برادرشان نوح به آنان گفت . . . إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ . . . .
هنگامى که که برادرشان لوط به آنان گفت . . .
این برادران عاشق و با محبّت و هدایتگر و اصلاح طلب و دلسوز و مهربان ، انواع آزارها و شکنجهها و رنجها را از جانب مردم تحمل کردند ، ولى دست از مردم برنداشتند و به مهرورزى و هدایتگرى ادامه دادند تا خود جوامع ، بر اثر پافشارى در گناه و فساد که طبیعتاً چون تیشه به ریشه است ، از میان رفتند .
اینان آمدند تا فاصله مردم را با خدا به وسیله ایمان و عمل صالح و اخلاق پاک و به عبارت دیگر به سبب عبادت حق و خدمت به خلق کم کنند تا به سرسبزى حالات و اعمال مردم افزوده شود و از وجودشان شجره طیّبه به وجود آید و در هر کجا که قرار مىگیرند نسبت به خود و به دیگران دریایى از محبّت و منبعى از خیر و سود رسانى گردند .
فرهنگ مهرورزی
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=98&catid=6