جهاد ، مقابله با بىمهرى
جهاد ، مقابله با بىمهرى
ممکن است کسى بگوید دین خدا که جز محبّت چیزى نیست ، چنان که گفتهاند :
« هَلْ الدِّینُ إلاّ الْحُبّ » .
و در قواعد این دین به اندازهاى که سفارش به محبّت و مهرورزى شده است ، در هیچ فرهنگى نشده است ، پس چرا از برنامههاى اصولى این دین جنگ است ؟
باید گفت : برخورد اولیه همه پیامبران به ویژه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بادشمنان برخورد تبلیغى و فرهنگى آن هم بر اساس مهر و محبّت بوده است .
وظیفه رسولان الهى بشارت و هشدار بود ، بشارت به نتایج کارهاى مثبت و هشدار به عاقبت زیانبار کارهاى منفى .
آنان با مردم سر جنگ و ستیز نداشتند ، آنان طبیبانه برخورد مىکردند تا مردم از بیمارىهاى معنوى رهایى یابند و عاشقانه برخورد مىکردند تا مردم دچار عذاب قیامت و بلاهاى دنیایى نگردند .
ولى هواپرستان متعصب و شهوترانان بىقید و بند و آنان که تحمل حقایق را نداشتند و زندگى را جز بر محور شکم و شهوت نمىدیدند ، براى خاموش کردن صداى هدایتگر فرستادگان خدا شروع به جنگ کردند و پیامبران هم به ناچار براى دفاع از خود و مؤمنان و حفظ دین به پاى خاستند .
عقلى و شرعى نبود که دشمن ابتدا به حمله کند و طرف مقابلش دست روى دست بگذارد تا دشمن هر چه مىخواهد انجام دهد .
علاوه بر این ، پیامبران در برخورد با دشمن ، قوانینى را ارائه کردند که باز نشان از مهرورزى آنان به انسان و عشق آنان به نجات بشر از هلاکت ابدى بود .
این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که بسیارى از همرزمان پیامبر صلی الله علیه و آله از ایمان قوى و خصال پسندیده و اوصاف حمیده برخوردار بودند تا جایى که دشمنى دشمنان و کینه مثبت آنان به طرف مقابل سبب انحراف آنان از صراط مستقیم و عدالتورزى و احسان نمىشد .
وَکَأَیِّنَ مِنْ نَبِىٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِى سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ .
انبوهى دانشمندانِ الهى مسلک [ و کاملان در دینِ ] به همراه آنان جنگیدند ، پس در برابر آسیبهایى که در راه خدا به آنان رسید ، سستى نکردند و ناتوان نشدند و [ در برابر دشمن ] سر تسلیم و فروتنى فرود نیاوردند ؛ و خدا شکیبایان را دوست دارد .
بنابراین جنگ در دین خدا بر اساس حفظ نفوس محترمه و اموال و نوامیس مردم و حراست از ارزشها و ابلاغ فرهنگ سعادتبخش حق و ریاضت دادن به نفس براى تزکیه و تربیت است و بر مجاهد واجب است نیّت خود را در جنگ براى خدا قرار دهد و هدفش فقط و فقط اطاعت از خدا و بندگى حضرت او باشد و سعى کند در هنگام جنگ همه خواستههاى حق را رعایت کند و از کمترین ستمى به دشمن و کار ناحقى نسبت به طرف مقابل بپرهیزد و بر مجاهدان است که اگر دشمن درخواست امان کند چنانچه زمینه فراهم باشد ، او را امان دهند و از وى با محبّت بخواهند که اسلام را با آزادى و اختیار بپذیرند و اگر نپذیرفتند از کمترین اجبار نسبت به آنان براى پذیرش دین امتناع ورزند زیرا دین اجبارى فاقد اعتبار و ارزش است و عمل بر اساس آن کمترین اجر و پاداشى در پیشگاه حضرت حق ندارد ، از این رو صاحب شریعت حلال و حرام از اجبار کردن مردم به پذیرش دین نهى فرموده است .
فرهنگ مهرورزی
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=98&catid=6