سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

آیا افراد غیر مسلمان به بهشت می‏روند؟

آیا افراد غیر مسلمان که در زندگی کارهای خوب

انجام داده‏اند، به بهشت می‏روند؟

 

در مورد قیامت و محاسبه اعمال پیروان غیر اسلام لازم است گذرا اموری را متذکر شویم، بدین شرح:

1 - دین حق در هر زمانی یکی بیش، نیست، بنابر این معنا ندارد بعد از بعثت پیامبر اسلام(ص) و با توجه به خاتمیت آن حضرت، دینی غیر از اسلام مورد قبول درگاه خداوندی باشد (و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه)

2 - رستگاری در جهان آخرت به دو چیز (عمل صالح و اعتقاد راستین به خدا) وابسته است. اگر فردی از عمل پسندیده بهره‏مند باشد و نسبت به مبدأ و قیامت باوری درست داشته باشد و به تعبیر قرآن از قلبی سلیم بهره‏مند باشد، در قیامت رستگار می‏گردد. "یوم لا ینفع مال و لا بنون إلّا من أتی اللَّه بقلب سلیم".

3 - در جهان بینی اسلامی این باور آمده است که خداوند با بندگانش به عدل حکم می‏کند و به متقضای آن عذاب الهی بعد از اتمام حجت است، یعنی خداوند حکیم و عادل بعد از آن که راه حق را برای انسان‏ها تبیین نمود (توسط حجت‏های باطنی و ظاهری) آن گاه آنان را به حساب و کتاب عمل فرا می‏خواند. (ما کنا معذّبین حتی نبعث رسولاً)

به مقتضای این آیه کسانی که حجت بر آنان تمام نشده است و نتوانستند دین حق را بشناسند و در نتوانستن تقصیری نداشتند، از این جهت مشمول عذاب الهی قرار نمی‏گیرند.

ادامه مطلب...

دختران آفتاب

سلام

چند روزی است که سخت مشغول یادگیری زبان اسپانیول هستم . استادمان یک کتاب معرفی کرده بود که به نحوی به کارمان می خورد. در کتاب فروشی چشمم به یک کتاب افتاد به نام دختران آفتاب که تا به حال 5 بار تجدید چاپ شده بود ،یه کمی از کتاب رو که خوندم  جذبش شدم و خریدمش ، چند بار وسوسه شدم تا بخونمش اما مگه درس ها می گذاشتند، بالاخره خانمم  اون رو برداشت و شروع کرد به خوندن من هم نتونستم مقاومت کنم و  تا کتاب را زمین می گذاشت من برش می داشتم و می خوندمش ، کتابی علمی و بسیار تاثیر گذار بود، چند جای کتاب مرا به گریه انداخت ، چیزی در این کتاب من را به خودش جلب کرد. برای نویسند گان این کتاب از خداوند متعال طلب اجر و رحمت می کنم و به ایشان خسته نباشید می گویم:

دختران آفتاب
بهزاد دانشگر، امیرحسین بانکی، محمدرضا رضایتمند

‏«... دختران آفتاب خواسته است که زن، منزلت و شخصیت وی را بشناساند به خودش، به مردش، به جامعه اش و به تاریخ گذشته و آ ینده اش، همانگونه که هست و همانگونه که باید باشد و همینگونه است که همسفران خویش را از طفیلی وجود مرد بودن عبور می دهد، از عین مرد بودن می گذراند و به انسانی می رساند که در عین زن بودن، هیچ از مراتب و      کما لات انسانی کم ندارد. همسفران دختران آ فتاب به سرمنزل تفکری می رسند که انسان را می بیند و اعتبار می بخشد، خواه زن باشد خواه مرد. تفکری که حجاب و غبار شبهه ها، تلالو انوار بی بدیلش را کور سویی خواسته است و چون این غبار، برای همسفران دختران    آ فتاب فرومی نشیند، تلالو آ ن انوار، آ نها را به خانواده و اجتماع می برد. شرافت مادری را درخانواده ای که پایه و اساس انسان سازی است به آنها یادآوری می کند، نقش های اجتماعی و لوازم آ ن چون روابط زن و مرد، پوشش و حجاب، حیا و غیرت را توضیح می دهد. سرمنزل مقصود دختران آ فتاب، دامن پرمهر و محبت مادری است که سرچشمه همه خوبیها و نیکیها است. مادری که فاطمه خو بیهاست و زهره روشنائیها ...»

www.atregoleyas.com


کتاب خاطرات عزت شاهی

کتاب خاطرات عزت شاهی  

با سلام

چند روز پیش توسط یکی از دوستانم (آقای علی زارع شیبانی) کتاب خاطرات قهرمان مبارز عزت شاهی(مطهری) به دستم رسید.

من کتابهای خاطرا فراوانی در مورد انقلاب و مبارزین خوانده ام ، اما این کتاب چیز دیگری بود و لطف دیگری داشت.

به این مرد خدا و مبارز راه او و از این همه جانفشانی و ایثار غبطه خوردم و بسیار مشتاق شدم تا او را از نزدیک دیدار کنم و بر دستان این مجاهد بوسه زنم .

کسی که در راه اسلام ،انقلاب و میهن متحمل این همه ظلم و شکنجه شده و نهایتا هم بدون هیچ چشمداشتی همه ی مسئولیت ها را رها می کندو پشت پا به همه چیز می زند تا دین خود را حفظ کند.

من برای این مرد اگر چه هنوز موفق به زیارتش نشده ام احترام زیادی قائلم و از خداوند متعال برای ایشان آرزوی موفقیت ،سلامت و بهروزی دارم.

   

این کتاب را نشر سوره مهر منتشر کرده و قیمتش 10000 تومان است.

البته دوستان اینترنتی می تونن اون رو از آدرس زیر بخونند:

http://www.irandidban.com/master.asp?ID=12638


کیفیت نماز شب

کیفیت نماز شب‌

لطفاً چگونگی انجام نماز شب را کاملاً توضیح دهید؟

نماز شب یکی از عبادت‌ها و نمازهای پرفضیلتی است که در آیه‌ها و روایت‌ها سفارش زیادی به آن شده است‌. نماز در دل شب و به هنگام سحر و فرو نشستن غوغای زندگی مادی‌، حالت توجه و نشاط خاصی به انسان می‌دهد که بی نظیر است‌. به همین دلیل دوستان خدا همیشه آخر شب را برای راز و نیاز انتخاب می‌کنند;

 

"وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ‌[51-18] و در سحرگاهان استغفار می‌کردند، "

 

 آری در این محیط آرام و دور از هر گونه ریا و تظاهر و خودنمایی و توأم با حضور قلب حالت توجهی به انسان دست می‌دهد که فوق‌العاده روح‌پرور و تکامل آفرین است‌; به همین جهت است که قرآن کریم‌، به نماز شب‌خوان وعده مقام محمود داده است‌;

 

"وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى? أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا ‌[17-79]

و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد! ."

 

کیفیت نماز شب‌

نماز شب 11 رکعت است که ابتدا 8رکعت نماز به صورت نماز دو رکعتی مانند نماز صبح‌; ولی به نیت نماز شب خوانده می‌شود. بعد دو رکعت به نیت نماز شفع‌، سپس یک رکعت نماز به نیت وتر خوانده می‌شود.

مجموع این یازده رکعت را به دو صورت مختصر و طولانی می‌توان خواند.

مختصر

در این روش‌، در یازده رکعت تنها به سوره حمد (بدون سوره‌) می‌توان بسنده کرد.

طولانی‌

در این شیوه در هر رکعت از هشت رکعت ابتدایی‌، ابتدا حمد، سپس یک سوره (سوره‌های متعددی مانند کافرون‌، توحید و... سفارش شده است‌.) می‌خوانیم‌; البته در برخی روایات حتی به خواندن ده بار سوره توحید سفارش شده است‌.

در دو رکعت نماز "شفع‌"، بهتر است در رکعت اول بعد از قرائت سورة حمد، سوره "فلق‌" خوانده شود و در رکعت دوم بعد از حمد سوره "ناس‌" را بخوانیم‌.

در یک رکعت "وتر" بعد از سورة حمد، بهتر است سه بار سورة توحید به تنهایی‌، یا سه بار سوره توحید به همراه فلق و ناس را بخوانیم و می‌توان تنها به یک سورة توحید بسنده کرد و دست‌ها را به قنوت بالا برد.

قنوت‌

قنوت نماز وتر، یکی از مستحبات پر فضیلت است و سفارش شده است که آن را طولانی کنیم‌. در روایتی از پیامبر اکرم‌آمده است‌: "هر کس در دنیا قنوت نماز وترش طولانی‌تر باشد، در موقف قیامت راحت‌تر است‌."(عروة الوثقی‌، محمد کاظم طباطبایی‌، ج 1، ص 544و545، دارالتفسیر.)

در قنوت ابتدا در حق چهل مؤمن و یا به طور کلی برای مؤمنان دعا می‌کند مثلاً می‌گوید "اللهم اغفر لفلان ]به جای گفتن "فلان‌" نام شخصی که می‌خواهد برایش دعا کند را می‌گوید[ یا اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات‌" سپس هفتاد مرتبه می‌گوییم‌: "استغفر الله ربی و اتوب الیه‌" بعد هفت مرتبه می‌گوییم‌: "هذا مقام العائذ بک من النار"، سپس سیصد مرتبه می‌گوییم‌: "العفو" و بعد از آن می‌گوییم‌: "رب‌ّ اغفرلی و ارحمنی و تب علی‌ّ انک انت التواب الغفور الرحیم‌" بعد به رکوع و سپس به سجده رفته و تشهد و سلام می‌دهیم‌; البته دعاها و ذکرهای مستحبی فراوانی در میان اذکار نماز شب و رکعات آن وجود دارد که مستحب است‌.

(برای آگاهی بیشتر ر.ک‌: مفاتیح الجنان‌، مرحوم شیخ عباس قمی‌، )


اگر شیخین توبه کرده اند...

اگر شیخین از ظلم خود به حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ توبه کرده اند...

چند نفر از علماى عامّه که معتقد بودند شیخین از ظلم خود به حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ توبه کرده بودند، از بغداد به کربلا آمده بودند تا با علماى شیعه بحث و مناظره کنند.

یک نفر شبانه نزد آخوند دربندى ـ رحمه اللّه  ـ رفت و جریان را به اطلاع ایشان رسانید. ایشان همان شب در مجلسى که علما در آن اجتماع کرده بودند، به بالاى منبر تشریف برد و فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنِ الاْءَوَّل!»

علماى عامّه بسیار ناراحت شدند. ایشان بعد از مدتى فرمود:

«أَسْتَغْفِرُ اللّه .»

طولى نکشید فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنِ الثّانِى!»

دوباره استغفار کرد. باز فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنْ فُلانَة!» بار سوم استغفار کرد و از منبر پایین آمد و از مجلس خارج شد.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


گرفتن فدک موضوعیّت نداشت

گرفتن فدک موضوعیّت نداشت

سؤال: چرا حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ راجع به فدک، گاهى به «نحله» و گاهى به «میراث» تعبیر مى فرمایند؟(1)

جواب: مقصود حضرت از آن، این است که چه نحله باشد و چه ارث، فدک حقّ من است؛ و منظور کسانى که آن را از دست آن حضرت گرفتند، بستن دَرِ خانه ى على ـ علیه السّلام ـ بود، وگرنه فدک موضوعیت نداشت، زیرا مى دانستند که اگر فدک در دست على ـ علیه السّلام ـ باشد، درِ خانه اش باز خواهد بود و آن ها در این صورت نمى توانند خلافت کنند.

1.     تعبیر به «نحله» در خطبه ى آن حضرت آمده است، با این عبارت: «هذا ابْنُ أَبى قُحافَةَ یَبْتَزُّنى نِحْلَةَ أَبى.»؛ (این پسر ابى قحافه [ابوبکر] هدیه ى پدرم را از من مى گیرد.) ر.ک: احتجاج طبرسى، ج 1، ص 107؛ و تعبیر به ارث نیز در موارد متعدّد از خطبه ى آن حضرت ـ سلام اللّه علیها ـ آمده است، از جمله: «أَیُّهَا الْمُسْلِمُون! أَ أُغْلَبُ عَلى إِرثى؟!»؛ (مسلمانان! آیا ارثیه ى مرا به زور از من مى گیرند.) ر.ک: احتجاج، ج 1، ص 102.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


مدت حیات ظاهرى حضرت زهرا بعد از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله

مدت حیات ظاهرى حضرت زهرا بعد از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ

ابوالفرج اصفهانى ـ که زیدى مذهب است ـ در کتاب مقاتل الطالبیین راجع به زمان وفات حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ اقوال متعدّدى را نقل مى کند، و آخرین آن ها را شش ماه بعد از رحلت رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ ، و اولین آن ها را چهلم حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که تقریبا هشتم ربیع الثانى است ذکر مى کند.(1) مرحوم شربیانى(2) هم چهلم را وفات حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ مى دانستند.

گویا چنان که مکان دفن و قبر آن حضرت مجهول است، زمان فوتش هم باید مجهول و ناشناخته باشد؛ البته شاید علت مجهول بودن زمان وفاتش این باشد که معمولاً ضبط و کتابتِ وقایع تاریخى را اشخاص با سواد و اهل دقت در نویسندگى، بر عهده نمى گرفتند، لذا در ولادت حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ هم بین شیعه و سنى اختلاف است.

در هر حال، در مدّت حیات حضرت صدیقه ى طاهره ـ علیهاالسلام ـ بعد از رسول اکرم ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ اختلاف است، آیا 45 روز بوده و یا 75 روز و یا 95 روز. مرحوم نورى نوشته است: 75 و 95 به خط کوفى خیلى به هم شباهت دارند، لذا روایت 75 روز(1) با روایت 3 جمادى الثانى(2) قابل جمع و تطبیق مى باشد و منظور از آن، همان 95 روز است.

افزون بر این، 3 جمادى الثانى دور از اشتباه است. شاید در این مدت (فاصله ى 75 ـ 95) حضرت زهرا ـ علیهاالسلام ـ بسترى بوده اند و یا راوى اشتباه نقل کرده و به جاى عدد 95 عدد 75 را ضبط نموده است، ولى 3 جمادى الثانى هیچ اشتباهى در آن تصور نمى شود.

در هر حال، مرحوم میرزا حسین نائینى هم روایت 95 روز را ترجیح مى دادند و روز سوم جمادى الثانى را روضه داشتند؛ ولى مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى فاطمیه ى اول، یعنى 75 روز را وفات مى گرفتند و روضه خوانى داشتند.

بعضى از بیوت مراجع و علماى نجف، از جمله بیت سیّد بحرالعلوم ـ علیه السّلام ـ در ایّام فاطمیّه مثل دهه ى محرم عزادارى و روضه خوانى داشتند.

--------------------------------------------------------------------------------

1. در این باره ر.ک: الذکرى، ص 73؛ الحبل المتین، ص 76؛ کشف الغطاء، ج 1، ص 12؛ بصائر الدرجات، ص 173؛ اصول کافى، ج 1، ص 241 و 458؛ کافى، ج 3، ص 228 و... از منابع خاصّه؛ و فتح البارى، ج 7، ص 378؛ الطبقات الکبرى، ج 8، ص 28؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 3، ص 159، از منابع عامّه.

2. از آیات عظام نجف اشرف.

3. ر.ک: بحارالانوار، ج 43، ص 9؛ دلائل الامامة، ص 9 و 45. نیز ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 356.

4. ر.ک: بحارالانوار، ج 43، ص 9 و 170؛ دلائل الامامة، ص 9 و 45. نیز ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 356.

 

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


مدت حیات ظاهرى حضرت زهرا بعد از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله

مدت حیات ظاهرى حضرت زهرا بعد از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ

ابوالفرج اصفهانى ـ که زیدى مذهب است ـ در کتاب مقاتل الطالبیین راجع به زمان وفات حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ اقوال متعدّدى را نقل مى کند، و آخرین آن ها را شش ماه بعد از رحلت رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ ، و اولین آن ها را چهلم حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ که تقریبا هشتم ربیع الثانى است ذکر مى کند.(1) مرحوم شربیانى(2) هم چهلم را وفات حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ مى دانستند.

گویا چنان که مکان دفن و قبر آن حضرت مجهول است، زمان فوتش هم باید مجهول و ناشناخته باشد؛ البته شاید علت مجهول بودن زمان وفاتش این باشد که معمولاً ضبط و کتابتِ وقایع تاریخى را اشخاص با سواد و اهل دقت در نویسندگى، بر عهده نمى گرفتند، لذا در ولادت حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ هم بین شیعه و سنى اختلاف است.

در هر حال، در مدّت حیات حضرت صدیقه ى طاهره ـ علیهاالسلام ـ بعد از رسول اکرم ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ اختلاف است، آیا 45 روز بوده و یا 75 روز و یا 95 روز. مرحوم نورى نوشته است: 75 و 95 به خط کوفى خیلى به هم شباهت دارند، لذا روایت 75 روز(1) با روایت 3 جمادى الثانى(2) قابل جمع و تطبیق مى باشد و منظور از آن، همان 95 روز است.

افزون بر این، 3 جمادى الثانى دور از اشتباه است. شاید در این مدت (فاصله ى 75 ـ 95) حضرت زهرا ـ علیهاالسلام ـ بسترى بوده اند و یا راوى اشتباه نقل کرده و به جاى عدد 95 عدد 75 را ضبط نموده است، ولى 3 جمادى الثانى هیچ اشتباهى در آن تصور نمى شود.

در هر حال، مرحوم میرزا حسین نائینى هم روایت 95 روز را ترجیح مى دادند و روز سوم جمادى الثانى را روضه داشتند؛ ولى مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى فاطمیه ى اول، یعنى 75 روز را وفات مى گرفتند و روضه خوانى داشتند.

بعضى از بیوت مراجع و علماى نجف، از جمله بیت سیّد بحرالعلوم ـ علیه السّلام ـ در ایّام فاطمیّه مثل دهه ى محرم عزادارى و روضه خوانى داشتند.

--------------------------------------------------------------------------------

1. در این باره ر.ک: الذکرى، ص 73؛ الحبل المتین، ص 76؛ کشف الغطاء، ج 1، ص 12؛ بصائر الدرجات، ص 173؛ اصول کافى، ج 1، ص 241 و 458؛ کافى، ج 3، ص 228 و... از منابع خاصّه؛ و فتح البارى، ج 7، ص 378؛ الطبقات الکبرى، ج 8، ص 28؛ تاریخ مدینة دمشق، ج 3، ص 159، از منابع عامّه.

2. از آیات عظام نجف اشرف.

3. ر.ک: بحارالانوار، ج 43، ص 9؛ دلائل الامامة، ص 9 و 45. نیز ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 356.

4. ر.ک: بحارالانوار، ج 43، ص 9 و 170؛ دلائل الامامة، ص 9 و 45. نیز ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 356.

 

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)


چرا روضه نمى خوانى؟!

چرا روضه نمى خوانى؟!

سؤال: گاهى انسان به خود اجازه منبر رفتن نمى دهد، چون مى داند به تمام آن چه مى گوید، عمل نمى کند. آیا این کار درست است؟

جواب: یک نفر را به راه آوردن، یک سنّى را شیعه کردن، یک کافر را مسلمان نمودن، از اهمّ واجبات است، چه ربطى به فاسق بودن انسان دارد؟! از این گذشته، آن چه را که دیگران نمى توانند بگویند، بگوید. مانند فضایل اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ ، تا گفتارش بر خلاف کردارش نباشد.

 زمانى آقا شیخ هادى خراسانى ـ رحمه اللّه  ـ ایام فاطمیه، پیغمبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ را در خواب مى بیند، حضرت به ایشان مى فرماید:

 چرا روضه نمى خوانى؟ مگر مجالس عزا را نمى بینى؟! هم چنین ایشان در ایوان طلاى حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ نگاه مى کند و مى بیند حضرت فاطمه ـ علیهاالسلام ـ دست به پهلو گذاشته و به مجلس روضه وارد مى شود. مى رود و مى بیند شیخ محمّدعلى خراسانى ـ رحمه اللّه  ـ ظاهرا در منزل آقا سیّد ابوالحسن اصفهانى و یا مرحوم میرزاى نائینى ـ رحمهم االلّه  ـ بالاى منبر است.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی
 بهجت(حفظه الله تعالی)


اعتراف عامّه به وفات حضرت زهرا

اعتراف عامّه به وفات حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ با عدم رضایت از شیخین

خود عامّه اعتراف مى کنند که حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ در حال وفات، از شیخین ناراضى بود، در صحیح بخارى آمده است: «فَوَجَدَتْ فاطِمَةُ عَلى أَبى بَکْرٍ فِى ذلِکَ، فَهَجَرَتْهُ، فَلَمْ یُکَلِّمْهُ حَتّى تُوُفِّیَتْ.»(1)

فاطمه به دلیل این [غصب فدک] بر ابوبکر غضب نمود و با او قهر کرد و سخن نگفت تا این که وفات نمود.

هم چنین در صحیح بخارى در روایتى از رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ آمده است:

«إِنَّ فاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّى؛ فَمَنْ أَغْضَبَها، أَغْضَبَنِى.»(2) فاطمه پاره ى تن من است. بنابر این هر کس او را غضبناک کند، مرا به خشم آورده است.

ما باید در این فکر باشیم که جزوه اى درباره ى اعتقادات حقّه بنویسیم، بدان معتقد باشیم و بر اساس آن عمل کنیم، به گونه اى که اگر همه ى مردم دست بردارند، ما دست بر نداریم و ثابت قدم باشیم.

1. صحیح بخارى، ج 5، ص 82. نیز ر.ک: ج 8، ص 3.

2. صحیح بخارى، ج 4، ص 210 و 219.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی

 بهجت(حفظه الله تعالی)