سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

باز هم نظرى به تاریخ نسبت به حیات و موقعیت زن

باز هم نظرى به تاریخ نسبت به حیات و موقعیت زن

ددمنشى مردم جاهلى تاریخ نسبت به جنس زن فوق العاده شگفت آور است.

آنان که جداى از منطق حق و نور وحى مى زیستند، زن را همچون ابزار و وسیله براى زندگى بوالهوسانه مرد مى شناختند، و وى را عامل تهیه انواع لذت ها براى مرد مى دانستند.

خواندن و نوشتن را براى او خطرناک مى دانستند، و از خانه بیرون رفتن را براى امور طبیعى زندگى و دید و بازدید ارحام مجاز نمى دانستند.

مکان زندگى او را منحصر به چهار دیوار خانه قلمداد مى کردند، و وى را در مقابل مرد که موجودى فعال ما یشاء مى پنداشتند بى اختیار مى دانستند.

در مناطق مسیحى نشین که صد و هشتاد درجه از آئین الهى مسیحیت انحراف داشتند، مى گفتند: زن را باید مانند دهان سگ دهن بند زد، و مردّد بودند که روح زن آیا روح بشرى یا روح حیوانى است!!

در آفریقا زن حکم کالا و ثروت داشت و براى او ارزشى بیش از گاو و گوسپند نمى دانستند، هر کس زن بیشترى در اختیار داشت ثروتمندتر شناخته مى شد، خرید و فروش زن و بکار گرفتن وى براى شخم زمین امرى معمولى و عادى بود.

در کلده و بابل، زنان را مانند سایر کالاها مى فروختند، و هر سال بازارى براى این کار داشتند تا دختران به سنّ ازدواج خود را بفروشند.

در هندوستان دختر را از سن پنج سالگى شوهر مى دادند، و براى آنها حقى قائل نبودند، حیات زن را طفیل مرد مى دانستند، و چون شوهرش مى مرد او را با شوهر مى سوزاندند، و هیچ موجودى را پست تر از زن شوهر مرده نمى دانستند.

امروز همچنانکه در روزنامه ها مى نویسند، بسیارى از هندوها از ترس فراهم نشدن جهیزیه، دختران خود را در کودکى نابود مى کنند!!

در چین و تبّت زنان جز در کار چهار دیوار خانه حقى نداشتند، و براى کاستن قدرت راه رفتن زن، پس از تولد او پایش را در قالب آهنى مى بستند و پس از رسیدن به سن پانزده سالگى آن قالب را از پایش جدا مى کردند!

در یونان که مرکز علم و دانش و فلسفه و حکمت بود، زائیدن دختر به وسیله زن جرم بود و تا دو بار دختر زائیدن در دادگاه محاکمه و محکوم به پرداخت جریمه و بار سوم محکوم به اعدام مى شد.

ادامه مطلب...

پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (4)

پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (4)

 

8 ـ زن با مرگ فانى نمى شود، بلکه همانند مرد داراى بقا و حیات ابدى و در صورت بندگى حق مخلد در بهشت، و در صورت دورى از عبادت مخلّد در عذاب است، بیش از هزار آیه قرآن در رابطه با قیامت این معنا را صریحاً نشان مى دهد.

9 ـ شیئ نیست، بلکه به صریح آیات کتاب حق موجودیست عاقل، بااراده و در گوهر خلقت و مایه طبیعت با مرد یکى است، و از تمام خصوصیات و امتیازات انسانى و الهى برخوردار است.

10 ـ کالاى شهوت نیست، بلکه شریک مرد، و عامل بقاء نوع، و تشکیل دهنده نیمى از زندگى است، و ازدواج با او در صورت نیت پاک عبادت، و برخورد صحیح و سالم با او موجب توشه آخرت و سلامت حیات اخروى انسان است.

در قرآن مجید فرمود:

نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ اَنّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لاَِنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللهَ وَ اعْلَمُوا اَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ.

با تعبیر لطیف و پر معناى حرث « کشتزار » مى خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى مجسم کند، که زن یک وسیله اطفاء شهوت نیست بلکه زمینه پاک و وسیله پاکیزه اى براى حفظ حیات نوع بشر است.

این سخن در مقابل آنهائى که نسبت به جنس زن همچون یک بازیچه و وسیله هوسبازى مى نگریستند و مى نگرند هشدارى جدّى محسوب مى شود.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (5)

پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (5)

« و قدموا لانفسکم »: با آمیزش با زن براى آخرت خود توشه بفرستید، اشاره به این حقیقت است که هدف نهائى از آمیزش جنسى تنها لذت و کامجوئى نیست، مردم مؤمن باید از این موضوع براى ایجاد پرورش فرزندان شایسته استفاده کنند، و این خدمت مقدس را به عنوان یک ذخیره معنوى براى فرداى خود از پیش بفرستند، و به این ترتیب قرآن هشدار مى دهد که در انتخاب همسر اصولى را رعایت کنید که نتیجه آن پرورش فرزندان صالح، و تهیه این ذخیره بزرگ اجتماعى و انسانى باشد.

چون مطلب مورد بحث در ابتداى آیه که عبارت از آمیزش جنسى مى باشد بسیار مهم است، و سر و کار با پرجاذبه ترین غرایز انسان دارد که همان غریزه جنسى است با جمله و اتقوا اللّه انسان را به دقت در امر آمیزش جنسى و توجه به دستورات حق دعوت فرموده، سپس در پایان آیه توجه مى دهد که در روز قیامت به ملاقات حق و نتایج اعمال خود خواهند شتافت و در قسمت اخیر آیه به افراد باایمان که در برابر این دستورات که به سود زندگى مادى و معنوى آنهاست تسلیم هستند بشارت داده مى فرماید « و بشر المؤمنین ».

در روایت بسیار مهمى از حضرت صادق(علیه السلام) ارزش و عظمت این کانون محبت را بدینگونه نشان مى دهد:

وقتى حوا آفریده شد آدم به حضرت حق عرضه داشت: خداوندا این آفرینش زیبا چیست که قرب و نگاه به او مرا از تنهائى نجات مى دهد، و برایم ایجاد انس و الفت مى کند، خطاب رسید اى آدم این کنیز من است، دوست دارى با تو باشد، انیس تو گردد، با تو هم سخن شود، و تابع خواسته هاى به حق تو باشد؟ عرضه داشت آرى. خطاب رسید بنابراین تا زنده اى به خاطر این یارى که براى تو قرار داده ام مرا سپاس و شکر کن!!

آرى وجود زن صالحه، و همسر باوفا، نعمت حق است، و تا پایان عمر بر این نعمت ارزنده حمد و سپاس لازم است.

امام ششم مى فرماید:

أَکْثَرُ الْخَیْرِ فِى النِّساء

بیشترین خیر در زنان است.

روایت عجیبى است، که منبع اکثر خیر را زن دانسته، آرى ازدواج با زن حفظ نصف دین، و رعایت حقوق او عبادت، و محبت به او طاعت حق، و پیدا کردن فرزند صالح از او توشه آخرت، و خدمت به او موجب رضایت حق، و به تعبیر رسول خدا درباره زنانى که مادرند: بهشت زیر پاى مادران است، و این همه است آن اکثر خیرى که امام صادق(علیه السلام) فرموده است.

من به جوانان عزیزى که قصد ازدواج دارند، یا ازدواج کرده اند، و به مردان مؤمن هشدار مى دهم که این واقعیات الهیه را نسبت به زن توجه کنند، و از تعطیل حقوق آنان جداً بپرهیزند، و بدانند که زندگى خود را با چه گوهر پربهائى ارزش داده اند، و به دختران جوان که قصد ازدواج دارند، یا ازدواج کرده اند، و به زنان بزرگوار سفارش مى کنم که با توجه به این مطالب قدر خود را بدانند و بر نعمت زن بودن، خداوند مهربان را شکر و سپاس آرند، و به حقیقت براى مردان خود بر اساس هدایت قرآن و فرمایشات رسول اسلام و ائمه بزرگوار همسر لایق و شایسته اى باشند، و در مسئله زن بودن و شوهردارى و مادر بودن از عواطف و احساسات پاک خود بهره بگیرند، و دستورات الهى را در تمام جوانب حیات خود مراعات نمایند، تا خانه و خانواده اى سالم و فرزندانى شایسته و پاک، و داراى زندگى غرق امنیت و خوشى داشته باشید، و از این طریق رضا و خوشنودى حق را جلب کرده، و با اعمال و رفتار و اخلاق و حرکات خود به زندگى صفا و صمیمیت و شیرینى و نور و حلاوت و زیبائى ببخشید.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (3)

پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (3)

6 ـ زن فرزند پدر و مادر خویش و مادرِ فرزندان خود است، و احدى را نمى رسد که وى را از این انتساب خلع کند، که خلع این نسبت امرى ظالمانه و کارى خائنانه است.

قرآن مجید دختر را همانند پسر اولاد واقعى پدر و مادر مى داند و وى را چون شوهر کرد و اولاد دار شد مادر اولاد مى داند.

در قرآن از اینکه اعراب فرزند دختر خود را زنده به گور مى کردند، خشم خود را نسبت به این جنایت اعلام فرموده و از آن عمل قبیح در رابطه با اینکه به فرزند خود ظلم مى کنید نهى اکید فرمود:

وَ لا تَقْتُلُوا اَوْلادَکُمْ مِنْ اِمْلاق.

فرزند دختر خود را از ترس تنگى معیشت به قتل نرسانید.

ملاحظه مى کنید در صریح آیه شریفه از دختر به عنوان فرزند یاد مى کند، یا در آیه مربوط به ارث مى فرماید:

یُوصیکُمُ اللهُ فى اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُْنْثَیَیْنِ.

سفارش خدا به شما نسبت به اولادتان این است که در مسئله ارث براى پسر دو برابر دختر سهم قرار دهید.

در صریح آیه شریفه از دختر تعبیر به اولاد فرموده است، و این رویّه قاطعى علیه یاوه سرایان تاریخ است.

اما مادر فرزندان خود هستند در قرآن مجید مى فرماید:

وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ اَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ.

مادران فرزندان خود را تا دو سال کامل شیر بدهند.

در رابطه با داستان موسى در قرآن مجید فرموده:

وَ اَوْحَیْنا اِلى اُمِّ مُوسى...

 و ما به مادر موسى وحى کردیم.

رسول خدا درباره حضرت زهرا(علیها السلام) فرمود:

فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّى

فاطمه پاره تن من است.

و در روایت دیگر فرمود:

أَوْلادُنا أَکْبادُنا.

فرزندان ما چه دختر چه پسر جگرهاى ما هستند.

7 ـ اولادهاى او بدون تردید نوه پدر او هستند، توجه بسیار شدید رسول خدا به حسن و حسین به عنوان دو نوه عزیزش، خط بطلانى است بر یاوه گوئى جاهلان تاریخ که مى گفتند فرزندان متولد شده از زن نوه پدر آن زن نیستند.

فقه اسلامى مى گوید تمام کسانى که مادرشان سیده است پیوند قطعى با پیامبر دارند، و حتى مرجع بزرگ شیعه سید مرتضى فتوا داشت که مى توان به کسانى که از طریق مادر وابسته به رسول حقند خمس داد.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (2)

پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (2)

4 ـ زن از پدر و مادر و از شوهر و از فرزندان خود ارث مى برد:

 کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَ الاَْقْرَبَینَ بِالْمَعْرُوفِ.

برشما نوشته شده، هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى از خود به جاى گذارده، وصیت براى پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته کند، این حقى است بر پرهیزکاران.

لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الاَْقْرَبُونَ، وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَ الاَْقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ اَوْ کَثُرَ نَصیباً مَفْرُوضاً.

این آیه شریفه در صدد مبارزه با عادات و رسوم غلطى است که زنان و کودکان را از حق مسلم خود محروم مى ساخت، و این رسم ظالمانه مربوط به اعراب بود، و آیه شریفه خط بطلان بر این رسم خائنانه کشید و فرمود:

مردان سهمـى از اموالى که پدر و مادر و نزدیکان بجاى مى گذارند دارند، و براى زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان مى گذارند سهمى هست، خواه آن مال کم باشد یا بسیار، این سهمى معین شده و واجب الاداء است.

5 ـ عبادت زن در پیشگاه حق همانند عبادت مرد، داراى ارزش و قیمت است، و بهشت و اجر و مزد حق، و ثواب بر بندگى اختصاص به مردان ندارد، عنایت و رحمت خداوند بهره ابدى عباد اوست چه مرد و چه زن.

در قرآن مجید مى خوانیم:

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر اَوْ اُنْثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ.

کسى که عمل شایسته بجا آورد از مرد یا زن، در حالى که مؤمن است به او زندگى پاکیزه مى دهیم، و پاداش قیامتى آنان را به بهترین اعمالى که انجام داده اند خواهیم داد.

از صریح آیه شریفه استفاده مى شود که تنها معیار در میزان حق ایمان و عمل صالح انسان است که میوه ایمان اوست، قید و شرط دیگرى براى کسب حیات طیبه و اجر آخرتى در کار نیست نه از نظر مرد بودن و زن بودن و نه از نظر سن و سال و نه از نظر نژاد و قبیله و جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه ظاهرى.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:

أَفْضَلُ نِساءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِد، وَ فاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد، وَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرانَ، وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِم.

برترین زنان بهشت چهار زن هستند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم.

زن اگر اهل عبادت و بندگى حق و ایمان و معرفت باشد البته داراى حیات طیّبه و اجر عظیم نزد خدا خواهد شد، و اگر مانند مردان فاسق به بى دینى و فساد گرایش پیدا کند اهل عذاب ابد خواهد شد.

همسر نوح و لوط به خاطر اینکه آئین الهى را نپذیرفتند، و بر انکار خود اصرار ورزیدند به فرموده قرآن اهل عذاب و خلود در جهنم هستند.

ضَرَبَ الله مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوح وَ امْرَأَتَ لُوط کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتا هُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النّارَ مَعَ الدّاخِلینَ.

خداوند براى اهل کفر زن نوح و زن لوط را مثل زد، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان شایسته ما بودند، ولى به آن دو پیامبر خیانت ورزیدند و رابطه آنها با این دو پیامبر سودى به حالشان در برابر عذاب خدا نداشت، و به آنها گفته شد وارد آتش شوید همراه کسانى که وارد مى شوند.

سوره مریم در قرآن مجید، و سوره دهر و آیات مربوط به همسر مؤمنه فرعون همه و همه نشان دهنده این معناست که زن در مسئله عبادت از موقعیت والائى برخوردار است، و در قیامت از اجر عظیم و ثواب فوق العاده اى بهره مند است، و این همه مشت محکمى بر دهان یاوه گویان تاریخ است که گفتند و مى گویند که عبادت زن را جایگاهى در نزد خدا و ادیان نیست.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (1)

پاسخ اسلام به انحرافات فکرى انسان گمراه نسبت به زن (1)

اسلام آئین و دین الهى است، اسلام فرهنگ فطرت و آهنگى هماهنگ با تمام شئون انسان و انسانیت است، نظام مسائل و قوانین در اسلام از جانب خداوند بزرگى است که بناى ساختمان انسان را بنا نهاده، او که مى داند انسان چیست و کیست و داراى چه ظاهر و باطنى است، بر اساس کیان و حیثیّت و موجودیت او قانون وضع کرده، و وى را به حقایقى که باید برسد هدایت نموده است.

اسلام در پاسخ یاوه هاى دهگانه اى که در طول تاریخ حیات نسبت به زن گفته شده، و آنها را در افکار و اندیشه ملل رسوخ داده و به عنوان فرهنگ درآورده بود چنین مى گوید:

1 ـ خلقت زن و کیفیت وجود او همانند مرد است و صد در صد مصداق حقایق و واقعیاتى است، که حضرت حق از خلقت او هدف داشته، و با تمام وجود محقق به حقیقت انسانیت است و خلاصه با تمام حیثیت انسان است انسانى که:

لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ فى اَحْسَنِ تَقْویم.

به حقیقت که انسان را در نیکوترین سیرت و صورت آفریدیم.

صُنْعَ الله الَّذى اَتْقَنَ کُلَّ شَیْئ اِنَّهُ خَبیرٌ بِما تَفْعَلُونَ.

صنع خداست، خدائى که هر چیزى را در کمال اتقان و استحکام ساخته که او به آنچه انجام مى دهید آگاه است.

اَلَّذى اَحْسَنَ کُلَّ شَیْئ خَلَقَهُ.

خدائى که هر چیزى را به نیکوترین وجه آفرید.

2 ـ براى زن روح الهى و انسانى محض قرار داده شده، همان روحى که از جانب حق در او دمیده شد و او را به خاطر این روح امتیازى خاص بخشید و وى را منبع ظهور کمالات قرار داد، روحى که با روح مرد تفاوت ندارد، هویتى که با هویت مرد یکسان است، گوهرى که با گوهر ذاتى مرد یکى است.

یا اَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساءً.

اى مردم از پروردگارتان پرواکنید که همه شمارا از یک انسان آفرید،و همسر او را از جنس او خلق کرد،و از آن دو نفر مردانو زنان فراوانى در روى زمین منتشرکرد.

وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها.

از نشانه هاى قدرت خداوند این است که همسران شما را از جنس شما قرار داد تا به وسیله آنها آرامش یابید.

در تفسیر عیاشى از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شده که خداوند حوا را از باقى مانده خاک آدم آفرید.

نوع این آیات نشان مى دهد که در خلقت زن از نظر ظاهر و باطن کمى و کاستى وجود ندارد، و روح او همان روحى است که از جانب حق در او دمیده شده و بالقوه موجودى کامل، احسن، و اتقن است که مى تواند از استعداد و فطرت و روح و عقل خود، در سایه هدایت حق کمک گرفته به عالیترین مقامات معنوى برسد، و مى تواند از همه واقعیات و حقایق چشم پوشى کند و به اسفل سافلین وارد شود.

3 ـ او داراى حق مالکیت است، و محصول زحمات او در زمینه هاى کارهاى پسندیده و مشروع حق خود اوست، و مسئله مالکیت او و تصرفاتش در آنچه ملک اوست بدون کم و کاست همانند مرد است.

وَ اَنْ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ اِلاّ ما سَعى.

و براى آدمى جز آنچه به سعى خود انجام داده نخواهد بود.

آرى انسان مالک سعى و کوشش و عمل و حرکت خود است، و این واقعیتى است که حضرت حق در دنیا و آخرت به هر انسانى چه زن و چه مرد واگذار کرده است.

لا یَحِلُّ لَکُمْ اَنْ تَأْخُذُوا مِمّا اتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً.

و براى شما مردان حلال نیست که چیزى از مهریه آنان را که به آنها پرداخت کرده اید بگیرید.

امام صادق(علیه السلام) در روایتى مى فرمایند:

السُّرّاقُ ثَلاثَةٌ : مانِعُ الزَّکاةِ، وَ مُسْتَحِلُّ مُهُورِ النِّساءِ وَ کَذالِکَ مَنِ اسْتَدانَ وَ لَمْ یَنْوِ قَضاءَهُ.

دزدان سه نفرند: آنکه از پرداخت زکات بخل ورزد، آنکه خوردن مهریه همسر خود را حلال دانسته و به او نپردازد، و کسى که از مردم وام بگیرد و قصد پرداخت آن را نداشته باشد.

وَ الَّذینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ اَزْواجاً وَصِیَّةً لاَِزْواجِهِمْ مَتاعاً اِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ اِخْراج.

مردانى که بمیرند و زنانشان زنده مانند، باید وصیت کنند که آنها را تا یک سال نفقه دهند، و از خانه شوهر بیرون نکنند.

و غیر از مهریه و وصیت به مخارج زن پس از مرگ شوهر، در زمان بعد از طلاق سفارش او را به مردان فرموده اعلام مى کند:

وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقینَ.

و براى همه زنان طلاق داده شده هدیه مناسبى است « که از جانب شوهر پرداخت مى گردد »، این حقى است بر عهده مردان پرهیزکار.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


انحراف فکرى انسان گمراه نسبت به زن

 انحراف فکرى انسان گمراه نسبت به زن

اقوام و مللى که بر اثر کبر و نخوت از تعالیم حق، که به وسیله کتب آسمانى، و زبان پاک انبیاء تبلیغ مى شد جدا مى زیستند، در تمام امور جهان و انسان دچار انحراف فکرى شدند، و نسبت به هستى و مخلوقات آن بطور اغلب، در قضاوت خود به تاریکى ره سپردند، و مسائلى دور از حقیقت، و مطالبى خلاف واقعیت گفتند، و بر اساس همان برداشتهاى غلط و قضاوت هاى ظالمانه زندگى کردند، و از این طریق ظلم سنگینى بر خود و دیگران روا داشتند، و صفحات تاریخ حیات را به زشتى و پلیدى نقّاشى کردند.

از جمله قضاوت هاى آنان نسبت به زن بود، که قضاوتى دور از حقیقت، و امرى خلاف اخلاق و انسانیت، و برنامه اى ضد حق و واقعیت بود.

من در مطالعاتم در کتبى که در این زمینه نوشته شده چه کتب غربى و چه کتابهاى تألیف شده در شرق به این نتیجه رسیدم، که اقوام و ملل جداى از حق و بریده از وحى، و فرورفته در هواى نفس و غرق افکار غلط چه در غرب و چه در شرق، نسبت به زن ده گونه قضاوت ظالمانه و دور از منطق عقل و زبان انسانیت داشتند.

1 ـ موجودى است صد در صد ضعیف و ناتوان: بر این اساس باید نسبت به مرد در تمام جهات، بى چون و چرا تابع و فرمانبردار و محکوم باشد، و حق مداخله در هیچ کارى را حتى در چهارچوب خانه شخصى ندارد.

2 ـ موجودى است داراى روح شیطانى: بر این ملاک یا صد در صد خارج از حدود انسانیت است، یا اگر بهائى به او داده شود چیزى بین انسان و حیوان است، روى این حساب فاقد ارزش مى باشد، و قابل احترام نیست، و براى وى هیچ گونه شخصیتى نمى توان تصوّر کرد.

3 ـ براى او مالکیت و اختیار دارى نسبت به اشیاء و عناصرى که قابل ملکیت است وجود ندارد، اگر مرد صلاح بداند مى تواند مالک شود، آن هم نه هر چه را بخواهد.

4 ـ از جانب ارث گذارندگان هیچ گونه ارثى نمى برد، بلکه خود او از عناصر ارث است که پس از مرگ پدر یا شوهر به دیگران ارث مى رسد!!

5 ـ عبادت و بندگى و ورود در حوزه معنویت حق او نیست، چون عباداتش فاقد ارزش است، و اجر و مزدى براى عبادت ندارد زیرااز نظر عقلى بسیار ضعیف و موجودى بوالهوس است.

6 ـ از نظر حقوقى و قضائى لیاقت انتساب به پدر و پسر خود را ندارد، تنها چیزى که رابط بین آنهاست خون است، فقط مى توان او را نسبت به پدر و پسرش هم خون خواند، نه فرزند پدر و مادر فرزند!

7 ـ چون شوهر کرد فرزندان وى نوه پدر او نیستند، بیگانگى بین پدر زن و فرزندان زن حکومت قطعى دارد، نسبت از جانب اولاد ذکور است.

8 ـ بین او و مرد در مسئله مرگ تفاوت کلّى وجود دارد، مرد پس از مردن باقى، و زن پس از پایان عمر فانى است.

9 ـ در تصرف عنوان شیئیت است، روى این حساب مرد هرگونه تصرّفى در مال و ثروتش دارد، همان تصرف را نسبت به زن دارد، مى تواند او را قرض بدهد، به اجاره واگذار کند، ببخشد، بفروشد، اخراج کند و نهایتاً به قتل برساند.

10 ـ کالاى شهوت است تنها براى لذت برى مرد آفریده شده، و مرد هم در لذت برى و بهره گیرى از او قانونى نمى شناسد، در این قسمت دهم اروپا و آمریکاى جداى از نبوت انبیا آنچنان نسبت به زن راه افراط پیموده، که حدى براى آن نیست، زن در قسمت عمده اى از مغرب زمین کالاى سینما، تلویزیون، ویدئو، ماهواره و انواع مجلات براى جلب و جذب مشترى بیشتر، و درآمد مالى سنگین تر براى مؤسّسات حیوانى و شهوانى است!!

 نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 


نظام خانواده در مغرب زمین

نظام خانواده در مغرب زمین

نظام خانواده در اروپا و آمریکا نظامى غلط است، بى پایه و بدون محتواست.

تقلید از نظام خانوادگى مغرب زمین تقلیدى نابجا، و هموار کردن راه حیات براى افتادن در چاه بدبختى است.

آنان از ازدواج هدفـى مقدس و پاک ندارند، واسطه ازدواج زن و مرد آنجـا فقـط و فقط شهوت و ارضاء غریزه است، آنجا زن و مرد شایسته و صالح بسیار کم است، به همین خاطر فساد و افساد از سر و روى اروپا و آمریکا مانند باران بهاران مى ریزد.

مردان در مغرب زمین به طور اکثر، و زنان بطور اغلب پس از گذراندن دوران فساد، و رفاقت هاى نامشروع با یکدیگر ازدواج مى کنند، و ثمره خود را پس از ولادت به شیرخوارگاه سپرده، و سپس بدون اینکه مهر پدرى و محبت مادرى را چشیده باشد، و منبعى از عواطف و احساسات پاک گشته او را تحویل مى گیرند، و سر هر سفره فسادى مى نشانند، آنگاه وى را به مدرسه مى سپارند تا آهنگى از تربیت ظاهر را طى کند، و به اصطلاحاتى چند آشنا گردد، آنگاه در سن هیجده سالگى وى را از خود مى رانند و به امید محیط و جامعه رهایش مى نمایند!

آنان اگر اخلاق به فرزندان خانه و مدرسه بیاموزند، اخلاق ژنتلمنى است، اخلاق اقتصادى و جلب مادّیت است، به ریشه هاى باطن و حقایق درون توجه ندارند، و از تربیت انسان قابل قبول عاجزند.

مگر نمى بینید وقتى تشکیل جامعه و دولت مى دهند، جامعه منبع فساد و دولت منبع استعمار و استثمار مستضعفان روى زمین است.

جنایاتى که فارغ التحصیلان خانه و مدرسه و دانشگاه هاى مغرب زمین کرده اند تا قیامت قابل جبران نیست.

اگر اوقاتى باوقار و آرام و متین باشند، و خود را مؤدب و آراسته نشان دهند، به خاطر این است که طعمه نیافته، و لقمه چرب و لذیذ ندیده اند، داستان آنان شبیه به این داستان است که مردى به دوستش گفت گربه اى را به مبادى آداب آراسته ام، و آن حیوان را تربیت کرده تا جائى که بر سر سفره اى که انواع غذاها قرار دارد شمعى به دست او مى دهم تا مهمانان در پرتو آن شمع از آن سفره بهره مند شوند، رفیقش گفت به این ویژگى و به این آراستگى گربه نمى توان اطمینان کرد، مرا دعوت کن تا بر سر آن سفره این مسئله را به تو ثابت کنم، از وى دعوت کرد، گربه را بر سر سفره دید که چشم طمع و پاى حمله از غذاهاى سفره بریده، و شمعى براى روشنائى اطاق و دید مهمانان به سفره بدست دارد، در گرمى اوضاع موشى را از جیب خود درآورد و به وسط سفره گذاشت، موش مى خواست فرار کند، گربه شمع رابه یک طرف انداخت و همچون شیر ژیان به وسط سفره پرید، نظام سفره را براى گرفتن موش به هم زد، و اوقات خوش صاحبخانه و مهمانان را تلخ نمود!

آرى تربیت اروپا و مغرب زمین تربیت گربه اى است، تا غذاى خاص خود را به خیال خود نبیند، آرام و مؤدب هستند، چون چشمشان به طلا و نفت و سایر معادن ملل ضعیف بیفتد، براى بلعیدن حق دیگران، چراغ تربیت را به زمین انداخته و همچون حیوان درنده اى، به تمام حیثیات مادى و معنوى ملل ضعیف حمله مى کنند، و براى امور مادى از میان جوى خون بى گناهان عبور مى کنند.

کثرت فساد و افساد، غلبه شهوات حرام، اخلاق زشت، قتل و غارت، فحشا و منکرات، در ملل مغرب زمین محصول خرابى نظام خانه و خانواده است.

اگر بیوت اروپا و آمریکا بیوت بارفعت، و بیوت غرق ذکر حق، و بیوت تسبیح حضرت معبود بود، محصولات آن بیوت انسانهائى والا و باکرامت و رشید و باعاطفه و متخلّق به اخلاق حق بود، ولى چون بیوت مغرب زمین از حق و حقیقت دور است، ثمرات آن تلخ و بدبو و بدمزه است، و چنین نظام از هم پاشیده اى
قابل سرمشق قرار دادن نیست، کسانى که از آنان پیروى مى کنند بدتر از آنان خواهند شد.

 

( قـال الصـادق (علیه السلام) : اکثـر الخیـر فـى النّسـاءِ )

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


در مسئله ازدواج والاترین هدف را منظور داشته باشید

در مسئله ازدواج والاترین هدف را منظور داشته باشید

هدف انسان از ازدواج باید هدفى معنوى و مقدس و پاک باشد، ازدواج باید براى اطاعت از دستور حق، و پیروى از روش انبیاء، و براى تأمین سعادت همسر، و تربیت الهى و ملکوتى فرزندان صورت بگیرد.

زن و مرد در مسئله ازدواج باید خود را آماده ورود در یک عبادت بزرگ کنند.

زن و مرد باید در ازدواج خوشنودى حق را منظور نظر بدارند، و بدانند که هر دوى آنان از طریق صلب و رحم امانتدار حضرت حقند.

باید بدانند که فرزند آنان که امانت حق است در مّدتى کوتاه مهمان صلب پدر، و بین شش تا نه ماه مهمان رحم مادر است، و در این دو مدت با گیرندگى  دقیقى که حضرت حق به وى عنایت فرموده از تمام وجود پدر و مادر تمام حالات و مشخصات را بدون اختیار به خود منتقل مى نماید.

نقل مى کنند رسول حق به زنان باردار اجازه مى دادند گاهى به تماشاى جبهه حق علیه باطل بیایند، تا مناظر زیباى جهاد و شمشیر زدن در راه حق ر اببینند، و به شعارهاى الهى و ملکوتى رزمندگان گوش جان بسپارند، تا از طریق دیده و شنیده خود فرزند در رحم را تغذیه کنند، براى اینکه طفل، در رحم مادر موجودى ورزیده شود، و شجاع و باهمت و همراه با آواى ملکوتى رشد کند.

مگر نشنیده اید قبل از تکّون وجود فاطمه در صلب رسول حق، از جانب خداوند به پیامبر دستور چهل روز روزه داده شد، و افطار شب آخر از غذاى بهشتى تناول فرمود، آنگاه نطفه آن دختر والا به رحم مادر منتقل شد!!

واسطه بین شما و ازدواج چشم نباشد، دلال ازدواج شهوت نباشد، هدف از ازدواج رسیدن به مال و ثروت و مقام و جاه از جانب خانواده طرف مقابل نباشد، رسیدن به چهره زیبا و ظاهر فریبنده هدف این برنامه نباشد، که این امور تاکنون نشان داده عاقبت خوشى نداشته، و ثمره و میوه آن اندک بوده است.

بیائید خدا و معنویت و عبادت، و کوشش براى رعایت حق همسر، و تربیت اولاد صالح و خلاصه جلب رضاى حق را در مسئله ازدواج هدف قرار بدهید، تا ثمره این ازدواج منافع ابدى و دائمى باشد.

لذت و تمتع و شهوت حلال را تابع این اهداف والا و آسمانى قرار دهید، تا لذت و تمتع کامل گردد و از همان لذت و شهوت هم اجر اخروى نصیب خود کنید.

ازدواج اگر الهى باشد راه به طلاق پیدا نمى کند، پیوند الهى و ملکوتى دائمى و همیشگى است.

آنکه براى خدا ازدواج مى کند، حق همسر را با تمام وجود رعایت مى نماید، و کمترین آزارى از ناحیه او به همسر وارد نمى شود.

حفظ آبروى همسر در برابر فرزندان و بستگان واجب شرعى است، و تحقیر زن از جانب شوهر و شوهر از جانب زن حرام الهى است.

مردان و زنان مسلمان باید ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(علیهما السلام) را اسوه و سرمشق خود قرار دهند، آن ازدواج والائى که براى خدا صورت گرفت، و اهداف الهى و عرشى در آن منظور شد، و ثمره آن فرزندانى پاک، الهى، و ملکوتى شد.

روایات شیعه آیات زیر را به این ازدواج پاک تأویل کرده اند:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ، یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ.

دو دریا را به هم درآمیخت و میان آن دو دریا فاصله اى است که تجاوز به حدود یکدیگر نمى کنند، از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون مى آید.

منظور از دو دریا، وجود امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا است، که دو دریاى معرفت، بینش، حلم، صبر، ایمان و بصیرت اند، و مقصود از برزخ و فاصله رسول باکرامت اسلام، و معناى لؤلؤ و مرجان حضرت حسن و حسین(علیهما السلام) است.

نظام خانواده باید یک نظام صد در صد اسلامى و الهى باشد، تا رحمت و لطف حضرت حق را به سوى خود جلب و جذب کند.

اگر در ازدواج از سنن ناپسند، و عادات غیرالهى، و شرایط شیطانى و خلاصه از فرهنگ جاهلى فرهنگى که میراندن آن را رسول خدا در یک فرمان قاطع  دستور داده:

اَمِتْ أَمْرَ الْجاهِلِیِّةِ إِلاّ ما سَنَّهُ الاِْسْلامُ.

پرهیز نشود، زشتى ها چهره نشان مى دهند، ومیوه این درخت آلوده تلخ خواهدشد.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6

 

 


کوشش براى خانه و خانواده عبادت است

کوشش براى خانه و خانواده عبادت است

ازدواج و همسردارى و توجه به امور فرزندان علاوه بر آثار مثبت دنیائى، ثمرات عجیب معنوى براى انسان دارد.

کار و کوشش مادى در جهت تأمین زن و فرزند، در فرهنگ پاک اسلام عبادتى بزرگ و مساوى با جهاد در راه خدا شمرده شده، تا جائى که از معصوم روایت شده:

وَالْکادُّ عَلى عِیالِهِ مِنْ حِلّ کَالْمُجاهِدِ فى سَبیلِ اللّهِ.

آنکه براى تأمین خانواده اش زحمت مى کشد، تا از حلال خدا نفقه آنان را فراهم کند، مانند مجاهد در راه خداست.

از آنجا که رعایت حق زن و فرزند، و توجه به امور معنوى آنان و رعایت حق شوهر از جانب زن، و حق فرزند از طرف مادر کارى دشوار و سنگین است، و در حقیقت اجراى دستور حضرت حق است، همانند کوشش براى تأمین امور مادى آنان عبادت، و موجب  اجر و ثواب اخروى است.

پرورش نسل صالح، و تحویل دادن فرزندان شایسته و نیکوکار، امرى مهم و باعث جلب رضایت حضرت حق است.

خانه و اهل خانه را از فساد و افساد دور داشتن، و فراهم کردن زمینه رشد و تربیت و تکامل زن و فرزند از اهمّ امور، و از بهترین نوع عبادت و بندگى خداست.

امام چهارم(علیه السلام) در گفتار حکیمانه اى فرموده اند، هر کس نسبت به زن و فرزند سفره مادى و معنوى را کامل و تمام بیندازد، به خوشنودى حق از دیگران نزدیکتر است.

در هر صورت جامعه میوه و ثمره خانه است، و وکیل و وزیر و رئیس جمهور و کارگزاران یک ملت ریشه در خانه و خانواده دارند، و منبع اصلى تربیت و شکل گیرى آنان خانه و کارگردانان خانه هستند، خانه به مَثَل به مانند یک زمین است، اگر زمین جداى از حق و حقیقت باشد کویرى نمک زار است که سنبل و گل نخواهد داد، و اگر زمین متصل به حق و حقیقت باشد، توقع سنبل و گل از آن توقعى معقول و منطقى است.

سعادت و شقاوت انسان در درجه اول از پدر و مادر به انسان منتقل مى شود، اگر پدر و مادر در تحقق سعادت فرزند بکوشند دست به عبادتى بزرگ زده و از منافع ابدى ازدواج بهره گرفته اند، و اگر عامل شقاوت شوند از شجره طیّبه ازدواج منفعت نبرده بلکه با دست خود سفره خسارت خویش را پهن کرده اند.

به همین خاطر در روایات عالى اسلامى از رسول حق نقل شده:

الشَّقِىُّ مَنْ شَقِىَ فى بَطْنِ أُمِّهِ، وَالسَّعیدُ مَنْ سَعِدَ فى بَطْنِ أُمِّهِ.

ریشه شقاوت هرکس شقى است در سرزمین وجود مادر، و سعادت سعید از باطن مادر است.

و به قول شاعر بزرگ کلیم کاشانى:

از کوزه همان برون تراود که در اوست

تا در کوزه وجود فرزند، پدر و مادر چه ریخته باشند و مغز و اعصاب و مشاعر و قلب فرزند را با چه مسائلى شکل داده، و به سوى چه برنامه هائى سوق داده باشند.

نظام خانواده در اسلام
تالیف: استاد حسین انصاریان
http://www.erfan.ir/farsi/book/view.php?id=60&catid=6