سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

تفاوت عقاید بهائیت با عقاید ادیان آسمانی در چیست؟

تفاوت عقاید بهائیت با عقاید ادیان آسمانی در چیست؟

پیش از بیان تفاوت عقاید بهائیت با ادیان توحیدی لازم است، در مورد اصول مشترک و مورد اتفاق ادیان توحیدی و آسمانی مطالبی بیان گردد، تا ویژگیهای ادیان الهی با ادیان ساختگی مانند بهائیت بهتر روشن شود.

ادیان توحیدی که همان ادیان آسمانی و حقیقی هستند، دارای سه اصل کلی و مشترک می باشند، اعتقاد به خدای یگانه، اعتقاد به زندگی ابدی برای هر فرد انسان در عالم آخرت و دریافت پاداش و کیفر اعمال که در این جهان انجام داده است و اعتقاد به بعثت پیامبران از طرف خدای متعال برای هدایت بشر بسوی کمال نهائی و سعادت دنیاو آخرت.

بنابراین توحید و نبوت و معاد، اساس و رکن ادیان آسمانی را تشکیل داده و از ویژگی های آنها به حساب می آید. البته ممکن است بر اثر اعمال سلیقه ها و اغراض فردی و گروهی تحریفات در برخی از ادیان توحیدی بوجود آمده باشد. مانند اعتقاد به تثلیث مسیحی که با توحید در تضاد است هر چند مسیحیان در صدد توجیه آن برآمده اند.[1]

از آنجایکه فرقه بهائیت هیچ نوع نشان و علامت آسمانی و الهی ندارد بلکه بر اثر خواست های نفسانی و شیطانی عده ای شکل گرفته،[2] عقاید و باورهای آنها نیز با اصول ادیان الهی در تضاد و تناقض می باشد. توحید که از اصول بنیادی و اساسی اسلام و ادیان توحیدی می باشد، نه تنها در آیین بهائیت مورد اشاره و تاکید قرار نگرفته بلکه رهبر و بنیانگذار این فرقه میرزا حسینعلی ادعای الوهیت نموده و به شرک گرفتار آمده است، او به صراحت در کتاب «مبین ص 293 می گوید:«ای خدای که برای خود آفریده ای مسلمانان نگذاشتند که این خدا نظری به دوستان خود که بهائیان می باشد بیاندازد.» در کتاب اقدس ص 77 می گوید:«گوش فرا دهید ای جماعت بهائیان که خدای شما از زندان بزرگ پیام می دهد که نیست خدائی جز من توانا و متکبر و خودپسند.» و همچنین خطاب به ارامنه می گوید: ای جماعت عیسویان آن خدائی را که شما او را خدای پدر میخوانید آمده است، با مجد اعظم در بین امم، پس متوجه او باشید.» در کتاب مبین ص 289 می نویسد: گوش دار که از مصدر بالا بر زمین محنت و ابتلا این وحی نازل شد که نیست خدایی مگر من تنها که در زندان بدست بندگان ظالم خود گرفتارم.»[3]

بنابراین بهائیت با اصلی ترین اصول ادیان الهی که توحید می باشد، مخالف است و بندگان خدا را برخلاف دعوت تمام انبیاء الهی به اطاعت و خشوع از خودشان یعنی میرزا علی محمد باب و حسینعلی بهاء دعوت می کند، حسینعلی بهاء می گوید: به تحقیق ظاهر شده است محبوب عالمین و مقصود عارفین و معبود اهل آسمانها و زمین و محل سجده و سجود اولین و آخرین.»[4]

انکار قیامت:

قیامت که یکی از اصول مسلم ادیان توحیدی بوده و بر آن تاکید شده است، از نگاه میرزا علی محمد باب موهوم و دروغ پنداشته شده[5] و از دیدگاه حسینعلی بهاء واقع شده است و در کتاب لوح اقدس می گوید: به تحقیق قیامت برپا شد و اسرافیل هم در صور دمید و منادی هم ندا داد. و زمین هم به ظهور من متزلزل شد و کوه ها هم به ظهور من مانند پنبه زده شد و آسمانها هم پیچیده شد. و بهشت هم در طرف راست قرار داده شد. و آتش هم باشتغال درآمد باز هم انکار می کند.

بعد می گوید: ای جماعت بهائیان گوارا باد شما را این بهشت که بقاء جمال من است و همچنین در جای دیگر می گوید: بگو به مردم که قیامت برپا شد و گذشت قیامت تمام شد قیامت و صاحب قیامت که من باشم آمد و زلزله زمین تمام شد و اگر کسی بگوید که بهشت کو و کجاست آتش دوزخ، پس ای جماعت بهائیان جواب مردم را بگوئید که قیامت عبارت از ظهور میرزا حسینعلی است و بهشت دیدن روی میرزا حسینعلی است، آتش دوزخ همان جان توست. در صورتیکه ایمان به حسینعلی نیاورده باشید.»[6] از آنچه گذشت به خوبی استفاده می شود که مفهوم قیامت از دیدگاه آنها با مفهوم قیامت از دیدگاه ادیان آسمانی کاملاً متفاوت است، قیامت از نظر آنها در همین دنیا واقع شده و اتفاق افتاده است. و قیامت بعد از مرگ را قبول ندارد. آنچه در یک جمع بندی می توان گفت: این است که حسینعلی بهاء در مجموع گفتارش توحید، معاد و نبوت را کاملاً انکار نموده است. بنابراین آئین بهائی هیچ نوع مشابهت با ادیان توحیدی نداردو ساخته و پرداخته ای دشمنان اسلام و خصوصاً روسیه می باشد که به قصد ضربه زدن به اسلام به وجود آمده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. بهائیت در ایران،‌ دکتر سید سعید زاهد زاهدی.

2.انشعاب در بهائیت، اسماعیل رائین.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مصباح، محمد تقی، آموزش اصول عقاید، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات، یازدهم، 1373، قم، 1/32.

[2] . به کتاب خاطرات دالگورکی جاسوس روس در ایران مراجعه شود.

[3] . خندق آبادی،‌ جامعه جعفریه،کتابفروشی و چاپخانه پامنار، 1335 هـ. ص 28.

[4] . همان، ص 36.

[5] . همان.

[6] . همان.

منبع: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه

www.atregoleyas.com

Info@atregoleyas.com

Mohammadhashem_ne@yahoo.com