گل نرگس Narcissus

ده سال قبل پدرم فوت نمود و زن پدرم با سه فرزندش تا کنون در اتاقی در ساختمان مسکونی ما زندگی می نمایند. برادرم سال دوم دبیرستان و با همسرم نامحرم است . همسرم این موضوع را بهانه کرده وخواهان جدا کردن آنان است , گرچه قادر به ادامهء زندگی مستقل نمی باشند. راهنمایی ام فرمایید.

راه حل موضوعی که مطرح کرده اید, این است که با صحبت و توجیه کردن , خانمتان را قانع کنید. خانمتان این حق را دارد که اعتراض داشته باشد, چون بودن جوان نامحرم برای او باعث دردسر ومزاحمت است و همیشه باید محجوب باشد و مشکلاتی برای او دارد و اگر محجوب نباشد, مفاسدی برای برادرتان که جوان است و همین طور احیاناً برای خانمتان به دنبال خواهد داشت . لذا بهتر است خانه ای نزدیک خانه ءتان اجاره کنید تا نامادری و فرزندانش در آن جا زندگی کرده یا خود شما زندگی کنید, ولی اگر برایتان ممکن نیست , باید با خانمتان صحبت کنید یابا واسطه کردن دیگران , مسئله را حلّ کنید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

کارمندی 48ساله هستم . همسرم چهل ساله و به ظاهر خیلی از من جوانتر است , گرچه من در ابتدای ازدواج نسبت به همبستر شدن حریص بودم و اکثراً با او کشمکش داشتم , ولی اکنون پیری زودرس مرا در دید او تحقیر نموده , در برخوردها همیشه باید حرف او به کرسی بنشیند. به من اهانت و تندی می کند وروحیهء زن سالاری دارد. نسبت به مسائل مادی حریص است و گاه موجب ایجاد درگیری لفظی و کدورت روحم می شود. با توجه به مراتب فوق , آیا  در مواردی که به دو هفته تا بیست روز طول می کشد, مستوجب گناه نمی باشد؟ آیا در صورت عدم تغییر رویّه , کناره گیری از وی و یا انتقال به محل دیگرصلاح است ؟

ناراحتی شما از ناحیهء همسرتان به جا است , ولی چه می شود کرد؟ بسیاری ازخانواده ها از این بابت نگران هستند, مخصوصاً که بعضی از خانم ها روحیهء شوهرشان را درک نمی کنند و باعث اذیت و آزار و آزردگی روحی شوهر می شوند. در ابتدای ازدواج آن چنانند که گفته اید و بعد هم طلبکارمی شوند. تجربه نشان داده است که زنان در سنین بالاتر نیاز بیشتری به ارضای شهوت دارند, لذا با صراحت گِلِه می کنند یا با کنایه و یا با بروز ناهنجاری های دیگر این مسئله را ابراز می کنند. بر عکس مردان در سنین چهل سالگی به بالا, سنگینی کار و مشکلات شان بیشتر شده در نتیجه فشار روانی و جسمانی بر مرد بیشتر می شود;بنابراین توانایی شهوی کم می شود و مرد نمی تواند جوابگوی همسرش باشد و چاره ای بیندیشید. با تقویت جسم و تقلیل کار و پرداختن به استراحت و تفریح , می توانید از خجالت همسر به در آیید.

ادامه مطلب...

زنی 28ساله و کارمند آموزش و پرورش هستم . همسرم 35ساله و کارمند مخابرات , مردی است سنگین و اجتماعی و خونسرد, ولی بدقول و انتقادناپذیر و متکبر و مغرور. همیشه دوست دارد همه چیزبرایش آماده باشد. هیچ کمکی در خانه نمی کند. با این که من از مدرسه خسته و کوفته وارد خانه می شوم , امّا اوحاضر نیست کمکی بکند. هم باید بچه داری کنم و هم کار کنم . خلاصه تمام کارهای خانه و بیشتر خرید بیرون بر عهدهء من است . تا حرفی می زنم , می گوید نمی خواهی , برو خانهء مادرت و من زن می گیرم ! به خاطر مشکلات دچار افسردگیِ شدید شده ام و کارم به خودکشی و بستری شدن در بیمارستان رسیده است . حقوقم را بدون کم و کاست از من می گیرد و هر وقت به پول نیاز داشتم , باید به صورت خرده خرده از او بگیرم . سؤالم این است :آیا حق دارم حقوقم را در اختیار شوهرم قرار ندهم ؟ چگونه این کار را بکنم که منجرّ به بحث و دعوا نشود؟

خواهر عزیز و گرامی ! از بیان مشکلات و درد دل های شما متأثر شدیم . از مجموعهء نوشتهء شمابرداشت کردیم شما از ابتدا خودتان را رایگان در دست شوهر گذارده اید; به این معنا که او احساس کرده است مطیع و گوش به فرمان او هستید و او به این رفتار عادت کرده است . بعضی از خانم ها زرنگ هستند و با انواع ترفندها شوهر را در اختیار خود می گیرند یا حداقل از تند روی های او کم می کنند, ولی بعضی مطیع و راه شوهرهستند.

در این صورت اگر شوهر, فردی زرنگ و حرّاف باشد, دیگر زن نمی تواند حریف او بشود. از رفتارهای نجیبانهء شما سوء استفاده شده است . حال که چنین است , شما باید کم کم و به طور متناوب طوری عمل کنیدکه ایشان از عادتی که پیدا کرده است , دست بردارد. خوشبختانه چون شما تحصیل کرده هستید, باید عاقلانه وصبورانه عمل کنید.

ادامه مطلب...

شوهرم گاهی تریاک می‏کشد، وقتی من اعتراض می‏کنم، کتکم می‏زند. مرإ؛  راهنمایی کنید. ضمناً شوهرم به من دروغ می‏گوید، چگونه می‏توانم او را از این کار باز دارم؟

همچنین درباره شوهر خودتان آرامش خود را حفظ کنید و هرگز با اعتراض شدید با او برخورد نکنید؛ فقط از راه دوستی و خیرخواهی و مهربانی درباره آثار سوء کشیدن تریاک با او صحبت کنید و اگر می‏دانید این هم اثر ندارد و ناراحت می‏شود، هیچ نگویید و او را به حال خود واگذارید و سعی کنید از هفته‏ای یک بار بیشتر نشود. نگذارید رشته علاقه و محبّت به کلی از هم گسسته شود و کانون گرم خانواده به کلی سرد شود. از طریق پدر و مادرش و دوستانی که نزد او محترمند، وارد شوید تا آن‏ها او را نصیحت کنند.

سعی کنید احساس کند که به او علاقه دارید و نمی‏خواهید در آینده بدبخت شود. با دلگرمی به کارهای خانه بپردازید و زمینه‏های نا امیدی را که باعث پناه بردن به تریاک و مواد مخدر است از میان برداید دروغ‏های او را نشنیده بگیرید و بدانید که فعلاً از نظر روحی و روانی کمبود دارد و از این جهت متوسل به دروغ گویی و پنهان کاری می‏شود. تلاش کنید پای رفقای بد را از خانه خودتان قطع کنید و بگویید شوهرم را شما دارید بدبخت می‏کنید.

اگر بخواهید به او اعتراض کنید باعث ناراحتی شما و خودش می‏شود و دست به کارهایی می‏زند که زیانش بیشتر است و حفظ آرامش برای شما از همه چیز لازم‏تر است. سعی کنید سلامتی خود را حفظ کنید و در ضمن وظیفه خود را در امر شوهر داری و فرزند داری انجام دهید.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

خانمی هستم و تازه ازدواج کرده‏ام، شوهرم معلم است و وقتی به خانه می‏آید بد اخلاقی می‏کند؛ چگونه با او رفتار نماییم؟

چون شما تازه ازدواج کرده‏اید و شاید پیله کردن شوهرتان از روی علاقه باشد نه از جهت دیگر و شما آن را اخلاق بد می‏نامید. بعضی نوعروسان خیلی خوششان نمی‏آید که مثلاً شوهرشان دستی به آن‏ها بگذارد با علاقه‏ای نشان بدهد.شوهر شما به علت این که معلم است و با بچه‏ها سر و کلّه می‏زند در نتیجه با خستگی زیاد از مدرسه بر می‏گردد، باید کمال آرامش و آسایش و سکوت برایش مهیّا باشد و باید با روحیه باز و شاد و چهره‏ای زیبا به استقبال او بروید و او را دل داری بدهید و خسته نباشید بگویید. اگر این طور برخورد کنید تمام خستگی چند ساعته او از بین می‏رود و روحیه‏اش شاد می‏شود و با امید و شادی و انگیزه دوباره به کارش ادامه می‏دهد.

ادامه مطلب...

در مواقعی که زن یا شوهر از همسرشان ناراحت و عصبانی می شود چه راهکارهای عملی برای از بین بردن این عصبانیت وجود دارد.

خواهر محترم؛ بگو مگو و تندی لازمه زندگی مشترک است ولی باید نسبت به آن کنترل داشت تا به مرز عصبانیت و تعدی به حریم دیگران منتهی نشود. بنابراین نباید از بروز آن ناراحت شد مهم آن است که بر حالت بروز کرده صبر داشته باشید و در آن موقعیت مرتکب گناه نشوید لذا عمل به راهکارهای زیر برای تسلط بر حالت پرخاشگری و عصبانیت بسیار مفید است.

برای تقویت حلم و بردباری، باید طبق برنامه‏ای جدی به تقویت اراده خود بکوشید و همواره سعی کنید برخود مسلط  باشید، در این رابطه راه‏های مختلفی وجود دارد؛ ولی مهم آن است که در راه درمان آن کاملا جدی باشید و مطالب پیشنهادی‏ را  بدون کمترین کاستی به اجرا گذارید:

ادامه مطلب...

همسرم مدرک دیپلم دارد و من لیسانس ،و این مسئله اصلا برای من اهمیت ندارد و تنها اخلاق و ایمان خوب ایشان مورد نظر من بوده است و هست ولی احساس می کنم شوهرم حرف من را قبول ندارد لطفا کمکم کنید که این اختلاف در سطح تحصیلات مشکلی برای زندگی مان ایجاد نکند و شوهرم حرف مرا قبول کند.

اکنون که شما همدیگر را انتخاب کرده اید باید دل در کف هم نهید جان هم گردید و آرزوی همدیگر شوید، به خصوص که تنها اخلاق و ایمان خوب همسرتان ملاک انتخاب تان بوده است که در همین جا باید چنین انتخابی را به شما تبریک گفته و شما را بر این انتخاب ستود. طبیعی است که در زندگی زناشویی همیشه و در همه موارد توافق صد در صد وجود ندارد و خواه ناخواه به خاطر اختلاف سلیقه ها و ذوق ها اختلاف نظرها و اختلاف عملکردهایی پیدا می شود در این موارد 2 راه وجود دارد:  گذشت و تحمل، جنگ و نزاع.

طبیعی است راه جنگ و نزاع راهی است کودکانه و زندگی را به کام هر دو تلخ می کند. شور و نشاط زندگی را از میان می برد غرورها را می شکند ولی راه گذشت و تحمل شیوه مطلوب و انسانی است. راهی است مورد توصیه اولیای دین، خردمندان و آزادمنشان است. چه زیباست آن لحظه ای که آدمی بتواند بر هوای نفس غالب گردد و آزادگی نشان دهد و علی رغم حقانیت تواضع و فروتنی داشته باشد و محبت، همدردی، فداکاری و تحمل از خود نشان دهد.

ادامه مطلب...

برخورد من با همسرم چگونه باشد که این علاقه به موسیقی از وجود او بیرون رود.

علاقه به موسیقی ذاتا یک امر نامطلوب نیست و همان طور که در پاسخ به سؤال قبل روشن شد موسیقی انواع مختلفی دارد و باید از آن نوعی که فقها و علماء دین حرام می دانند، اجتناب کرد. پس به جای این که او را از این علاقه منصرف کنید او را به موسیقی نوع حلال آن تشویق کنید تا به تدریج گرفتار گناه و خطا و ورود به عرصه و محدوده نوع حرام آن نشود. بنابراین اگر محدوده این دو نوع موسیقی برایتان روشن شود و با گفتگوی دوستانه و صمیمانه و در یک فضای عاطفی وی را به این سمت هدایت کنید خواهید توانست به یک توافق دست یابید و بگو و مگوهای بین شما و همسرتان کاسته خواهد شد. در این مسیر مناسب است به نکات راهبردی زیر توجه فرمایند:

ادامه مطلب...

مدتی است که با شخصی نامزد کرده ام اول با هم قرار نداشتیم که من در شهر خودم زندگی کنم و ایشان هم مدرک لیسانس بگیرد در ضمن از اول من به ایشان گفتم که چادر سرم نمی کنم ولی حجابم را خوب حفظ می کنم و ایشان قبول کرد در ضمن ایشان به من قول داد که به مسائل دینی از جمله نماز و... توجه بیشتری داشته باشند اما حالا بعد از سه سال ایشان نه مدرک لیسانس دارد البته نتوانست ادامه تحصیل دهد چون کنکور قبول نشد و به خاطر کارش اصرار دارد که در شهر خودش زندگی کنیم که فاصله زیادی با شهر ما دارد حدود 12 ساعت در ضمن اصرار شدید دارد که من باید چادر سر کنم و به مسائل دینی هم ابتدا توجه داشت ولی الان خیلی بی خیال شده و حتی نمازهایش را یکی در میان و به دلخواه می خواند سوالم از شما این است من باید به این مرد که البته پسر خاله من نیز هست چه کار کنم در ضمن من ایشان را دوست دارم ولی ایشان را زیاد مطمئن نیستم چون جدیدا خیلی بی احساس شده حتی 10 روز یک بار هم تلفن نمی زند آیا من با این مرد ازدواج کنم یا نه و با این مشکلات چگونه مقابله کنم در ضمن اگر قرار باشد ازدواج بکنیم تا شهریور امسال موضوع جدی می شود خواهش می کنم زودتر به من جواب بدهید.

به نظر می آید با توجه به این که فرد مذکور فامیل شماست و تا حدودی همدیگر را می شناسید و از روحیات هم با خبر هستید و شما نیز او را دوست دارید بنابراین اگر گزینه های متعددی ندارید که از میان آنها انتخاب کنید و فعلا خواستگار شما ایشان است جواب رد ندهید بگذارید اگر با تمایل و مجددا به صورت رسمی از شما خواستگاری کردند با مشورت با خانواده و افراد مجرب تصمیم نهایی خودتان را بگیرید و متوجه این مسأله نیز باشید که اگر فرد مذکور در مجموع فردی است که نسبت به دین و ارزش های دینی از جمله حجاب پایبند است ولی در عین حال نقایصی هم دارد خیلی سختیگری نکنید و شما می توانید در صورت پایبند بودن به مسائل دینی او را تحت تأثیر قرار دهید و تغییراتی در رفتار او ایجاد کنید.

در ضمن در مورد مسأله حجاب نیز گرچه حجاب صرفا با چادر نیست اما حجاب با چادر رجحان دارد و ایشان نیز همین حجاب ارجح را از شما می خواهد بنابراین برای جلب توجه او و افزایش علاقه او بسیار مناسب است که شما به خواسته او پاسخ مثبت دهید تا بتوانید بیشتر اعتماد او را به خودتان جلب کنید و در نتیجه تأثیرگذاری بیشتری روی او داشته باشید.

در مورد مسأله محل سکونت باید عرض کنیم که ا نتخاب محل سکونت به توافق طرفین بستگی دارد اگر واقعا شرایط کاری او به گونه ای است که نمی تواند به شهر محل سکونت شما بیاید و با آمدن او به شهر محل سکونت شما هم از نظر شغلی با مشکلاتی مواجه می شود و هم از نظر روحی چنین آمادگی را ندارد در این صورت شما اگر او را واقعا دوست دارید و می خواهید با ایشان زندگی کنید اصرار ورزیدن بر این که او محل سکونت خود را تغییر دهد شاید برای زندگی شما در آینده خیلی مناسب نباشد و چه بسا از نظر اقتصادی و روحی دچار مشکل شوید و طبعا ایشان نیز در صورت عدم موفقیت همواره شما را مقصر می داند و این می تواند موجب تنش های در زندگی شما شود ولی در عین حال شما این حق را دارید که در ضمن عقد، محل سکونت را انتخاب کنید و بگویید من در صورتی با شما ازدواج می کنم که شما به شهر محل سکونت ما مهاجرت کنید و در غیر این صورت ازدواج نمی کنم. اگر او این شرط را در ضمن عقد پذیرفت، شرعا و قانونا باید رعایت کند ولی او نیز در هنگام عقد این حق را دارد که این شرط را بپذیرد یا نپذیرد. بنابراین شما باید همه جوانب مسأله را بسنجید اگر در مجموع محاسن این ازدواج بیشتر است بپذیرید و اگر مشکلات آن خیلی بیشتر از فواید آن است نپذیرید. البته باید توجه داشته باشید سخت گیری در امر ازدواج یک ریسک است که چه بسا ازدواج شما را سال ها به تأخیر بیندازد و با افزایش سن هم خواستگاران شما کم شوند و هم شما مجبور شوید به هر خواستگاری حتی با امتیازات خیلی کمتر از مورد اول ازدواج کنید. در هر صورت تصمیم نهایی با خود شماست.

www.atregoleyas.com

atregoleyas@gmail.com

در دوران دانشجویی ازدواج کردم و هم اکنون خودم و شوهرم دانشجو هستیم با توکل به خدا آغاز نمودیم و زندگی خیلی خوبی داریم من فکر می کنم شوهرم مرا محدود می کند و آزادی را از من می گیرد. به چه صورت؟ او می گوید بیرون از خانه به صورتی نرو که جلب توجه نمایی . او می گوید بیرون از خانه کرم به صورت خود نزن هر چند خودم آرایش را در بیرون از منزل نمی پسندم ولی می گویم یک مقدار کرم اشکال ندارد همچنین اگر بخواهم به خانه همسایه بروم یا برای خرید به سر محله بروم شوهرم می گوید با دامن نرو ولی من مخالفت می کنم آیا اینکه فلان لباس را بپوش یا نپوش و فلان جلسه را برو یا نرو با آزادی یک زن در تضاد نیست آیا این محدودیت نیست. او می گوید مصونیت است ولی من می گویم محدودیت است و دخالت در زندگی فردی من . لطفا پاسخ دهید.

دانشجوی گرامی: قبل از هر چیز پیوند ازدواج شما را تبریک می گوییم و امیدواریم با تفاهم و تشریک مساعی و رعایت حقوق یکدیگر ، زندگی پربرکت و توأم با آرامشی داشته باشید و همانطور که زندگی مشترک خود را با توکل به خدا آغاز کردید، با توکل به او در همه امور، زندگی آن را ادامه دهید ، و مطمئن باشید که هر چقدر توکل و امید شما در زندگی به خداوند بیشتر باشد و رعایت احکام و آداب اسلامی را بیشتر رعایت کنید و به حقوقی که اسلام برای شما تعیین کرده بیشتر ملتزم باشید،زندگی شما شیرین تر ، با صفاتر و آرامش بخش ترخواهد بود. نکته ای که بسیار حائز اهمیت است و باید به آن توجه کنید اینست که وقتی دو نفر با هم ازدواج کردند دیگر «من» و «تو» وجود ندارد و هر دو یک زندگی دارند و باید با هفکری همدیگر این زندگی مشترک را پربار و زیبا و ثمربخش کنند .

ادامه مطلب...