سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

در انتظار رویت خورشید/ خاطرات و حکایاتی از رهبر معظم انقلاب01

 

در انتظار رویت خورشید/ خاطرات و حکایاتی از رهبر معظم انقلاب

برخی خاطرات و حکایات از رهبر معظم انقلاب نقل شده که نشانگر ویژگی‌های بارز فردی ایشان است، حلاوت و جذابیت این خاطرات به جای خود محفوظ است اما علاوه برآن مرور این خاطرات و توجه به آن می‌تواند چراغ راه و هدایتگر زندگی ما باشد.

 ستاد خبری سفر مقام معظم رهبری به استان فارس در خبرگزاری جمهوری اسلامی در آستانه سفر ایشان به شیراز بر آن است تا با مرور این خاطرات و حکایات که در پایگاه اطلاع رسانی و نشر آثار مقام معظم رهبری منتشر شده است گامی دیگر در جهت تبیین اندیشه‌های رهبر انقلاب و توجه به نکات ژرف و آموزنده در زندگی ایشان بردارد.

 زابل، مرکز دنیا

................

 این خاطره به نقل از حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار با مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی در پنجم اسفند 1370بیان شده است.

 چند ماه قبل از رحلت امام (رضوان الله علیه)، مرتب از من می‌پرسیدند که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، می‌خواهید چه کار کنید، من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم، فکر می‌کردم که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری، به گوشه‌ایی بروم و کار فرهنگی بکنم.

 وقتی از من چنین سوالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره ریاست جمهوری امام به من بگویند که بروم رییس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم - حتی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود - من دست زن و بچه‌ام را می‌گیرم و میروم ، والله این را راست می‌گفتم و از ته دل بیان می‌کردم، یعنی برای من زابل مرکز دنیا می‌شد و من در آنجا مشغول کار عقیدتی، سیاسی میشدم.

 به‌نظر من، بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید، در این صورت خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد.

 خاطره‌ی رهبر معظم انقلاب از پدر بزرگوارشان

..........................................

 ... از جمله خصوصیاتی که‌هم مرحوم والد و هم مرحوم مادر ما داشتند و واقعا از چیزهای عجیب بود و هر وقت فکر می‌کنم، در کمتر کسی نظیر این را می‌بینم، بی‌رغبتی آنهابه افزایش زخارف دنیایی بود ، همه‌ی ما واقعا باید این خصوصیت را تمرین کنیم.

 مرحوم شهید قاضی طباطبایی، امام جمعه‌ی تبریز، سال51این‌جا آمده بود، رو کرد به ما و گفت من چهل سال قبل با پدرم از تبریز به مشهد آمدم و برای دیدن آقا سری به ایشان زدیم ، آقا در چهل سال پیش همان جایی نشسته بود که الان نشسته، و من همان جایی نشسته‌ام که پدرم نشسته بود، و این اتاق و این خانه کمترین تغییری نکرده است.

 یک نسل عوض شده بود، اما ایشان مثل همان چهل سال پیش بود، وقتی اخوی - حسن آقا - می‌خواست داماد شود، چون جایی نداشتیم، آن اتاق را خراب کردند و از آن، دو اتاق کوچکتر ساختند ، زیرزمین پایین یک در داشت، در آن‌جا حمامی درست کردند و خانه شد حمام‌دار، البته آن موقع، دیگر ماها نبودیم، آن وقت جای میهمان‌ها در اتاق بزرگ بود.

 معنای نوروز

...........

 این خاطره به نقل از حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار با مدیران بنیاد شهید انقلاب اسلامی در بیست و یکم اسفند 1374بیان شده است.

 نوروز،یعنی روز نو ، در روایات ما- بخصوص همان روایت معروف معلیبنخنیس - به این نکته توجه شده است. معلیبنخنیس که یکی از روات برجسته اصحاب است و به نظر ما <ثقه> است، جزو شخصیت‌های برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر است ، در کنار امام صادق (علیه الصلاه والسلام) زندگی خود را گذرانده، بعد هم به شهادت رسیده است.

 این معلی بن خنیس با این خصوصیات، خدمت حضرت میرود، اتفاقا روز <نوروز> بوده است، حضرت به او میفرمایند: آیا میدانی نوروز چیست، بعضی خیال می کنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است - که در این روز، هبوط آدم اتفاق افتاد، قضیه نوح اتفاق افتاد، ولایت امیرالمومنین (ع) اتفاق افتاد و چه و چه - برداشت من از این روایت، این نیست ، من اینطور می فهمم که حضرت، دارد <روز نو> را معنا می‌کند ، منظور این است: امروز را که مردم، <نوروز> نام گذاشته اند، یعنی روز نو.

 روز نو یعنی چه، همه روزهای خدا مثل هم است، کدام روز می‌تواند <نو> باشد، شرط دارد، آن روزی که در آن، اتفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است ، آن روزی که شما در آن بتوانید اتفاق بزرگی را محقق کنید، نوروز است ، بعد خود حضرت مثال میزنند می‌فرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود ، برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود ، آن روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالم گیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، نوروز است ، روز نویی است و داستان تازه یی در زندگی بشر آغاز شده است.

 آن روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است ، روزی که قرآن برای بشر نازل می‌شود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - آن روزی هم که امیرالمومنین به ولایت انتخاب شد، روز نو است.

 اینها همه، نوروز است ، چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اول ماه <حمل> مطابق باشد، یا نباشد ، این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اول <حمل> - روز اول فروردین - اتفاق افتاده است ، نخیر، بحث این است که هر روزی که اینطور خصوصیاتی در آن اتفاق بیفتد، روز نو و نوروز است، چه اول فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.

 خوب، من حالا به شما عرض می‌کنم، روزی که انقلاب پیروز شد، نوروز است ، روز نویی بود، روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود، روز فتوحات عظیم و پیروزی جوانان مومن و ایثارگران ما در جبهه‌های نبرد - علیه نظامیانی که از <ناتو> و <ورشو> و آمریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگر قدرت تغذیه می‌شدند - نوروز و روز نو است. 

منبع: ایرنا