سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گل نرگس Narcissus

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری(3)

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری

دیدگاه شهید مطهری در مورد ازدواج موقت چیست؟

 

انتقادات

نویسنده چهل پیشنهاد ، در شماره 87 مجله زن روز نکاح منقطع را مورد نقد قرار داده است .

اولا میگوید : " موضوع قانون نکاح یا ازدواج منقطع طوری ناراحت کننده‏ است که حتی نویسندگان قانون ازدواج نتوانسته‏اند در خصوص آن شرح و تفصیل‏ بدهند . مثل اینکه از

کار خودشان ناراضی بوده‏اند که فقط برای حفظ ظاهر ، بموجب مواد 1075 - 1076 - 1077 الفاظ و عباراتی سر هم بندی کرده گذشته‏اند . تنظیم کنندگان مواد قانونی مربوط به نکاح منقطع ( متعه ) طوری از کار خودشان ناراضی بوده‏اند که اساسا عقد مزبور را تعریف نکرده‏اند و تشریفات‏ و شرایط آنرا توضیح نداده‏اند . . . "

سپس آقای نویسنده خودشان این نقص قانون مدنی را جبران میکنند و نکاح‏ منقطع را تعریف میکنند و میگویند " نکاح مزبور عبارت است از اینکه زن‏ مجرد در برابر اخذ اجرت و دستمزد معین و مشخص در مدت و زمانی معلوم و معین ولو چند ساعت و یا چند دقیقه خودش را برای قضای شهوت و تمتع و اجرای اعمال جنسی در اختیار مرد میگذارد " . آنگاه میگویند : " برای ایجاب و قبول عقد نکاح مزبور در کتب فقه‏ شیعه الفاظ عربی مخصوص ذکر شده است که قانون مدنی به آنها اشاره و توجه‏ نکرده و مثل اینکه از نظر قانون گذار بهر لفظی که دلالت بر مقصود بالا ( یعنی مفهوم اجاره و دستمزد گرفتن ) نماید ولو غیر عربی هم باشد واقع‏ میشود " .

از نظر آقای نویسنده : الف - قانون مدنی ، نکاح منقطع را تعریف نکرده و شرایط آنرا توضیح‏ نداده است .

ب - ماهیت نکاح منقطع اینست که زن خود را در مقابل دستمزد معینی‏ بمردی اجاره میدهد . ج - از نظر قانون مدنی ، هر لفظی که دلالت بر مفهوم مورد اجاره واقع‏ شدن زن بکند برای ایجاب و قبول نکاح منقطع کافی است . من از آقای نویسنده دعوت میکنم یک بار دیگر قانون مدنی را مطالعه‏ کنند و با دقت مطالعه کنند و همچنین از خوانندگان مجله زن روز خواهش میکنم هر طور هست یک نسخه از قانون مدنی تهیه و در قسمتهای ذیل دقت کنند . در قانون مدنی ، فصل ششم از کتاب نکاح ، مخصوص نکاح منقطع است و سه‏ جمله ساده هم بیش نیست . اول اینکه نکاح وقتی منقطع است که برای مدت‏ معینی واقع شده باشد .

دوم اینکه مدت نکاح منقطع باید کاملا معین شود ، سوم اینکه احکام مربوط به مهر و ارث در نکاح منقطع همان است که در فصلهای مربوط به مهر و ارث‏ گفته شده است .

نویسنده محترم چهل پیشنهاد خیال کرده است که آنچه از اول کتاب نکاح‏ در پنج فصل گفته شده است همه مربوط به نکاح دائم است و تنها این سه‏ ماده به نکاح منقطع مربوط است . غافل از اینکه تمام مواد آن پنج فصل جز آنجا که تصریح شده است مانند ماده 1069 و یا آنچه مربوط بطلاق است ، مشترک است میان نکاح دائم و منقطع مثلا ماده 1062 که میگوید : " نکاح‏ واقع میشود بایجاب و قبول بالفاظیکه صریحا دلالت بر قصد ازدواج نماید " مخصوص نکاح دائم نیست ، بهر دو نکاح مربوط است . شرائطی که برای عاقد یا عقد یا زوجین ذکر کرده است نیز مربوط بهر دو نکاح است . اگر قانون‏

مدنی نکاح منقطع را تعریف نکرده است برای اینست که نیازی به تعریف‏ نداشته است . همچنانکه نکاح دائم را نیز تعریف نکرده است و مستغنی از تعریف دانسته است . قانون مدنی هر لفظ صریحی که دلالت بر ازدواج و وقوع‏ زوجیت بکند برای عقد کافی دانسته است خواه در نکاح دائم ، خواه در نکاح‏ منقطع . ولی اگر لفظی فهوم دیگری غیر از زوجیت داشته باشد از قبیل‏ معاوضه و داد و ستد و اجاره و کرایه برای صحت عقد نکاح چه دائم و چه‏ منقطع کافی نیست .

من بموجب این نوشته متعهد میشوم که اگر عده‏ای از قضات فاضل و کارشناسان واقعی قانون که خوشبختانه در دادگستری زیادند تشخیص دادند که‏ ایراد وارده بر قانون مدنی که در بالا شرح داده شده وارد است ، من از هم‏ اکنون از انتقاد سایر نوشته‏های زن روز خودداری میکنم .

یادداشتهای مرتبط:

 قرآن کریم و ازدواج موقت

فلسفه ی ازدواج موقت

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری(1)

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری(2)

 

ازدواج موقت و مسأله حرمسرا

یکی از سوژه‏هائیکه مغرب زمین علیه مشرق زمین در دست دارد و برخ او میکشد و برایش فیلمها و نمایشنامه‏ها تهیه کرده و میکند ، مسئله تشکیل‏ حرمسراست که متأسفانه در تاریخ مشرق زمین نمونه‏های زیادی میتوان از آن‏ یافت .

زندگی برخی از خلفا و سلاطین مشرق زمین ، نمونه کاملی از این ماجرا بشمار میرود و حرمسراسازی مظهر اتم و اکمل هوسرانی و هواپرستی یک مرد شرقی قلمداد میگردد .

میگویند - مجاز شمردن ازدواج موقت مساوی است با مجاز دانستن تشکیل‏ حرمسرا که نقطه ضعف و مایه سرافکندگی مشرق زمین در برابر مغرب زمین‏ است . بلکه مساوی است با مجاز شمردن هوسرانی و هوی پرستی که بهر شکل و هر صورت باشد منافی اخلاق و پیشرفت و عامل سقوط و تباهی است . عین این مطلب درباره تعدد زوجات گفته شده است . جواز تعدد زوجات را به عنوان جواز تشکیل حرمسرا تفسیر کرده‏اند . ما درباره تعدد زوجات جداگانه بحث خواهیم کرد و اکنون بحث خود را

اختصاص میدهیم به ازدواج موقت .این مسئله را از دو جهت باید بررسی کرد : یکی از این نظر که عامل‏ تشکیل حرمسرا از جنبه اجتماعی چه بوده است ؟ آیا قانون ازدواج موقت در تشکیل حرمسراهای مشرق زمین تأثیری داشته است یا نه ؟

دوم اینکه آیا منظور از تشریع قانون ازدواج موقت این بوده است که‏ ضمنا وسیله هوسرانی و حرمسرا سازی برای عده‏ای از مردان فراهم گردد ، یا نه ؟

 

علل اجتماعی حرمسراسازی

اما بخش اول - پیدایش حرمسرا معلول دست بدست دادن دو عامل است .

اولین عامل حرمسرا سازی تقوا و عفاف زن است ، یعنی شرائط اخلاقی و اجتماعی محیط باید طوری باشد که بزنان اجازه ندهد در حالی که با مرد بخصوصی رابطه جنسی دارند با مردان دیگر نیز ارتباط داشته باشند . در این‏ شرائط مرد هوسران عیاش متمکن چاره خود را منحصر می‏بیند که گروهی از زنان‏ را نزد خود گرد آورده حرمسرائی تشکیل دهد . بدیهی است که اگر شرائط اخلاقی و اجتماعی ، عفاف و تقوا را بر زن لازم‏ نشمارد و زن رایگان و آسان خود را در اختیار هر مردی قرار دهد و مردان‏ بتوانند هر لحظه با هر زنی هوسرانی کنند و وسیله هوسرانی همه جا و هر وقت و در هر شرایطی فراهم باشد ، هرگز اینگونه مردان زحمت تشکیل‏ حرمسراهائی عریض و طویل با هزینه هنگفت و تشکیلات وسیع بخود نمیدهند . عامل دیگر ، نبودن عدالت اجتماعی است . هنگامیکه عدالت اجتماعی‏ برقرار نباشد ، یکی غرق دریا دریا نعمت و دیگری گرفتار کشتی کشتی فقر و افلاس و بیچارگی باشد ، گروهزیادی از مردان از تشکیل عائله و داشتن همسر محروم میمانند و عدد زنان‏ مجرد افزایش مییابد و زمینه برای حرمسرا سازی فراهم میگردد . اگر عدالت اجتماعی برقرار و وسیله تشکیل عائله و انتخاب همسر برای‏ همه فراهم باشد قهرا هر زنی به مرد معینی اختصاص پیدا میکند و زمینه‏ عیاشی و هوسرانی و حرمسراسازی منتفی میگردد . مگر عده زنان چه قدر از مردان زیادتر است که با وجود اینکه همه مردان‏ بالغ از داشتن همسر برخوردار باشند باز هم برای هر مردی و لااقل برای هر مرد متمکن و پولداری امکان تشکیل حرمسرا باقی بماند ؟ عادت تاریخ اینست که سرگذشت حرمسراهای دربارهای خلفا و سلاطین را نشان دهد ، عیشها و عشرتهای آنها را مو بمو شرح دهد اما از توضیح و تشریح‏ محرومیتها و ناکامیها و حسرتها و آرزو و بگور رفتنهای آنانکه در پای قصر آنها جان داده‏اند و شرائط اجتماعی به آنها اجازه انتخاب همسر نمیداده‏ است سکوت نمایند . ده‏ها و صدها زنانیکه در حرمسراها بسر میبرده‏اند در واقع حق طبیعی یک عده محروم و بیچاره بوده‏اند که تا آخر عمر مجرد زیسته‏اند .

مسلما اگر این دو عامل معدوم گردد ، یعنی عفاف و تقوا برای زن امر لازم‏ شمرده شود و کامیابی جنسی جز در کادر ازدواج ( اعم از دائم یا موقت ) ناممکن گردد و از طرف دیگر ناهمواریهای اقتصادی ، اجتماعی از میان برود و برای همه افراد بالغ امکان استفاده از طبیعی‏ترین حق بشری یعنی حق تاهل‏ فراهم گردد تشکیل حرمسرا امری محال و ممتنع خواهد بود . یک نگاه مختصر به تاریخ نشان میدهد که قانون ازدواج موقت کوچکترین‏ تأثیری در تشکیل حرمسرا نداشته است . خلفاءعباسی و سلاطین عثمانی که بیش از همه به این عنوان شهرت دارند هیچکدام‏ پیرو مذهب شیعه نبوده‏اند که از قانون ازدواج موقت استفاده کرده باشند . سلاطین شیعه مذهب با آنکه میتوانسته‏اند این قانون را بهانه کار قرار دهند هرگز بپایه خلفاء عباسی و سلاطین عثمانی نرسیده‏اند . این خود میرساند که این ماجرا معلول اوضاع خاص اجتماعی دیگر است .

 

آیا تشریع ازدواج موقت برای تأمین هوسرانی است ؟

اما بخش دوم - در هر چیزی اگر بشود تردید کرد در این جهت نمیتوان‏ تردید کرد که ادیان آسمانی عموما بر ضد هوسرانی و هواپرستی قیام کرده‏اند ، تا آنجا که در میان پیروان غالب ادیان ترک هوس رانی و هواپرستی‏ بصورت تحمل ریاضتهای شاقه درآمده است . یکی از اصول واضح و مسلم اسلام مبارزه با هواپرستی است . قرآن کریم‏ هواپرستی را در ردیف بت پرستی قرار داده است . در اسلام آدم " ذواق " یعنی کسی که هدفش اینست که زنان گوناگون را مورد کامجوئی و " چشش " قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است . ما آنجا که راجع به طلاق‏ بحث میکنیم مدارک اسلامی این مطلب را نقل خواهیم کرد . امتیاز اسلام از برخی شرایع دیگر به اینست که ریاضت و رهبانیت را مردود میشمارد ، نه اینکه هواپرستی را جایز و مباح میداند . از نظر اسلام‏ تمام غرائز اعم از جنسی و غیره باید در حدود اقتضاء و احتیاج طبیعت‏ اشباع و ارضاء گردد . اما اسلام اجازه نمیدهد که انسان آتش غرائز را دامن‏ بزند و آنها را بشکلیک عطش پایان ناپذیر روحی درآورد . از اینرو اگر چیزی رنگ هواپرستی یا ظلم و بی عدالتی بخود بگیرد کافی است که بدانیم مطابق منظور اسلام نیست‏ 

جای تردید نیست که هدف مقنن قانون ازدواج موقت این نبوده است که‏ وسیله عیاشی و حرمسرا سازی برای مردم هواپرست و وسیله بدبختی و دربدری‏ برای یک زن و یک عده کودک فراهم سازد . تشویق و ترغیب فراوانی که از طرف ائمه دین به امر ازدواج موقت شده‏ است ، فلسفه خاصی دارد که عن قریب توضیح خواهم داد .

 

حرمسرا در دنیای امروز

اکنون ببینیم دنیای امروز با تشکیل حرمسرا چه کرده است ؟ دنیای امروز رسم حرمسرا را منسوخ کرده است . دنیای امروز حرمسرا داری را کاری ناپسند میداند و عامل وجود آنرا از میان برده است . اما کدام عامل ؟ آیا عامل‏ ناهمواریهای اجتماعی را از میان برده است . و در نتیجه همه جوانان رو به‏ ازدواج آورده‏اند و از این راه زمینه حرمسراسازی را از میان برده است ؟ خیر ، کار دیگری کرده است ، با عامل اول یعنی عفاف و تقوای زن مبارزه‏ کرده ، و بزرگترین خدمت را از اینراه بجنس مرد انجام داده است . تقوا و عفاف زن بهمان نسبت که به زن ارزش میدهد و او را عزیز و گرانبها میکند برای مرد مانع شمرده میشود . دنیای امروز کاری کرده است که مرد عیاش این قرن نیازی به تشکیل‏ حرمسرا با آنهمه خرج و زحمت ندارد . برای مرد این قرن از برکت تمدن‏ غرب همه جا حرمسراست . مرد این قرن برای خود لازم نمیداند که باندازه‏ هارون الرشید و فضل بن یحیی برمکی پول و قدرت داشته باشد تا باندازه‏ آنها جنس زن را در نوعهای مختلف و رنگهای مختلف مورد بهره‏برداری قرار دهد . برای مرد این قرن داشتن یک اتومبیل سواری و ماهی دو سه هزار تومان‏ درآمد کافی است تا آنچنان وسیله عیاشی و بهره‏برداری از جنس زن را فراهم‏ کند که هارون‏الرشید هم در خواب ندیده است . هتلها و رستورانها و کافه‏ها از پیشتر آمادگی خود را بجای حرمسرا برای مرد این قرن اعلام کرده‏اند .

جوانی مانند عادل کوتوالی در این قرن با کمال صراحت ادعا میکند که در آن واحد بیست و دو معشوقه در شکلها و قیافه‏های مختلف داشته است ، چه‏ از این بهتر برای مرد این قرن . مرد این قرن از برکت تمدن غربی چیزی از حرمسراداری جز مخارج هنگفت و زحمت و دردسر از دست نداده است . اگر قهرمان هزار و یکشب سر از خاک بردارد و امکانات وسیع عیش و عشرت و ارزانی و رایگانی زن امروز را ببیند ، بهیچ وجه حاضر به تشکیل‏ حرمسرا با آنهمه خرج و زحمت نخواهد شد . و از مردم مغرب زمین که او را از زحمت حرمسراداری معاف کرده‏اند تشکر خواهد کرد و بیدرنگ اعلام خواهد

کرد تعدد زوجات و ازدواج موقت ملغی ، زیرا اینها برای مردان در برابر زنان تکلیف و مسئولیت ایجاد میکند . اگر بپرسید برنده این بازی دیروز و امروز معلوم شد ، پس بازنده کیست‏ ؟ متأسفانه باید بگویم آنکه هم دیروز و هم امروز بازی را باخته است ، آن‏ موجود خوش‏باور و ساده دلی است که بنام جنس زن معروف است .

کتاب نظام حقوق زن در اسلام

نوشته ی استاد شهید مطهری

یادداشتهای مرتبط:

 قرآن کریم و ازدواج موقت

فلسفه ی ازدواج موقت

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری(1)

ازدواج موقت از دیدگاه استاد شهید مطهری(2)